دلارهای عربی، رقابتهای منطقهای و کشتار شیعیان افغانستان
سید اسحاق شجاعی نوشت: جنایتهای ۲ دهه اخیر علیه شیعیان در کابل و هرات چه از جانب گروه طالبان باشد یا از طرف داعش، با انگیزههای تندروانه و فرقهگرایانه و تکفیری و تحت تأثیر دلارهای عربی و رقابتهای منطقهای انجام میگیرد.
به گزارش خبرگزاری موج، سید اسحاق شجاعی مدیرمسئول روزنامه عصر نو افغانستان در یادداشتی به واکاوی کشتار شیعیان در افغانستان طی سالهای اخیر و نقش طالبان در این جنایات پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: در دو سال اخیر گروه طالبان، جمعیت شیعیان افغانستان را هدف تیر کینه و دشمنی خود قرار داده است. مناطقی که شیعیان در آن ساکن هستند بیش از اندازه مورد بغض و خشم طالبان بوده و کشتار بیحدی از سوی طالبان صورت گرفته و این گروه تلاش کرده است با قتل عام مردم و یا کوچ دادن آنان به مناطق دیگر یا بیرون از مرزها، این مناطق را در کنترل خود بگیرد.
عملیات انتحاری در دو سال گذشته خصوصا در کابل و هرات برضد شیعیان و مراکز مذهبی آنان به شدت ادامه یافته و تلفات و خسارات فراوانی به این مردم وارد شده است.
از عملیات انتحاری کارته سخی عاشورای سال ۱۳۹۰، قتل عام تظاهرات جنبش روشنایی، کشتار مردم در مسجد باقر العلوم، مسجد الزهرای کابل تا ترور عالمان دینی شیعه در هرات و آخرین مورد آن عملیات انتحاری در مسجد و حسینیه جوادیه بکرآباد هرات در هفته گذشته؛ سلسله اقدامات خصمانه برضد شیعیان افغانستان است.
شبکه حقانی عامل بیشتر حملات تروریستی در افغانستان است
هرچند طالبان، نسبت برخی از جنایات فوق را از خود رد کرده و با صراحت گفته است کار آنان نیست؛ مسوولیت بسیاری از این جنایات را داعش رسما با نشر بیانیه به عهده گرفته است؛ اما تعدادی از ناظران و آگاهان سیاسی بر این باوراند که این جنایات کار طالبان به خصوص شبکه حقانی این گروه میباشد.
آنان میگویند شبکه حقانی که در واقع جناح افراطی و تندرو طالبان است از گروه داعش در جنایت و بیرحمی و قساوت چیزی کم ندارد. عملیات برضد پیروان مذهب تشیع کار همین گروه است؛ اما برای رد گم کردن و بیش از اندازه روسیاه نشدن، آن را به نام داعش رسانهای میکند.
این صاحبنظران بر این باورند که آنچه به نام داعش در افغانستان دست به جنایت میزند شعبه یا گروه دیگری از طالبان است که توسط پاکستان تجهیز و تمویل و تشکیل شده است و بیشتر ناراضیان طالبان و افراد افراطی و بیرون از کنترل این گروه را در بر میگیرد.
اگر ارزیابی این صاحبنظران صحت داشته باشد و این جنایات کار گروه طالبان باشد، چند عامل مهم در دشمنی طالبان با مردم شیعه افغانستان را میتوان برشمرد:
با اینکه طالبان خود را حنفی میدانند و اکثریت اهل سنت افغانستان پیرو مذهب امام ابوحنیفه هستند؛ اما مذهب عقلگرا و معتدل و معقول امام اعظم کجا و ایدئولوژی افراطی طالبان کجا؟! امام اعظم نزدیکترین رابطه دوستانه را با خاندان پیامبر و پیروان آنان داشت و در راه محبت و حمایت از خاندان پیامبر زجر و شکنجه دید. امام اعظم مذهب تساهل و تسامح و پذیرش دیگران را به ارمغان آورد و دین را با عقلانیت در هم آمیخت.
طالبان گروهی که سالهاست برای رسیدن به قدرت در افغانستان به جنایت و کشتار بیرحمانه مردم بیگناه از شیعه و سنی دست میزند؛ کشور را تخریب میکند و ترور و انتحار را سر لوحه فعالیتهای خود قرار داده است. این نوع کارنامه هیچ نسبتی نمیتواند با مذهب امام ابوحنیفه داشته باشد.
آموزش سران طالبان در پاکستان
سران طالبان در پاکستان و در مدارسی آموزشهای مذهبی و سیاسی دیده اند که زیر نظر و با امکانات عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی اداره و تمویل میشود. در این مدارس آموزههای تندروانة وهابیت به خورد جوانان داده میشود. براساس آموزههای وهابیت تکفیری، شیعیان و پیروان اهل بیت پیامبر مسلمان نیستند و یا باید مسلمان شوند و یا از دم تیغ کینه بگذرند و کشته شوند.
در این تردیدی نیست که طالبان با حمایت همهجانبه استخبارات پاکستان دست به کشتار مردم افغانستان و ویرانی کشور ما میزند. سیاست کشتار شیعیان و تضعیف جایگاه آنان در افغانستان با توجه به رقابتهای منطقهای و جهانی میتواند از سیاستهای استخبارات پاکستان و دیگر کشورهای شریک آن باشد.
طالبان از همان آغاز ظهور خود پس از پاکستان، با کشورهای عربی، خصوصا عربستان، امارات و قطر رابطه نزدیکی داشتند و دارند. از آنان پول و سلاح و امکانات میگیرند و در عوض گوش به فرمان آنان دارند؛ فراموش نمیکنیم که حکومت سیاه این گروه را تنها سه کشور پاکستان، عربستان و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته بود. این رابطه همچنان ادامه دارد که دفتر سیاسی طالبان در قطر و رفت و آمدهای بسیار سران طالب به عربستان گواه آن میباشد.
کشتار بیرحمانه شیعیان افغانستان میتواند با دستور این کشورها باشد؛ خصوصا در این زمان که رقابت میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسیده است. ایران، محور جبهه مقاومت بر ضد اسرائیل و امریکا را در منطقه تشکیل داده است که شامل لبنان، عراق، سوریه، یمن و برخی کشورهای دیگر میشود.
عربستان و متحدانش در کنار سیاستهای امریکا و اسرائیل قرار گرفته با این جبهه در نبرد است. عربستان فکر میکند شیعیان افغانستان در جبهه مقاومت و متحد ایران است. به همین علت دستور کشتار آنان را به طالبان (یا داعش) داده است.
طالبان، چه در زمان حکومت سیاه خود و یا پس از آن به این نتیجه رسیدهاست که شیعیان مانع بزرگ تسلط آنان بر کشور است. بیشترین مقاومت در برابر این گروه را شیعیان سازمان دادهاند و در مناطق شیعهنشین سراسر کشور هیچ زمینهای برای نفوذ طالبان وجود نداشته است. در ۱۵ سال گذشته، ولایتهای شیعهنشین امنترین مناطق کشور بوده و در آن ولایات به علم و سازندگی بیش از جاهای دیگر اهمیت داده شده است.
این در حالی است که به گفته دوست و دشمن، شیعیان افغانستان در وحدت و همدلی با اهل سنت محکم و استوار بوده و در بازسازی کشور و برنامة ملتسازی و دولتسازی بیش از دیگران سهم و نقش داشته است. صاحبنظران، شیعیان را مردم آرام، صلحجو، پرتلاش و با دانش و منطق توصیف کردهاند.
بنابراین جنایتهای مرگبار دو سال اخیر بر ضد شیعیان در کابل و هرات چه از جانب گروه طالبان باشد یا از طرف داعش با انگیزههای تندروانه و فرقهگرایانه و تکفیری و تحت تأثیر دلارهای عربی و رقابتهای منطقهای انجام میگیرد. شیعیان مظلوم افغانستان قربانی تروریستان وابسته به خارج میشوند.
ارسال نظر