خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
روایت قیامی خونین...
قیام خونین ۱۷ شهریورماه ۱۳۵۷ و قتلعام جمع کثیری از مردم تهران در این روز، از جمله روزهای مهم انقلاب اسلامی بهشمار میآید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، قیام خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و قتلعام مردم تهران در این روز ازجمله روزهای مهم انقلاب اسلامی است که به باور بسیاری از کارشناسان و تاریخپژوهان، مقدمهای بر آغاز مرحله نهایی قیام ملت ایران و سقوط رژیم ستمشاهی بود. کشتار بیرحمانه مردم در آن روز، تجلی واقعی رژیمی بود که سعی میکرد با فریبکاری از خود چهرهای صلحدوست، آزادیخواه و مخالف با فاسد نشان دهد. کارشناسان معتقدند این واقعه نظریه امام خمینی را در دروغگویی و فریبکاری رژیم به اثبات رساند و مردم را برای سرنگونی رژیم مصممتر کرد.
پیشزمینههای خیزش ۱۷ شهریور، چند روز پیش از آن تاریخ یعنی از عید فطر آن سال مهیا شده بود و ۱۶ شهریور قول و قرارهای مردم برای راهاندازی تظاهرات در میدان ژاله تنظیم شد. تظاهرات روز عید فطر، در ۱۳ شهریور سال ۵۷، زمینه را برای تظاهرات ۱۶ شهریور فراهم آورد. در ۱۶ شهریور ۵۷، در پی دعوت جامعه روحانیت مبارز، حدود ۲ میلیون نفر از مردم تهران ب عنوان اعتراض به رژیم شاه، در میدان آزادی (شهیاد سابق) تجمع کردند.
بیشتر بخوانید:
مراسم بزرگداشت قیام یومالله ۱۷ شهریور در سراسر کشور برگزار میشود
برنامههای ویژه سالگرد یومالله ۱۷ شهریور در سراسر کشور اعلام شد
رژیم شاه بعد از راهپیمایی بزرگ ۱۶ شهریور به این نتیجه رسید که باید بر شدت سرکوب افزود تا بتوان بحران را مهار کرد. به روایت فریدون هویدا، پس از راهپیمایی ۱۶ شهریور، فرماندهان نظامی به شاه فشار آوردند که هر چه زودتر در تهران حکومت نظامی اعلام کند و خواسته خود را نیز چنین توصیه کردند: «در راهپیمایی امروز، سیل جمعیت بهراحتی میتوانست عمارت مجلس و تأسیسات رادیو تلویزیون را به تصرف خود درآورد»؛ شاه بعد از چند ساعت تردید و دودلی با سفرای انگلیس و آمریکا به تبادلنظر پرداخت و تصمیم گرفت تسلیم نظر فرماندهان ارتش شود.
بهدنبال تظاهرات مفصل و همهجانبه ۱۶ شهریور در تهران و شهرستانها، هیأت دولت تصویبنامهای صادر و به موجب آن مقرر شد از بامداد ۱۷ شهریور، در تهران و ۱۱ شهر قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، کرج، قزوین، کازرون و جهرم حکومت نظامی به مدت ۶ ماه برقرار شود.
عدهای از مردم در راهپیمایی بزرگ ۱۶ شهریور فریاد میزدند: «فردا صبح در میدان ژاله» سپهبد مقدم برای جلوگیری از تکرار راهپیمایی از شاه درخواست برقراری حکومت نظامی کرد و سرانجام با موافقت شاه، تصویب شورای امنیت و هیات دولت، حکومت نظامی به تصویب رسید و با فرمان شاه، ارتشبد اویسی، فرماندار نظامی تهران شد. فرماندار نظامی تهران به سپهبد بدرهای، فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را به فرمانداری نظامی منتقل کند. بدرهای فرمان اعزام واحدهایی را به سرلشکر امینی افشار فرمانده لشکر یک گارد جاویدان صادر کرد و یگانهایی از لشکر در میدان و خیابان ژاله (شهدا) مستقر شدند.
ارتشبد اویسی با صدور نخستین اطلاعیه فرمانداری نظامی اعلام کرد که بهمنظور ایجاد رفاه مردم و نحوه نظم از ساعت ۶ صبح روز ۱۷ شهریور ماه مقررات حکومت نظامی را به مدت ۶ ماه به اجرا میگذارد. مردم در صبح زود بیخبر از حکومت نظامی در دستههای بزرگی از خیابانهای فرحآباد، شهباز و میدان خراسان به طرف میدان ژاله حرکت کردند. در نزدیکی میدان و خود میدان کامیونهای مملو از نظامیان ایستاده بودند، ولی مردم بیاعتنا به راه خود ادامه میدادند.
آنچه بر تهران در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ گذشت؟
ساعت نزدیک ۷:۳۰ صبح بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند. یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟ یکی از روحانیون، مردم را دعوت به نشستن کرد.
جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند. راه عبور را از چهارطرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند و همین که جمعیت از چهارطرف به سوی میدان هجوم آوردند، نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند.
در چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند. مردم بیمحابا مجروحین و شهدا را روی دست به سوی بیمارستانها حمل میکردند. اتاقها، راهروها و حیاط بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود. مردم اطراف بیمارستانها خانههای خود را برای پذیرش مجروحان مهیا میکردند. هر کس هر چه از لوازم پزشکی، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بیمارستان میآورد.
نفرت مردم به اوج خود رسیده بود. خبر قتلعام مردم در میدان ژاله در تهران پیچید و سراسر تهران به جنبوجوش درآمد. مردم بیاعتنا به حکومت نظامی به خیابانها ریختند و با مأموران فرمانداری نظامی درگیر شدند و به هر چه از مظاهر دولتی میرسیدند، حمله میکردند.
طبق گزارش ساواک، تظاهرات از میدان ژاله به خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران کشیده شد، سپس تظاهرات به جنوب تهران، خیابانهای مولوی، میدان خراسان، میدان شوش و میدان راهآهن سرایت کرد و در مدت کوتاهی خیابانهای فردوسی، منوچهری، خیابان سعدی شمالی، خیابان نظامآباد، خیابان فرحآباد، منطقه نارمک، میدان سپه، خیابان لالهزار، به صحنه درگیری تبدیل شد. تظاهرات و درگیری تا پاسی از شب ادامه داشت.
روزنامهها فردای آن روز بدون پرداختن به چگونگی درگیری اعلام کردند: «100 آتشسوزی در تهران روی داد، شعب چند بانک، یک فروشگاه بزرگ، یک فروشگاه شهر و روستا در آتش سوخت.» فرماندار نظامی در اطلاعیه شماره ۴ خود ضمن متهم کردن مردم به اینکه «با پول و نقشه خارجی» اقدام به تظاهرات کردهاند، اعلام کرد «در واقعه ۱۷ شهریور ۵۸ نفر کشته و ۲۰۵ نفر مجروح شدهاند.» دو روز بعد دادگستری اعلام کرد که تعداد کشتهشدگان به ۹۵ نفر رسیده است. گرچه تعداد شهدای آن روز رسما اعلام نشد، ولی آگاهان، آمار وحشتناکی را از شهدای ۱۷ شهریور ارائه کردهاند.
میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن رویدادهای انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، مدعی شد که ۴ هزار نفر در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند. پارسونز سفیر انگلیس نیز تعداد شهدا را «صدها نفر» ذکر کرده است. سولیوان سفیر آمریکا گزارش میکند که در میدان ژاله «بیش از ۲۰۰ نفر از تظاهرکنندگان کشته شده بودند.» جان استمپل، یکی از اعضای سفارت آمریکا در ایران از قول منابع پزشکی تعداد شهدا را «بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر» برآورد کرده است.
شاپور بختیار ادعا میکند که «میتوانم به یقین بگویم تعداد کشتهشدگان حداکثر از ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفر متجاوز نبوده است.» مردم نیز در این میان مدعی بودند چند هزار نفر کشته شدهاند. البته حتی اگر ادعای مردم را نپذیریم، کشتن دهها نفر انسان آمار وحشتناکی است. موضوع مهم در واقعه ۱۷ شهریور، تمرد سربازان از دستورات فرماندهان نظامی بود. در همان لحظه اول در میدان ژاله، یک سرباز، فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خود را به قتل رساند.
طبق گزارش ساواک «سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد حین اجرای مأموریت کنترل اغتشاشات، ضمن سرقت ۳ قبضه تفنگ ژـ3 با ۳۰۰ فشنگ متواری شدهاند.» اسامی این سه نفر عبارت بود از «قاسم دهقان»، «علی غفوری« و «محمد محمدی» فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف شد و به محاصره نیروهای نظامی درآمدند که هر سه نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و محمد محمدی در دم به شهادت رسید. از مجموعه اسناد به دست میآید که در این روز، ۷ سرباز نیز خودزنی کردهاند.
بیتردید، قیام ۱۷ شهریور را میتوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بیگناه در این روز باعث شد انقلابیون و رهبران آنها در حرکت خود مصممتر شوند و در این بین رهبری مدبرانه امام خمینی(ره) نقشی بسزا داشت.
حمایتهای سران به اصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوی در سرکوب مبارزان نیز باعث شد تا ادعاهای حقوق بشری و دموکراتیک آنها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران نمایانتر شود.
در مجموع قیام خونین ۱۷ شهریور در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، عاملی موثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی بهشمار میرود.
ارسال نظر