گلچین مداحی سید مجید بنی فاطمه مناسب شب سوم محرم (۴ فایل)
السلام محضر آن بانوی والا مقام
سایه لطفش به سرم مستدام
دست من و دامنش
جان من و لحن پدر گفتنش
دست توسل زده اند ارض و سما بر نخ پیراهنش
میرسد از دست کریمش مدام
اه او سینه بی تاب من
ماه او دیده بی خواب من
دل خوشیه شاه او
نوکر ریحانه ارباب من
رونق بازار کرامات و کمالات و عنایات غمش پر دوا
از سر هر نیزه خبر را گرفت
ناله زد از خنده یک شهر اثر را گرفت
رفت و از آن قوم دلیرانه پدر را گرفت
سوخت و نامش نسخوت
سوخت برایش دل آتش نسوخت
دختر خون خدا معجر اگر سوخت حجابش نسوخت
جن و ملک پشت در خانه احسان او
عالم و آدم همه از خیل فقیران او
نان نخورد آن که بود بر سر هر سفره ما نان او
شاه به دامان او عمه هراسان او
هم دل اهل حرم هم زن غساله پریشان او
اه چه زیبا شده لحظه بوسیدن بابا شده
روضه مهیا شده کنج خرابه شب یلدا شده
عمه بیا گمشده پیدا شده
سلام ای دلبر ارباب
پناه نوکر ارباب
همه عالم فدای دختر ارباب
سلام ای دختر گریه
سلام ای مادر گریه
من و پای ضریحت میبره گریه
با همین صورت تب دارم
با تن خسته و بیمارم
تا خود صبح کنارت بابا
بیدارم بیدارم
باید که انتقامتو بگیرم
ولی نمی تونم آخه اسیرم
می خام مثل عمو واست بمیرم
چی شد مگه دین ندارن
دنیامو ازم گرفتن
خوش بود روزگارم اما
بابامو ازم گرفتن
رأس خونین تو تو طشته
جسم صد پارتم رو دشته
عمه جونم بیا بابایی برگشته
عجب بساط روضه ای علم شد
ویرونه با سر تو محترم شد
تو اومدی خرابه هم حرم شد
بابا بابا
با معجر پاره بستم زخمای زیر گلوتو
با اشک چشام می شورم خاکستر روی موتو
چی شد مگه دین ندارن
دنیامو ازم گرفتن
خوش بود روزگارم اما
بابامو ازم گرفتن
هر چقدر که زمین افتادم
یا اگه صد دفعه جون دادم
زیر و رو کردم این شهر رو با فریادم
اگه الی الابد بسوزه گوشم
لباس پاره پاره هم بپوشم
علم رو می برم به روی دوشم
بابا بابا
از هر سفری که رفتی
داری رو سرت نشونه
این ها اثر تنوره
این بوسه خیزرونه
بابامو ازم گرفتید
توی خرابه هر شب منتظرت نشستم
الان چند شب بابا که چشمام و نبستم
تا یه صدا شنیدم دنبال تو دویدم
بیا ببین که مثل مادر تو خمیدم
از تو می پرسم اما عمه جواب نمی ده
از وقتی رفتی میدون
هیچ کی تو رو ندیده
خودت گفتی که مارو به مهمونی می بری
یه عالمه النگو برای من می خری
کشون کشون می بردن با پای زخمی ما رو
عمه با گریه می شست زخمای دست و پام و
خودم دیدم با نیزه سر عموم و بردن
جلو چشای خیسم با مشک آب می خوردن
یه مرد زشت و اخمو دنبال من می دوید
من و کتک می زد و گوشوارمو می کشید
دخترکای شامی اشکامو در میارن
من دوسشون ندارم ادامو در میارن
دور منو می گیرن می گن موهات سفیده
اونا نمی دونن که چشای من چی دیده
با دست و پای بسته مارو به کاخ بردن
خودم دیدم سرت رو میون تشت آوردن
با خیزران می زدن روی لبای بسته ات
خودم دیدم که افتاد دندونای شکسته ات
حسین ........
موهامو شونه کنید داره میاد بابام
میاد منو ببره میدونه چه قدر تنهام
بیا که خسته شدم بابا فقط تورو میخوام
نیومدی بالو پرم سوخت تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقده دلتنگ تو بودم برام دل اهل حرم سوخت
برام دل اهل حرم سوخت
دردای من دوا نمیشه چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا آورده اما اینا برام بابا نمیشه
شب تا سحر خدا خدا میکنم با گریه بابامو صدا میکنم
موهامو شونه کنید داره میاد بابام
میاد منو ببره میدونه چقدر تنهام
بیا که خسته شدم بابا فقط تورو میخوام
نیومدی بالو پرم سوخت تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقده دلتنگ تو بودم برام دل اهل حرم سوخت
دردای من دوا نمیشه چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا آورده اما اینا برام بابا نمیشه
شب تا سحر خدا خدا میکنم با گریه بابامو صدا میکنم
حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین
ارسال نظر