خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
رژیم صهیونیستی و سیاست نخنمایِ "فرار رو به جلو"
«رژیم اشغالگر قدس از ابتدای تشکیل رژیم جعلی خود در دهه ۱۹۴۰ میلادی، همواره هرگونه مخالفت با خود و دعاوی و رویه های نامشروعش را به مثابه نمودی از یهودیستیزی قلمداد کرده و عملا به دنبال منحرفسازی اصلِ انتقادات مشروع از این رژیم بوده است.»
، قریب به ۲ ماه از اجرای موفقیت آمیز عملیات " طوفان الاقصی" و متعاقبا آغاز جنگ غزه می گذرد. جنگی که یکی از عینیترین جلوه های نسل کشی و پاکسازی قومیتی در دوران معاصر را پیش چشم جهانیان قرار داده و موجب شهادت بیش از ۱۶ هزار غیرنظامی فلسطینی شده که اغلبِ آنها را نیز زنان و کودکان تشکیل می دهند(بیش از ۹ هزار نفر).
با این همه، رژیم اشغالگر قدس به عنوان اجراکننده این نسلکشی و خونریزی بیرحمانه، نه تنها از جنایات خود سرافکنده نیست بلکه حتی مقام های ارشد این رژیم به صراحت، کشتار و خونریزی مردم نوار غزه را توجیه و مشروعیتبخشی می کنند و تاکید دارند که در نوار غزه، انسانِ غیرنظامی وجود دارد. در این راستا، صهیونیستها به جای اینکه پاسخگوی جنایات خود علیه فلسطینی ها باشند، عملا فرار رو به جلو پیشه کرده اند و با استفاده از برخی تاکتیک ها، اقدامات غیرانسانی خود علیه ملت فلسطین را مشروعیت بخشی می کنند.
در این رابطه به طور خاص می توان به ۳ تاکتیک محوری و اصلی که رژیم اشغالگر قدس سال هاست از آن علیه ملت فلسطین بهره می برد و محدود به جنگ افروزی فعلی آن علیه نوار غزه نیست، اشاره کرد.
رژیم صهیونیستی و مظلومنمایی بینالمللی
صهیونیست ها همواره سعی داشته اند تا تصویر یک قربانی و مظلوم را از خود نزد افکار عمومی بین المللی ایجاد کنند. در این راستا، آن ها حساب ویژه ای روی فعالیت های گسترده جریان های سیاسی و رسانه ای-تبلیغاتی خود و همچنین متحدانشان در محیط بین المللی باز کرده اند. در این چهارچوب، صهیونیست ها بر آن بوده اند که خود را موجودیتی نشان دهند که از هر سو، هدفِ خصومت ورزی قرار می گیرند و اساسا جغرافیایی که در آن واقع شده اند، مملو از خطر و تهدید برای آن ها است.
در این رابطه، جریان های تبلیغاتی و رسانه ای نزدیک به صهیونیست ها، جهت پیشبرد این دستوکار تا جای ممکن مانور گسترده ای را با محوریت ساکنان فسلطین اشغالی در دستوکار داشته اند و از طریق نمایش وحشت و دیگر مسائل مرتبط با آن ها سعی داشته و دارند تا به نوعی همزاد پنداری افکار عمومی بین المللی را به سمت خود جلب کنند.
در این چهارچوب، این جنس از روایت پردازی صهیونیست ها به صورت عامدانه نسبت به این موضوع که صهیونیستها در خاک فسطین، اشغالگر محسوب می شوند و سرزمین فلسطینی ها را به زور تصاحب کرده اند، بی اعتنایی پیشه می کند. البته که طومارِ اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی صهیونیست ها علیه مردم فلسطین به مراتب طولانی تر از این حرف ها است با این حال، تنها همین استدلال نیز کافی است تا بتوان به نامشروع بودن موضع صهیونیست ها به خوبی پی برد.
مخالفت با صهیونیسم یا یهودی ستیزی؟
رژیم اشغالگر قدس از ابتدای تشکیل رژیم جعلی خود در دهه 1940 میلادی، همواره هرگونه مخالفت با خود و دعاوی و رویه های نامشروعش را به مثابه نمودی از یهودی ستیزی قلمداد کرده و عملا به دنبال منحرف سازی اصلِ انتقادات مشروع از این رژیم بوده است. به بیان ساده تر، مقام های ارشد رژیم اشغالگر قدس سعی داشته اند تا ایدئولوژی افراطی و غیرانسانی صهیونیسم را معادل با آیین یهودیت معرفی کنند و از این طریق، هرگونه انتقاد و مخالفت علیه خود را هدفِ مشروعیتزدایی قرار دهند.
موضوعی که حتی مخالفت طیف های گسترده ای از یهودیانِ مستقل را نیز به همراه داشته و سبب شده تا آنها به نحو گسترده ای از این سیاستِ صهیونیست ها انتقاد کرده و با آن مخالفت کنند. در این چهارچوب، برچسبزنی از جمله تاکتیک های قدیمی و نخ نمای صهیونیست ها است که از آن برای حذف و برخورد با منتقدان خود استفاده می کنند.
صهیونیست ها و مغالطه دفاع از خود
رژیم اشغالگر قدس همواره جنایات خود علیه ملت فلسطین را با این استدلال پوسیده که حق دفاع از خود دارد، توجیه و مشروعیت بخشی می کند. استدلالی که صهیونیست ها پس از اجرای عملیات طوفان الاقصی توسط جنبش حماس به کرات به آن استناد کرده اند. البته که دولت های غربی نیز به نحو گسترده و قابل توجهی، با استناد به همین استدلال از اقدامات جنایتکارانه صهیونیست ها علیه ملت فلسطین حمایت می کنند.
این در حالی است که بکار بردنِ این استدلال در مورد رژیم صهیونیستی کاملا غلط است. دلیل این موضوع نیز روشن است: زیرا حق دفاع از خود، بر اساس اصول حقوق بین الملل، مربوط به آن دولت هایی در عرصه روابط بین الملل است که ماهیتی مشروع دارند. نه رژیم صهیونیستی که از بدو تاسیس خود، بنیان های آن نامشروع و متکی بر تجاوزگری بوده است. از این رو، رژیم صهیونیستی نه تنها نمی تواند به حقِ دفاع از خود استناد کند، بلکه برخورد قهری و مسلحانه ملت فلسطین با آن جهت اعاده حاکمیت خود بر سرزمین آبا و اجدادیشان، حقی است که برای مردمی که سرزمینشان اشغال شده، به صراحت درحقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است.
نکته قابل تامل اینکه جهان غرب با گذشت بیش از هفت دهه پس از اشغال سرزمین فلسطین، حق دفاع از خود را برای اشغالگر(رژیم صهیونیستی) به رسمیت می شناسد اما این حق را برای فلسطینی ها که از خانه و کاشانه خود آواره شده اند، به رسمیت نمیشناسد. مساله ای که خود به یکی از نمودهای عینی استانداردهای دوگانه جهان غرب در مواجهه با حقوق و کنوانسیونهای بین المللی تبدیل شده است.
ارسال نظر