، در روزهای اخیر شاهد تشدید قابل توجه تنش ها میان حزب الله لبنان و رژیم اشغالگر قدس بوده ایم. صهیونیست ها به صراحت تهدید می کنند که به زودی به لبنان یک حمله سراسری و گسترده را انجام خواهند داد. آن ها هدف اعلامی خود از این حمله را نیز تقابل با حزب الله لبنان و حملات آن به مناطق شمالی فلسطین اشغالی عنوان می کنند.

جنبش حزب الله از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون، در حمایت از ملت و مقاومت فلسطین به انجام حملات علیه سایت های حساس نظامی و جاسوسی و البته شهر و شهرک های شمال فلسطین اشغالی اقدام می کند. حملاتی که ادامه دار بوده اند و حزب الله تاکید کرده که تا کارزار قتل و نسل کشی  صهیونیست ها در نوار غزه متوقف نشود، این حملات نیز پایان نخواهند یافت. منابع رسمی در اراضی اشغالی تاکنون از خسارات سنگین اقتصادی، سیاسی و امنیتی حملات حزب الله لبنان به شمال فلسطین اشغالی گزارش های مختلف و متنوعی را منتشر کرده‌اند. در این میان، نکته قابل تامل این است که صهیونیست ها عملا در مواجهه با حزب الله به نقطه انفعال رسیده اند و نمی توانند مانع از کنشگریهای فعال حزب الله در جبه شمال فلسطین اشغالی شوند.

حال در این فضا، آن ها بر شدت موضع گیری های خود مبنی بر حمله قریب الوقوع رژیمشان به به لبنان افزوده‌اند. با این همه، اخیرا دولت بایدن در بحبوحه تشدید حملات تبلیغاتی و سیاسی رژیم اشغالگر قدس علیه لبنان و حزب الله، اقدام به اعزام دستیار ارشد رئیس جمهوری آمریکا "آموس هوکشتاین" به اراضی اشغالی کرده است. هوکشتاین نیز در رایزنی های خود با مقام های ارشد لبنانی در پی راضی کردن آن ها برای عقب راندن حزب الله لبنان از مرزهای مشترک این کشور با فلسطین اشغالی بوده است. اقدامی که در صورت تحقق می تواند تا حد زیادی زحمت یک درگیری پرچالش و خطر را برای اسرائیل از بین ببرد.

با این حال، این پروژه فریب دولت بایدن در بیروت شکست خورده و هم دولت و هم حزب الله لبنان اعلام کرده‌اند که اسیر و تسلیم درخواست های صهیونیست ها نمی شوند. در رابطه با دلایل شکست ماموریت آموس هوکشتاین در لبنان توجه به ۲ نکته ضروری به نظر می رسد.

اولا، هوکشتاین به عنوان یک بخش از پازل جنگی صهیونیست ها و در قالب نماینده دولت آمریکا وارد لبنان شد. از این رو، اینکه دولت لبنان و حزب الله در برابر این مهره ایستادند و تسلیم درخواست های وی نشدند، یک امر کاملا طبیعی بود و هوکشتاین امید داشت که  با زبان تهدید و سیاست بتواند کارِ اسرائیل برای مقابله با حزب الله لبنان را تا جای ممکن آسان کند.

با این حال، دستِ وی هم برای دولت لبنان و هم حزب الله کاملا رو بود و او از همان ابتدا هم یک بازیگر بی طرف نبود که درخواست هایش به نحوی جدی بررسی شود.

دوم اینکه از ابتدای جنگ غزه تاکنون، ایطور به نظر می رسد که در لبنان نوعی اجماع حاصل شده که در قالب آن رژیم اشغالگر قدس و تحرکات آن در غزه به مثابه یک تهدید بزرگ علیه لبنان تصویرسازی شده و کمتر کسی در این رابطه تردید دارد. در حقیقت، لبنانی ها اکنون تا حد زیادی این باور را دارند که سایه تهدید اسرائیل بر سر لبنان نیز هست و جز با تکیه بر اهرم مقاومت و قدرت نظامی نمی توان به مقابله با این تهدید بزرگ پرداخت.

از این رو، گفتمان حمایت از مقاومت لبنان از تفوق و جایگاه برتر در این کشور برخوردار شده است. معادله ای که آن هم به سهم خود در به شکست کشاندن ماموریت آموس هوکشتاین در لبنان نقشی مهم ایفا کرده است.