English

فیلم "شهرک" هژمونی دو تابعیتی در یک ذهن آشفته

فیلم شهرک دارای یک خط رنگ مستمر و موذون و بدون خط روایی منسجم و جذم برای بیننده است و گاهی بیننده را دچار یک پراکندگی ذهنی می کند که برگشت این شتاب کمی از جذابیت فیلم می کاهد.

فیلم "شهرک" هژمونی دو تابعیتی در یک ذهن آشفته

به گزارش خبرگزاری موج خراسان رضوی، محمدهادی عرفانیان تهرانی منتقد و کارشناس سینما در نقد و تحلیل فیلم شهرک ساخته علی حضرتی اینگونه می نویسد: فیلم شهرک از آن گروه فیلمهایی است که تماشاگر را در ایهام خود چنان رها می کند که می بایست وامدار پیشرفت فیلم تا رسیدن به یک تعلیق نهایی باشد و اجازه نتیجه گیری سریع را از او سلب می کند.

علی حضرتی به عنوان یک فیلم ساز کم تجربه به خوبی توانسته بیننده را دچار یه سردرگمی مضاعف با نتیجه گیریهای عجولانه کند و گاهی بیننده خود را در نتیجه هایی غرق می بیند که در سیر ادامه فیلم به گونه ای دیگر ساختار بندی شده است.

فیلم با همان آرامش ابتدایی و بدون حادثه پیش می رود و بیننده در زورق خیال فقط در ذهن رویدادهای احتمالی را پیش بینی می کند که چگونه امکان دارد خود نیز همزاد پنداری کند.

در فیلم نقش پذیری خیال کاملا از فرد گرفته شده و بر اساس یک ردیف بندی روانشناختی طی مشیر می کند بدون آنکه ضریب تصمیم بیننده اجازه نفوذ در آن را داشته باشد.

فیلم در عین حال که خود را آبستن حوادث متفاوت می بیند اما کوچکترین حادثه ای در آن رخ نمی دهد و با همان نرم نرمک آمدن، نرم نیز خارج می شود.

فیلم شهرک

نقش اصلی و بازیگر فیلم " ساعد سهیلی " از یک خونسردی ذاتی تبعیت می کند که حتا قدرت انتخاب را در این فیلم از او باز می دارد و قدرت تصمیم برای ادامه یا بازگشت را ندارد و آنچه هست مسیر جریان فیلم به مثابه زندگی است که مانند سرنوشت برای او قانون را تعیین کرده و به انجام می رساند.

فیلم بدون گزش و خنثی در یک پلتفرم آزاد و ملایم پیش می رود و حتا نیاز به خشونت های متداول نیز در آن حس نمی شود.

پارادوکس اصلی فیلم در نقطه ای روی می دهد که قدرت انتخاب فردی در یک عشق است و نقش عشق تنها رنگ اصلی در فیلم است که خود نمایی می کند.

واژه انگاری فیلم سلیس و تک فورم بدون حاشیه و واسطه گری مفهومی است و خود بیان حال بازی هر بازیگر را دارد.

فیلم تبعیت از ژانرهای سینمایی در سالهای موج نو با لیبل ساخت انگلیسی را دارد و در زمره ژانرها ترس یا دلهره است اما بدون توروکاژهای فیلمهای هیچکاک.

فیلم نه تراژدی است و نه درام و حتا ملودرام و تنها قلقلکهای ابهام در تصمیم گیری بازیگر را در ذهن و مخیله بیننده سوق می دهد تا هر دو دچار شتابزدگی در نتیجه باشند.

بازی کاظم سیاحی، کارد بندی شده و به شکل همان لباس و فرم پوشش او سخت و نچسب است و به عنوان همان موکلهایی است که هر لحظه نظاره گر کارهای ما هستند تا از گاردریل آنچه دیکته شده است خارج نشویم و در مسیر سرنوشت خود قرار بگیریم.

فیلم شهرک

فیلم شهرک دارای یک خط رنگ مستمر و موذون و بدون خط روایی منسجم و جذم برای بیننده است و گاهی بیننده را دچار یک پراکندگی ذهنی می کند که برگشت این شتاب کمی از جذابیت فیلم می کاهد.

بازی اندک کوتاه اما پر مفهوم مرتضی ضرابی دارای یک مکمل بیانی در فیلم است که شاید ایجاد یک ضرب آهنگ متغییر را در ذهن ایجاد می کند که نتیجه ابتدایی را از دست بیننده می رباید.

در مجموع فیلم شهرک ساخته ای خوش فرم و ساده با روایتی روان از ایجاد یک پارادوکس در ذهن جستجوگر و پهن انسان در هژمونی ناکجاآباد زندگی دارد که نقش پذیری و تصمیم را برای ما سخت می کند.

دوگانگی های ذهن یک "شهرک" نشین

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر