محمد هادی عرفانیان:
چهارشنبه سوری، شب پاسداشت نعمت سلامت یا جنگ با سلامت
کارشناس و پژوهشگر هنر بیان کرد: متاسفانه با گذشت سالهای متمادی و سده های مختلف این جشن و آداب و رسوم ارزشمند و بزرگ تبدیل به خودسوزی و دگر سوزی و آسیب به دیگران و محافل و مناطق شده است.
به گزارش خبرگزاری موج خراسان رضوی، محمد هادی عرفانیان تهرانی کارشناس و پژوهشگر هنر در باره جشن چهارشنبه آخر سال"چهارشنبه سوری" در یاد داشتی اینگونه می نویسد: چهارشنبه آخر سال با نیت این موضوع بخود شکل گرفت که سالی پر از برف و سرما و زمستانی سخت را پشت سرگذاشتیم و بر حسب اجبار باعث شد ایرانیان بیشترین فعالیت خود را در خانه داشته باشند.
وی ادامه داد: و این آخرین آتش بر هیزم به جهت گرما بخشی این سرما باشد گذر از این فصل و همگی آنرا در دشت و صحرا به نماد و نشانه های گوناگون با جمع کردن هیزمهای اضافه خانه و افروختن آتش، نشانه روشنایی و گرما و دعا برای بهاری پراز باران داشته باشند و از خداوند بزرگ ایزد منان درخواست سالی پر از برکت و فراوانی و نعمت و سعادت کنند.
عرفانیان در ادامه افزود: نمادگرایی و ساختاربندی این جشن بگونه ای بود که ایجاد حلقه اتصال را در بین مردمان در اشتیاق به شروع فعالیت در سالی نو و همکاری در کشت و کار را بیشتر می کرد و فصلی در دیدارهای مجدد بود و احوالپرسهای طولانی بعد از گذر از شب چله .
دیدار از بزرگان و سالمندان سرکشی به مریضان و رفع کدورت از یکدیگر برای آغاز سالی نو از اهداف آن بود و تبادل اخبار خوب و بد بین خانواده ها بود.
متاسفانه با گذشت سالهای متمادی و سده های مختلف این جشن و آداب و رسوم ارزشمند و بزرگ تبدیل به خودسوزی و دگر سوزی و آسیب به دیگران و محافل و مناطق شده است و از جشن و انتفاع بدیگران و شادی رسانی و کاهش غم و افسردگی تبدیل به هنجار شکنی و ایجاد زحمت و مزاحمت تا اتفاق پیامدهای جبران ناپذیر شده است.
جشنها نشانه ای از آرامش و ادبیات و تاریخ یک تمدن و یک مملکت است نه آنکه باعث تخریب و زوال و ایجاد خاطرات پر از التهاب و جبران ناپذیر.
در اینجا سعی شده از این جشن ارزشمند و پر از نمودهای معنوی یادداشتی کوتاه داشته باشیم و امیدواریم که همگان با درایت و منش یک اخلاق گرای متمدن و دارای یک پشتوانه تاریخی کهن در برگزاری این قبیل جشنهای باقی مانده از سده های گذشته شرکت کنند تا خاطرات آن باعث آرامش خاطر باشد نه خدشه در آسایش.
چهارشنبه سوری نام جشن باستانی ایرانیان است که از آداب و رسوم تاریخی ایران نه داشته اند و این آخرین آتش هیزم برای گرمای خانه و کاشانه است را در دشت و دمن جشن می گیرند و طلب شئت میگیرد. ایرانیان باستان آخرین روزهای سال را که به روز عید نوروز منتهی میشد به بهانههای مختلف.
چهارشنبه سوری در غروب آخرین سهشنبهی پیش از نوروز – جشن سال نوی باستانی ایران – برگزار میشود. جشنی با آتش که دورکنندهی زشتیها و پلیدیها است و انسان را پاکیزه و منزه به استقبال سال جدید میفرستد و این جشن یکی از محبوبترین جشنهای ایران است که هرساله مردم زیادی را به خیابانها میکشد.
آداب و رسوم چهارشنبه آخر سال : مهمترین بخش آداب و رسوم چهارشنبه سوری آتش است و آتش در فرهنگ باستانی ایران پدیدهای خاص و مقدس است و این اعتقاد وجود دارد که میتواند پلیدیها را دور کرده و پاکی را به ارمغان بیاورد و یکی از این رسوم این است که مردم در این جشن آتشهای کوچکی برپا میکنند و از روی آن به نوبت میپرند و شعری را زیر لب زمزمه میکنند. مضمون این شعر که به شعر چهارشنبه سوری معروف است نیز نشان میدهد که ماهیت این جشن چگونه است:
زردی من از تو
سرخی تو از من
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه
ای کلیه جاردنده
بده مراد بنده
جشن چهارشنبه سوری و قاشق زنی : یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبه سوری قاشق زنی است و در این مراسم افراد در سنین مختلف با پوشش مبدل و عموماً با سر کردن چادر به در خانهی ساکنین شهر میروند، با قاشق بر پشت کاسههای فلزی خود که در دست دارند میکوبند و از صاحبخانه تقاضای خوراکیهای مختلف میکنند.
جشن چهارشنبه سوری پرش از آتش: برخی خانوادهها به دلیل خطراتی که ممکن است آتش ایجاد کند ترجیح میدهند بهجای حضور در جشن خیابانی از این فرصت برای صلهی رحم استفاده کنند و بنابراین بازار مهمانیها نیز در شب چهارشنبه سوری بسیار داغ است.
بزرگان خانوادهها معمولاً میزبان فرزندان خود هستند و از آنها با خوراکیهای مخصوص چهارشنبه سوری پذیرایی میکنند و همیشه در تاریخ چهارشنبه سوری رسم بر این بوده است که شام آش رشته، مرصعپلو یا هفترنگپلو باشد.
عرفانین در خاتمه خاطرنشان کرد: امیدواریم مردمان ما از جشنها و روزهای ارزشمند در تاریخ و تقویم منتهای استفاده را در همگرایی و نوع دوستی و شادی دل آنانیکه سالی را در سختی و ناخوشنودی داشته اند را بنمایند و بهره گیرند و در تقویم دلهای خود یادداشتی به خوشی و نیک روزی نگارند نه تلخ کامی و یادمانی از خاطراتی ناخوش آیند.
ارسال نظر