فرصت طلایی ایران برای حلقه اتصال به آسیا و اروپا
این روزها با افزایش تکنولوژی و پیچیده شدن اقتصاد، یکی از راههای دستیابی به قدرت اقتصادی و نظامی، برقراری ارتباط مستحکم بین ساکنان خشکی و ظرفیتهای دریاست.
به گزارش خبرگزاری موج، ایران با در اختیار داشتن ۵۸۰۰ کیلومتر خط ساحلی، از ظرفیت لازم برای بهرهمندی از اقتصاد دریا محور برخوردار است. اما آیا در واقعیت از ظرفیت خود بهرهای میبرد؟
در حال حاضر بسیاری از کشورهای جهان سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکنند. در این میان ویتنام و سپس چین با بیش از ۵۰ درصد، در صدر قرار دارند. ایران نیز حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکند که با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور، رقم پایینی تلقی میشود.
ایران حدود یک درصد اقتصاد دریایی دنیا را بدون احتساب منابع نفتی و گازی و حدود ۲.۵ درصد را با احتساب این منابع به خود اختصاص داده است. این در حالی است که از نظر پتانسیل موجود در اختیار کشور، ایران از بین ۱۸۴ کشور در رتبه چهلم قرار دارد، اما از نظر کسب درآمد وضعیت مطلوبی نداشته و بیشترین فعالیتهای اقتصادی در عرصه سواحل کشور متمرکز در محدوده شهرهای بزرگ ساحلی است.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی اعلام کرده که ۹۵ درصد از ظرفیت سواحل کشور هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و بهره مندی کشور از توسعه تجارت خارجی، هدف مهم تمامی دولتها بوده و خواهد بود. در این بین ایران با توجه به اینکه در شمال و جنوب به دریا و نیز به آبهای آزاد دسترسی دارد یکی از مهمترین مراکز تجارت در منطقه است. کشورهای مختلفی برای ارسال کالاهای خود به اروپا، آسیا و آفریقا نیاز دارند که از خاک ایران عبور کنند و همین نکته ظرفیت فوق العاده ایران در بحث ترانزیت و دستیابی به درآمد سرشار را نمایان میکند. در این حوزه، حمل و نقل دریایی چه در امر واردات و چه در بحث صادرات جایگاه ویژه ای دارد که به سبب ظرفیت دریا برای جابه جایی حجم زیادی از کالاها و نیز دسترسی وسیع و ارزان به نقاط مختلف جهان است.
با توجه به رشد چشمگیر تجاری با کشورهای همسایه از طریق افزایش ناوگان دریایی در جنوب و شمال ایران و به گفته معاون وزیر راه و مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی، ترانزیت ۱۰ میلیون تنی کالا از روسیه از طریق ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند آغاز شده و اتفاقات بسیار خوبی در حوزه دریایی و بندری با کشورهای منطقه رخ داده است.
دورخیز ایران برای تبدیل شدن به هاب منطقه
پس از سالها وقفه در اجرای کریدور شمال- جنوب، ایران رسما عملیاتی کردن این محور ترانزیتی را کلید زد و برای اولین بار کالاهای روسی از مسیر ایران به اقیانوس هند انتقال یافت؛ اقدامی که باتوجه به موقعیت جغرافیایی، ایران را به چهارراه این مسیر و طرح جاده ابریشم چین تبدیل خواهد شد.
در موضوع اقتصاد دریا و با نگاهی به بخش شمالی کشور، نگین فیروزه ای خزر با پهنه ۳۸۰ کیلومتر مربعی، حلقه وصل پنج کشور ساحلی است. این فرصتی راهبردی است که هم میتواند بازار ترانزیتی دریایی ایران در آسیای میانه را رونق دهد و هم حلقه وصل پنج همسایه به مسیرهای تجاری آسیا و اروپا باشد.
هموار شدن مسیرهای ترانزیتی منطقه، روی دیگر سکه سیاست همسایگی است؛ موضوعی که در همان روزهای اول دولت سیزدهم مطرح شد و مورد استقبال دوستان منطقه ای قرار گرفت.
دریای خزر در مسیرهای حمل و نقلی و ترانزیتی، همچون کوریدور شمال-جنوب واقع شده است؛ مسیری تاریخی که آسیای میانه را به آبهای آزاد جنوب ایران متصل میکند و به وسیله آن تجارت دریایی ایران با چهار کشور ساحلی خزر و همچنین کشورهای حلقه دوم ساحل به طور چشمگیری تسهیل می شود.
از مجموع بنادر خزر، پنج بندر ترکمن، امیراباد، نوشهر، انزلی و آستارا برای ایران است. فقط بازار چهار همسایه ساحلی ما در این منطقه حدود ۵۰۰ میلیادر دلار تخمین زده میشود. این یعنی اگر ایران روی توافقات همین همسایهها حساب کند، میتواند نقش مهمی در آن بازارها و ترانزیتهای منطقه بر عهده بگیرد.
در حال حاضر ایران با بیش از ۳۰ فروند کشتی در خزر، ظرفیت جابجایی دو میلیون کالا در سال را دارد و دومین قدرت دریایی منطقه به حساب میآید. همچنین ایران با ظرفیتی به نام کریدورهای بین المللی حلقه اتصال آسیا و اروپا میشود.
مزیتهای ترانزیت از طریق قلمرو ایران
قرارگرفتن درمسیر کریدورهای ترانزیتی شمال- جنوب و درنتیجه برقراری ارتباط ترانزیتی کشورهای روسیه، اروپای شرقی، مرکزی، شمالی، آسیای میانه و قفقاز از یک سو و آسیای جنوبی، جنوب شرقی، خاور دور، اقیانوسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس، به عنوان یک مزیت برجسته برای ایران قلمداد میشود.
همچنین به دلیل کوتاهی مسیر در کریدور شمال- جنوب، تجهیز امکانات و زیرساختها و فراهم آوردن امکانات و تسهیلات گسترده در بخشهای مختلف حمل ونقل، مسیر ایران از جذابیتهای فراوانی برای ترانزیت کالا برخوردار است. بنادرشهید رجائی، امیرآباد و بندرانزلی ازجایگاه ویژه ای درمسیر ترانزیتی کریدور شمال – جنوب برخوردار بوده و علاوه بربنادر مذکور بنادر شهید باهنر، لنگه، بوشهر، چابهار، امام خمینی (ره) و نوشهر نیز از پتانسیل های نقشآفرینی منحصر به خود برخوردار هستند.
نکته مهم دیگر این است که برقراری ارتباط ترانزیتی افغانستان وآسیای میانه ازطریق محور ترانزیتی شرق کشور "چابهار - میلک" ، نزدیکی جغرافیایی بندرچابهار به افغانستان ، انجام سرمایه گذاریهای گسترده دربخشهای مختلف حمل ونقل، بهویژه بخش دریایی، ایجاد تسهیلات و زیرساختهای حمل و نقل در مسیر محور شرق کشور و حمایتهای گسترده دولتی، بندر چابهار را به قطب ترانزیت افغانستان تبدیل کرده و درصورت مرتفع شدن موانع، علاوه بر توسعه محور شرق، شاهد رونق ترانزیت درمسیر یاد شده خواهیم بود.
بندر چابهار به عنوان مهمترین بندر در مسیر ترانزیتی محورشرق کشور مطرح است، اما به دلیل برخی نارساییهای ساختاری درترانزیت کالا به افغانستان نسبت به بندرعباس از اهمیت کمتری برخوردار است.
یکی از مزایای دیگر ترانزیت از ایران، تخفیفات وتسهیلات گسترده، ازجمله برخی معافیتها و تخفیفات درزمینه هزینههای بندری وانبارداری است؛ بهطوریکه کالاهای ترانزیتی صرفنظر از اعطای تسهیلات منحصر به فرد برای توسعه ترانزیت از طریق بندر چابهار، بهویژه برای کالاهای ترانزیتی افغانستان، ازمعافیتهای مربوط به هزینههای انبارداری تا ۱۰ روز اول پس ازتخلیه و۳۰ درصد تخفیف درهزینههای انبارداری تا یک ماه پس ازآن برخوردار خواهند بود.
در نهایت امر اینکه اگر ظرفیتهای ترانزیتی کشور به شکل مناسب فعال عملیاتی شود، ترانزیت میتواند به جایگزینی مناسب برای درآمدهای نفتی تبدیل شود.
ارسال نظر