گفتگو با کامران طالبی؛
روابط عمومی عاشق می خواهد!
روابط عمومی عاشق می خواهد! این شعار نیست. در هیچ بخشی مانند روابط عمومی شما با تمام اجزای درونی و بیرونی یک سازمان سروکار ندارید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، دکتر کامران طالبی، نام آشنایی در روابط عمومی کشور است. نزدیک به دو دهه است که در روابط عمومی سازمان های مختلف اعم از خصوصی و دولتی مشغول به کار است.
پارس خودرو، فرش فرهی، بیمه توسعه و.. بسیاری از بنگاه های بزرگ ایرانی در زرومه این مدیر جوان دیده می شود که اکنون به آسیاتک رسیده است.
روابط عمومی از آن واحدهایی است که بسیاری در آن نمی توانند به صورت مستمر فعالیت کنند و اکثریت بعد از مدتی پویایی خود را از دست داده و جذب واحدهای دیگری می شوند. اما کامران طالبی از سال ۱۳۷۹ در این حیطه حساس به صورت کاملا تخصصی مشغول به کار است و در هیچ بخش دیگری نیز فعالیت نداشته است.
گفتگو با مدیری با سابقه مستمر و طولانی فعالیت در این بخش می تواند بسیار جذاب باشد که با هم آن را می خوانیم.
• برای شروع کمی از خودتان بگویید:
من متولد بهمن ۱۳۵۵ هستم. دیپلم هنر از هنرستان صداوسیما، لیسانس هنر از دانشگاه آزاد اراک، MBA و دکترای DBA بازاریابی از موسسات آموزش عالی وزارت علوم تحصیلات من را شامل می شود.
• از هنر به روابط عمومی رسیدید! دوست دارید کمی توضیح بدهید؟
هنر و روابط عمومی فاصله چندانی ندارند. هنر به مانند روابط عمومی یک ساختار ارتباطی است. هنرمند پیام خود را با این ساختار به دیگران انتقال داده و بلطبع با ذوق و با استفاده از همان هنر انتقال بهتری نیز انجام می دهد. این دو مقوله نه تنها از هم جدا نیستند بلکه ساختار تقریبا یکسانی دارند. ما فرستنده، پیام و دریافت کننده را در ارتباطات داریم و در هنر نیز هنرمند پیام را به بیننده انتقال می دهد.
• چگونه در این حرفه ماندگار شدید آن هم نزدیک به دو دهه؟
بسیاری از کسانی که این حرفه را با من شروع کرده اند اکنون در بخش دیگری مشغول به کار هستند. روابط عمومی عاشق می خواهد! این شعار نیست. در هیچ بخشی مانند روابط عمومی شما با تمام اجزای درونی و بیرونی یک سازمان سروکار ندارید. شما چهره سازمان را در داخل و بیرون می سازید. در واقع شما شکل دهنده چهره سازمان هستید. بسیاری از افراد درونی و بیرونی از این چهره که شما می سازید شما را ارزیابی می کنند و پوزیشن ذهنی مسئله ای که امروزه در برند سازی بسیار نقش مهمی دارد توسط روابط عمومی آفریده می شود.
اگر عاشق نباشید کار شما بی فایده است. شما نمی توانید بدون عشق برای سازمان خود تلاش کنید و برای تعالی آن اقدامی کنید. شما خبرنگارها ارتباط تنگاتنگی با روابط عمومی دارید. این یعنی خبرنگار می داند که وقتی یک همایش اتفاق می افتد از چند وقت قبل می بایست هماهنگی صورت بگیرد. استعلام ها و پرداخت های مالی – حسابداری (که معمولا به اقتضای کاری این بخش ها از انعطاف کمی برخوردار هستند) گرفته تا گل روی میز همه مدیریت می خواهد. استرس های فراوان و امور غیرقابل پیش بینی که در ساختار کشور بسیار وجود دارد هم مزید بر علت می شود. با همه این مشکلات اینجاست که عشق به کار می آید!
• تحصیلات مرتبط در حیطه روابط عمومی چه کاربردی دارد؟
اگر کسی از سر ناچاری وارد روابط عمومی شده باشد قطعا با مشکلات بیشتری روبرو می شود. علم و آگاهی لازمه هرکاری است، پس تحصیلات دوره¬های مداوم و آموزش های کاربردی، امر اجتناب ناپذیری است.شما می بایست در هر زمان به روز باشید و بر تکنیک¬های رقیبانتان آگاهی داشته باشید.
اما دانش روز می تواند تیغ دولبه هم باشد. بسیار بوده اند کسانی که خواسته اند در روابط عمومی الگوهای روز دنیا را پیاده کنند اما به شدت ضربه دیده اند. بسیاری از الگوهای جهانی در مناسبات بازار کسب و کار ایران کاربرد مستقیم ندارد. شما در ایران با مسایلی مانند تحریم، الگوهای رفتاری متفاوت، سبک زندگی شرقی و تفاوت های بنیادی زن و مرد روبرو هستید که همه اینها الگوهای روز مارکتینگ و روابط عمومی را دچار چالش می کند.
بلعکس آن نیز وجود دارد مسائلی مانند کپی رایت، حفظ محیط زیست و... هنوز دغدغه اصلی جامعه ما را تشکیل نمی دهد اما در بسیاری از جوامع این¬ها از عوامل اصلی موفقیت در تبلیغات و بازاریابی هستند. پس نمی توان الگوها و روش های PR جهانی را به صورت مستقیم در سازمان پیاده کرد.
• ازتفاوت های کاری ایران و سایر کشورها در حیطه روابط عمومی گفتید، شما در سازمان خود چه کارهایی کرده اید تا بتوانید درست عمل کنید
درست عمل کردن لازمه ای به اسم فکر درست می خواهد! فکر درست هم تنها دریک ذهن شکل نمی گیرد. این واقعیتی است که بارها برای من اثبات شده. در سخت ترین گره ها و مسئولیت های کاری این همفکری و کار فکری جمعی بوده که نجاتبخش شده است. برای من درست عمل کردن ، عمل کردن به خرد جمعی بوده است. البته در این راه متحمل هزینه ها و مشکلاتی هم شده ام. همه می دانیم که در ایران کارگروهی هنوز جای خود را به خوبی پیدا نکرده است اما می توان با حل معضلات از خرد جمعی و توفان فکری بهره برد.
• نقش روابط عمومی را در سازمان خود تا چقدر مهم می دانید؟
هر بخش از سازمان اهمیت ویژه ای دارد. همین چایی که دریک سازمان بر روی میز ما می گذارند در پس ذهن ما موثر است. روابط عمومی مستثنی نیست. بسیاری گفته اند روابط عمومی گوش و چشم و زبان سازمان است و البته مغز سازمان نیست! این کاملا درست است. چرا؟ روابط عمومی می بیند می شنود و به مغز سازمان که لایه های مدیریتی است انتقال می دهد اما تصمیم گیری با مغز است و دوباره تصمیم مغز را به سازمان انتقال می دهد.
روابط عمومی حلقه اصلی ارتباط میان لایه های یک بنگاه است. روابط عمومی بایستی هنر برقراری و تسهیل ارتباط دو طرفه بین مدیران سازمان و کارکنان را ایجاد کند. به جرات می گویم که سازمانی وجود ندارد که موفق باشد و روابط عمومی نداشته باشد!
یکی از مهم ترین فعالیت های روابط عمومی ها تدوین یک نظام ارتباطات منسجم ،شفاف و هدفمند بر بستری هوشمند است.سازمانی که از چنین ساختاری در روابط عمومی برخوردار است در کسب و کار خود نیز به صورت منسجم شفاف و هدفمند عمل می کند. بستر هوشمند هم شما را در زمان و هزینه ها یاری می دهد.
در واقع تدوین نظام ارتباطات سازمان اثرات بلند مدتی بر عمر بنگاه شما گذاشته و در نهایت نظام کسب و کار را ارتقا می دهد.
• در طول این دو دهه فعالیت چقدر سرمنشا تحول در سازمان بوده اید؟
تحول البته همیشه مفید نیست(می خندد) گاهی تغییر ساختارهای گذشته مناسب به ضرر سازمان تمام می شود. تغییر و تحول باید منشا خردمندانه داشته باشد.
در هرسازمانی که بودم سعی کردم به روزترین متد و روش دنیا را با ترکیب الگویی بومی پیاده کنم. از این نترسیده ام که ساختار جدید منجر به حذف من شود. تلاش من برای بروزرسانی سازمان با لطف خدا همیشه نتیجه بخش بوده است. اگر کاری را بلد نباشم حتما از کارشناسم یاری می گیرم و ابایی از یادگیری نداشته ام که اگر این طور بود همان تحصیلات هنر را کافی می دانستم.
اکنون باید ممنون جهان با اینترنت بود. اینترنت هر لحظه در تحول است و هیچ چیز سرعت پیشرفت IT را ندارد. این مسبب پیشرفت همیشگی است. تغییرات لحظه ای شما را وادار می سازد به روز باشید و به روز بمانید. پس اگر می خواهید سرمنشا تحول باشید بدیهی است که باید تحول را از خودتان شروع کنید.
• روابط عمومی در تعاریف مدیریت مدرن چگونه جای می گیرد؟
در مدیریت مدرن جایی برای فریب مردم وجود ندارد، پس در روابط عمومی مدرن نیز فریب افکار عمومی جایی ندارد. در بیزنس امروزی بازی ها برد – برد است. اگر برای کاربران شما باخت باشد شما نیز در کوتاه زمانی بازنده اید.
هارورد چارلز Harwood Chids از صاحب نظران بزرگ روابط عمومی در ۱۹۳۰ یعنی ۱۲ سال کم تر از یک قرن پیش تعریف بسیار مدرنی از روابط عمومی ارایه می دهد. او می گوید:
اساس روابط عمومی عرضه یک نقطه نظر فردی نیست، حتی هنر تعدیل طرز فکرها و نوع نگرش ها نیست. ایجاد و توسعه روابط جمعی منجر به سودآوری نیست، بلکه وظیفه یا کارکرد روابط عمومی آشتی دادن، سازگار کردن آن بخشی از رفتار فردی و سازمانی است که اهمیت اجتماعی دارد و با منافع و خواست عمومی یک جامعه هماهنگ است.
این به خوبی معنای برد - برد را می رساند. درک خواست عمومی جامعه و تامین منافع مردم به همراه انتقال آن به سازمان و سپس ارسال پیام دریافت خواسته آنان به خود مردم پروسه یک روابط عمومی مدرن را می سازد.
درگذشته شما یک پیام داشتید که به مخاطب ارسال می کردید اما حالا شما با مخاطبین هوشمندی روبرو هستید پس پیام شما برای شنیدن دیگر یک طرفه نخواهد بود بلکه ابتدا این شما هستید که پیام را از جامعه دریافت کرده اید.
• سخن آخر؟
اگر حس کنم در جایی نمی توانم مفید باشم و آرمان های سازمانی ام را پیاده کنم قطعا برای خروج لحظه ای درنگ نخواهم کرد! با خدایم عهد بسته ام که بتوانم در خدمت سرزمین ام باشم. یک روابط عمومی قوی برای شرکت اقتصادی قوی می آفریند و در ادامه به بهبود اقتصاد مملکت کمک می کند.
ارسال نظر