، روز چهارشنبه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲، در بحبوحه بزرگداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان ، وقوع ۲ انفجار تروریستی موجب به شهادت رسیدن بیش از ۸۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ تن دیگر شد. احمد وحیدی وزیر کشور در موضع گیری گفته است که انفجار اول در ساعت ۱۵ ظهر به وقوع پیوسته و نیم ساعت بعد وقتی مردم در حال کمک رسانی به آسیب‌دیدگان بوده اند، انفجار دوم به وقوع پیوسته است.

تنها اندکی پس از مخابره شدن خبر انفجارهای تروریستی در کرمان، شمار قابل ملاحظه ای از مقام های دولتی در اقصی نقاط جهان، این رویداد را محکوم و با مردم کشورمان ابراز همدردی کردند. البته که مقام های ارشد کشورمان وعده تعقیب و تحمیل انتقام سخت به بانیان این حادثه تروریستی را داده اند. با این همه، با توجه به کلیت آنچه تاکنون در مورد انفجارهای تروریستی کرمان دیده و شنیده ایم، این رویداد حامل ۳ پیام عمده و محوری است.

اول اینکه افجارهای تروریستی در جریان برگزاری مراسم سالگرد شهادت سردار سلیمانی نشان داد که تا چه اندازه دشمن، از فرهنگ و مکتب این شهید، هراسان است. کما اینکه نه فقط به زعم خود با به شهادت رساندن ایشان، از وی و کشورمان انتقام گرفت بلکه زائران و دوستداران این شهید بزرگوار را نیز به مثابه دشمن می پندارد و سعی دارد این پیام را مخابره کند  با رهروان و حامیان این شهید نیز مشکلات جدی دارد و به دنبال انتقام گیری از آن‌ها است. توجه داشته باشیم که فرهنگ به جا مانده از سردار شهید قاسم سلیمانی نیز در سال های پس از شهادت ایشان، چالش های جدی را برای قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها ایجاد کرده است.

البته که در این میان، شمار قابل ملاحظه ای از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که باید سال ها بگذرد تا پیامدهای عینی شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی خودر ا آشکار کنند. موضوعی که خود از وقوع تبعات و پیامدهای وخیم‌تر برای دولت ها و جریان های مخالف با محور مقاومت چه در سطح منطقه و چه ورای آن خبر می دهد.

دوم اینکه شماری از تحلیلگران به این نکته اشاره دارند که بعید نیست رژیم اشغالگر قدس در جریان انفجارهای تروریسی کرمان ایفای نقش کرده باشد. در واقع، اسرائیل که نتوانسته در میدان های جنگ غزه به دستاوردهای مطلوبی دست پیدا کند، اکنون با انجام اقدامات تروریستی خارجی به نوعی سعی دارد تا میدان جنگ و باتلاقی که در آن گرفتار شده را گسترده تر کند تا شاید از این رهگذار، راهِ فراری را برای عبور از بحران های عمیق و گسترده ای که اکنون با آن ها دست به گریبان است پیدا کند.

و در نهایت سوم اینکه وقوع حادثه تروریستی کرمان نشان داد که در شرایط پیچیده منطقه ای و همچنین بین‌المللی، کنشگران زیادی سود و منفعت خود را در ایجاد اختلال و چالش برای امنیت کشورمان می بینند. معادله ای که هوشمندی نخبگان سیاسی و نظامی-امنیتی و مخصوصا افکار عمومی داخلی در مواجهه با این وضعیت را می طلبد.