به گزارش خبرگزاری موج، محمودرضا امینی فعال سیاسی اصولگرا: انقلاب شکوه‌مند اسلامی در بهمن ۵۷ در حالی به منصه ظهور و بروزش رسید که دارای عقبه‌ای از تلاش‌های مبارزان و علمای بزرگ و رمز موفقیت انقلاب اسلامی وحدت، امامت و اسلامیت بود و البته با تلاش‌ها و کوشش‌ها و مجاهدت‌های فراوان تا کنون توانسته پایه‌های ارزشی خود را در کشور، منطقه و جهان استوار نماید.

 اما آیا حکومت ستم‌شاهی دوران رضاشاه قلدر و پسرش حکومتی بود که بدون محاسبه و چیدمان و برنامه‌ریزی شکل‌گرفته بود؟ آیا بسیار سست بود؟

 پاسخ این است که استعمار انگلیس و آمریکا و توافقات کلی ابرقدرت‌ها بر این بود که  ایران با ضوابط و شرایط خاصی در منطقه حضور داشته باشد ایرانی با  پوسته ظاهری شکیل و  پیشرفته اما کاملاً تهی و فقیر و باحفظ و کنترل منابع در اختیار چپاولگران.

 برای این منظور آمریکا و انگلیس و ابرقدرت‌ها همراه در ابعاد امنیتی ، سیاسی، صنعتی، اقتصادی و فرهنگی و حتی در شکل‌گیری ساختارها و زیرساخت‌های برنامه و بودجه اقدامات عمیق و استراتژیک انجام داده بودند.

 برای هر موردی  مستشاران فراوان آمریکایی و انگلیسی گاهی اسراییلی تلاش خود را در این سرزمین گسترش دادندتا پایه‌های سیستم امنیتی و ساواک برای کنترل مردم، برنامه‌ریزی‌های سازمانی  و بودجه بندی برای کنترل درآمدها و هزینه‌ها و غارت نفت و ساختار صنعتی کشور به‌نحوی‌که هرگز  ملت رشد و پیشرفت واقعی نداشته باشد و همواره در حالت استثمار استعمار نگه داشته شود.

 ساختارها و برنامه‌ریزی‌ها سست نبود بلکه آنچه که موجب توفیق انقلاب شد پافشاری امامت امت و وحدت کلمه و تفکر اسلامی بود اما واقعیت این است که این تقابل توانست انقلاب اسلامی را به منصه ظهور و بروز بنشاند اما این‌که انقلاب اسلامی توانسته باشدهمه زیرساخت‌های پدیدار آمده زمان پهلوی را منهدم و بهسازی کند جای تردید است ازاین‌رو نمی‌توان باور کرد که فرایندهای رقم خورده برای  ساختاری استثماری استعماری به‌کلی رخت بربسته است.

 درواقع نمی‌توان باور کرد که ساختار کنترلی و تنظیمات تهیه‌شده بوسیله قدرت‌های استعماری در ایران قبل‌از انقلاب ازبین‌رفته بلکه آن‌ها که احساس کرده‌اند جمهوری اسلامی تمام معادلات آن‌ها را بهم زده وباید هر چه سریعتربا زیرساختهای خودساخته بازسازی واقدامات جدی نمایند .

 هم‌زمان توسعه و پیشرفت انقلاب اسلامی  آنان برای بازسازی و برخورد با جمهوری اسلامی و توسعه اقتدار آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده‌اند بدین‌ترتیب همواره ریشه‌های  اگر ساواک ،برنامه های سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وصنتعی وفرهنگی ب روندهای نفوذ و کنترل بر حرکت‌های انقلابی ، همچنین تفکر برنامه‌ریزی غربی که منتهی به پذیرش سلطه آمریکا باشد وجود داشته است .

 ارزش‌های فرهنگی را با تهاجم فرهنگی ،گفتمان انقلابی را با جو سازی،طرحهای صنعتی واقتصادی را با فریب ورانت و...

 استقرار بعضی از دولت‌ها و برخی از مسئولین و نوع تفکر و گفتمانشان نشان از این ساختار و بازسازی آن است.

 تنازع و تقابل حرکت‌های دشمنان از سوی سلطه آمریکا، اروپا و غرب و صهیونیسم با حرکت وگفتمان انقلابی همواره در به‌دست‌گیری قدرت خودنمایی نموده ولی متأسفانه در برخی از موارد مشخص شد که برنامه‌های غربی و آمریکایی توانست مانع از تمدن‌سازی و پیشرفت و توسعه وحتا استقلال واقعی جمهوری اسلامی شود.

 امروزه فعالیت‌های امنیتی از طریق نفوذ با لایه‌های ویژه برنامه‌های اقتصادی همچنین با جنگ اقتصادی و برنامه‌های ویژه و زمینه‌ها و بسترها و زیرساخت‌های موجود است و همچنین برنامه‌های فرهنگی و سیاسی در حال خودنمایی است و این مشخص‌کننده چرایی این سوال است که آیا انقلاب اسلامی برای ایجادوضعیت موجود انجام شد یا منتظر بودیم تاالگویی برای جهان به اتکای آموزه‌های اسلامی باشیم

 پس واقعیت این است که اگر دولت مطلوبی، اگر حکومت مطلوبی، اگر تمدن مطلوبی، اگر تحول مطلوبی، را دنبال خواهانیم باید انقلابی بمانیم و انقلابی یون ،مدیران انقلابی و مدیریتی انقلابی را در کشور حاکم نماییم .

نمی‌توان باور کرد به‌صرف آمدن دولت یا رئیس‌‌جمهور انقلابی تمام زیرساخت‌ها به‌راحتی و به‌کلی به سوی انقلابی شدن پیش می‌رود اما این اراده باید به وجود بیاید و هر زمان که شروع شود دیر است.

 این باور که «دشمن می‌تواند دوست باشد» باوری کاملاً غلط و غیر تخصصی است.

 اکنون ما نیازمند مدیرانی هستیم که از عمق استراتژیک در تفکرات خود برخوردار باشند و بتوانند با نگرش بر گام دوم انقلاب لایه‌های پنهان و آشکار برنامه‌ها و اقدامات و استراتژی‌های دشمن را شناسایی کرده از طرفی عمق مشکلات و شکاف‌های داخلی را بررسی کرده و بر مبنای آن برنامه‌ریزی برای اقدام و عمل بنمایند حمایت همه‌جانبه از دولت آیت‌الله رئیسی و همچنین تحولات قوه قضاییه و نیز مجلس انقلابی این امید را ایجاد می‌کند که مردم در صحنه‌اند ،نظارت گرند حمایت می‌کنند نظارت می‌کنند، انتظار دارند که امورشان برچرخه منافع ملی وپیشترفت وآسایش آن‌ها است .

مردم همیشه در صحنه هستند و این حضور همیشگی مردم در صحنه بود که نشان داد ۸ سال گذشته و ۸ سال قبل وقبل وقبل آن چه نفوذها ، وابستگی‌ها ،خیانت‌هایی ویاچه اقدامات مفیدی برای این کشور انجام شده است