محمودرضا امینی- خبرگزاری موج، برجام علی رغم اصرار آقای رئیس جمهور و هیات دولت منافعی برای کشور حاصل نکرد، البته بدان معنا نیست که در نفس برجام نکات مثبتی برای کشور لحاظ نشده بود بلکه تضمین وعده های برجامی از سوی کشورهای 1+5 و خصوصا آمریکا وجود نداشت.

در شرایطی که ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام نمود عملا به توافق نامه برجام خدشه وارد کرد؛ گفتنی است پیش از توافق، کشورها متفق القول شدند اگر هر کدام از طرف های مذاکره کننده توافق را برهم زند کشور  مقابل نیز اجازه دارد که از برجام و توافق های حاصله خارج شود.

برجام و هیچ

از ابتدای توافق تا امروز هیچ عملکرد مثبتی از سوی کشورهای اروپایی و آمریکایی برای جمهوری اسلامی حاصل نشده است و کشورهای اروپایی تحت تاثیر آمریکا، همواره کنش و واکنش های متعددی داشته اند و  حتی پس از  اعلام خروج آمریکا از برجام از سوی ترامپ و اعمال تحریم های جدید، شرکت های اروپایی که از  پیش از برجام در ایران به فعالیت می پرداختند ایران ر ا ترک کردند.

پس از خروج آمریکا از برجام، مشی دولت از مذاکره با آمریکا به مذاکره با اروپا تغییر پیدا کرد و امیدوار است با استفاده از چالش های موجود میان روابط اروپا با آمریکا پس از به ریاست رسیدن ترامپ بر قدرت به نتیجه دلخواه در برجام برسد.

باید پذیرفت اروپایی ها هیچگاه تضمین برجام نیستند چرا که تفاوت عمده ایی میان ترامپ با مرکل، ترزا می و مکرون وجود ندارد، اما در فرآیند مذاکرات و روابط بین الملل می توان با اروپایی ها نیز پای مذاکره نشست منتهی ملت و اهالی تجار چشم امید به کشورهای اروپایی نداشته باشند؛ چرا که خطر و عدم تضمین، همواره برای کشور وجود دارد.

گفتنی است، ترامپ و دولت آمریکا در ارتباط با برخی از تعرفه ها و تحمیل برخی از هزینه ها به خصوص در فرایند ناتو ، لابی هایی را انجام می دهد که هدف و بخش عمده ایی از آن جمهوری اسلامی ایران،حزب الله لبنان و سوریه است.

راه برون رفت از وضعیت نابسامان اقتصاد

اساسی ترین راهکار برای خروج کشور از فشار های موجود در مسیر برجام، توجه به اقتصاد داخلی و مقاومتی و عدم واردات کالاهای غیر ضروری به کشور و تغییر و بهینه کردن فرآیند فروش نفت کشور است، اما از آنجایی که هنوز تیم سیاسی و اقتصادی دولت فقط به دنبال گفتگو با اروپا و استفاده از فرصت ها چالشی پیش آمده میان آمریکا و اروپا است مشکلات حل نشدنی باقی می ماند.

ما نمی توانیم تعاملات خودمان را در فرآیند دلار و حاکمیت دلار، یورو و حاکمیت یورو و حوزه جغرافیایی اروپا صرفا به نتیجه برسانیم و قطعا باید به دنبال راهکارهای دیگری باشیم.

این روزها عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس به دلیل منابع نفتی ابزارهایی هستند که توسط آمریکا مورد استفاده قرار می گیرند و ایران نیز به همین دلیل مورد ضربه قرار خواهد گرفت، باید وابستگی کشور به نفت به تدریج از بین برود و باید پذیرفت تا زمانی که اقتصاد کشور نفت محور باشد باید خسارت ها و لطمه پذیری های فروش نفت را پیگیری کنیم.

ایران باید از رقابت های اقتصادی موجود در جهان استفاده کند، به طور مثال روسیه که خود نیز با این بحران درگیر بود بازار کشورهای CIS(کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی) را راه اندازی و تعاملات درونی با محوریت واحد پولی خود را ساماندهی کرد؛ علی ایحال روسیه، چین، برخی کشورهای آمریکای لاتین،آسیایی، اروپایی و آفریقایی بازار هایی هستند که جمهوری اسلامی می تواند برای محصولات نفتی و فرآیند ها نفتی استفاده کند.

از آنجایی که ایران در حال حاضر مشترکاتی در فضای رقابت بین المللی، تثبیت قدرت و سهم خواهی با روسیه دارد، می توان تعاملات مثمرثمری با یکدیگر داشته باشند البته، باید هوشیار عمل کرد چرا که کارنامه روسیه در تاریخ سیاسی گذشته در روابط با ایران مثبت نبوده است، اما همانطور که ایران با کشور های اروپایی پای میز مذاکره می نشیند باید کشور هایی که دارای منافع مشترک با جمهوری اسلامی هستند نظیر چین و روسیه نیز در دستور کار قرار دهند، همانگونه که توافق و همکاری مشترک ایران و روسیه منجر به حفظ کشور سوریه و عقب راندن تروریست ها از منطقه شده است.

بازی تکنیکال بانک های آمریکایی و دلار  همچنان برای ایران تهدید آمیز است و این روزها وضعیت نابسامان دلار در بازار تهدید بزرگی بر اقتصاد کشور است، باید پشتوانه ارزی و ریالی ما تکان جدی بخورد و باید در سیاست های اقتصادی، ارزی و پولی کشور تغییرات اساسی را ایجاد کنیم.

شاخصه مدیران اقتصادی

حقیقتا تیم هدایت کننده سیاست های اقتصادی کشور طی دهه های گذشته تا کنون با شکست مواجه شده است و برای جلوگیری از خطر افزایش نرخ دلار و تثبیت اوضاع اقتصادی در کشور  باید بانک مرکزی به جای تثبیت پشتوانه ارزی برای خود، به افزایش میزان طلای کشور با توجه به استاندارد های جهانی بپردازد.

یقینا ساختار اقتصادی موجود در کشور با اقتصاد مقاومتی تناسب لازم را ندارد و آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور برای بهبود اوضاع اقتصاد در کشور ملزم به رعایت سه شاخصه اصلی است:

جوان گرایی

جوان ها امکان ریسک و عدم وابستگی به میز های حکومتی را دارند همانطور که وزیر جوان کابینه دولت بارها ثابت کرد که شهامت بازگویی بسیاری از مسائل را دارد.

انقلابی بودن

انقلابی یعنی از خود عبور کردن، خود را ندیدن و برای مردم کار کردن؛ هیچگاه وزیر شمال شهر نشین و مرفه و فردی که به دنبال ایجاد رانت برای نزدیکان و حفظ گرین کارت خود و خانواده اش است نمی تواند مهره ثمر بخشی برای کشور باشد.

شفافیت شرعی در اقتصاد

در اموال 80 درصد کشور که در اختیار دولت است باید شفافیت وجود داشته باشد و ارزهای اعطا شده به اشخاص و شرکت ها شفاف باشد.

ملت ایران همواره صداقت خود را به مسئولان ثابت کرده است اما هیچگاه با بی احترامی و بی توجهی سازگاری ندارند لذا شفافیت در امور اقتصادی دولت، واجب و ضروری است.

این روزها کشور در شرایط پر التهابی به سر می برد و دشمن در فرآیند جنگ اقتصادی با جمهوری اسلامی قرار گرفته است و با استفاده از شیوه های نرم نابودی اقتصاد ایران را هدف گرفته است.

شرط برون رفت از بحران اقتصادی حضور مدیری جهادی و انقلابی گرا است.

باید از فرصت های موجود در کشور در عرصه اقتصادی بهره برد، به طور مثال باید از انرژی های بادی موجود سیستان و بلوچستان در فصل گرما استفاده کرد، بدیهی است که ابزار دشمن در جنگ اقتصادی فقط ارز نیست و از نا آرامی های موجود در کشور، کمبود برق، آب و خشکسالی، ریزگردها و نوسانات هر روز قیمت ها و بیکاری ها سو استفاده می کند.

دشمنی ترامپ و یارگیری ها علیه جمهوری اسلامی آغاز شده است و نباید به کشورهای اروپایی اعتماد کرد و باید با مدیریت جهادی اقتصاد کشور را بهبود بخشید.