سیاست خاورمیانهای ایران؛ از قدرت دیپلماسی امنیتی تا ضعف دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی
کارشناس مسائل استراتژیک سیاست خاورمیانه ای ایران در زمینه دیپلماسی امنیتی قوی و در حوزه های دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی ضعیف ارزیابی کرد.
محمود رضا امینی-خبرگزاری موج؛ حضور ایران در منطقه پس از انقلاب اسلامی همواره در راستای تقویت ثبات و از میان بردن مخاطرات امنیتی برای ملتها مختلف خاورمیانه بوده است. ایران امنیت همسایگانش را امنیت خود دانسته و برای از میان رفتن عوامل بیثباتی و آرامش در به بسیاری از کشورهای منطقه کمک کرده است. همچنان که کمکهای بیبدیل ایران باعث شد اقلیم کردستان بتواند خطر آنی داعش را رفع کند. همچنین دولت فدرال عراق نیز در آزادسازی مناطق مختلف این کشور از لوث وجود تروریستهای داعشی نیز به ایران مدیون است و نیازی به گفتن ندارد که حضور نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در سوریه تا چه میزان در عقبنشینی تروریسم مؤثر واقعشده است. بااینحال به نظر میرسد، نگاه ایران به تحولات منطقه را میتوان از حیث مسائل نظامی و امینتی بهشدت موفق ولی ازلحاظ پیگیری منافع اقتصادی کشور دارای خلأها و کاستیهای جدی دانست.
سیاستمداران ایرانی و تصمیم گیران حوزه سیاست خارجی نباید حل مشکلات عراق، اقلیم کردستان و سوریه را صرفاً درگرو مسائل امنیتی ببینند. ایران سرمایه کلانی در بازسازی و دولت سازی در عراق صرف کرده است و این موضوع باعث شده خصومت پیشین عراقیها با ایران به دست فراموشی سپرده شود و جای خود را به همکاری و همدلی بدهد.
درواقع سیاست ایران در عراق بهگونهای تعریفشده که کلیه مؤلفههای منافع ملی این کشور با منافع ملی ایران در پیوند متقابل قرار دارد؛ منافع اقتصادی عراق برای جمهوری اسلامی ایران مهم است و ایران نباید حضور خود در عراق را تنها به مسائل امنیتی محدود کند. باید از فرصتهای موجود در اقتصاد این کشور استفاده کنیم. ارتقای وضع اقتصادی عراق منافع هر دو کشور را در پی خواهد داشت.
از یکسو هزینههای کلانی که ایران برای احیای امنیت و تقویت دولت در عراق انجام داده، با در پیش گرفتن چنین رویکردی جبران خواهد شد و از سوی دیگر حضور و بروز اقتصادی ایران در عراق، باعث تقویت اقتصاد این کشور نیز خواهد شد. افزایش ثبات اقتصادی عراق نیز بیشک در ارتقای اوضاع امنیتی این کشور مؤثر خواهد افتاد.
همچنین سهم ایران از فرایند توسعه فرهنگی عراق نیز ناچیز است. این در حالی است که افزایش روابط و مناسبات فرهنگی با ایران میتواند عراق را از فرهنگ سیاسی طایفه گرایانه فعلی دور کند. برای مثال روابط مذهبی و زیارتی ایران و عراق قابلتوجه است و همین امر نیز مزایای اقتصادی زیادی برای این کشور دارد.
حتی درزمینه های دیگر مانند مسائل زیستمحیطی و آبوهوا نیز بسیاری از معضلاتی که برای ایران به وقوع میپیوندد، نیازمند همکاری با طرف عراقی است.
از سوی دیگر گفتنی است که ایران برای کمکهایی که در کرکوک به عراقیها کرد، متحمل هزینههای مادی و معنوی زیادی شده و پس از بازگشت این منطقه نفتخیز به بغداد، طرف ایرانی باید بتواند هزینههای خود را تأمین کند.
همین الگو باید درباره دیگر کشورهای همسایه هم در پیشگرفته میشد که متأسفانه میزان پیگیری آن از سوی سیاستمداران و تصمیم سازان ایرانی بسیار ناچیز بوده است. برای مثال حضور و بروز ایران در افغانستان بهاندازه مطلوب نیست. مناسبات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دو کشور در حد مطلوب نیست و آن اندازه که باید نتوانستهایم از فرصتهای موجود در این کشور بهرهمند شویم. عدم حضور ایران در حوزههای اقتصادی کشورهای همسایه قطعاً به حضور دیگر کشور در آن منجر میشود.
نکته دیگری که در رابطه حضور امنیتی ایران در منطقه وجود دارد این است که کشورهای منطقه ازجمله عراق، سوریه و افغانستان تا زمان خاصی نیازمند کمکهای امنیتی هستند، اما وقتی به دولتهای این کشورها بتوانند خود را بازسازی کنند نیازشان تا حدود زیادی رفع میشود. بنابراین ایران باید سعی کند همزمان با همکاریهای امنیتی خود با دولتهای مرکزی این کشورها، رفتهرفته همکاریهای فرهنگی و اقتصادی با آنها را نیز افزایش دهد.
درواقع سیاستمداران ایرانی باید بتوانند هزینههای امنیتی که ایران در سالهای اخیر کرده را به درآمد اقتصادی تبدیل کنند. قطعا چنین وظیفهای بر اساس نگاه تخصص گرایانه در حیطه وظایف مسئولان امنیتی کشور نیست و برنامهریزی متمرکزی را درزمینه سیاست خارجی کشور میطلبد. کلیه هزینه کِردهای ایران در حوزههای نیروی انسانی، سرمایه مستقیم، حضور مستشاری و حضور مستقیم باید محاسبه شود و دستگاه دیپلماسی برای وصول کردن آن وارد عمل شود.
اگرچه شاید زمانی ایران ناچار از انجام چنین هزینههایی در عراق، سوریه، لبنان و افغانستان بوده، اما این بدان معنی نیست که پس از صرف آنها نباید بخواهیم آنها را به منافع اقتصادی مبدل سازیم. چنین رویکردی را قدرتهای فرامنطقه ای هم دنبال میکنند، همچنان که هرگز ندیدهایم روسیه و آمریکا و اروپاییها همکاری امنیتی را بدون همکاری اقتصادی انجام دهند.
درواقع پیگیری منافع اقتصادی کشور در منطقه در قالب شاخصهای منافع ملی کمتر موردتوجه ایران بوده و جای خالی آن بهشدت احساس میشود. دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی ایران در منطقه خاورمیانه در حد مطلوب نیست، درحالیکه بسیاری از کشورها، همکاریهای امنیتی را حاملی برای دست یافتن به منافع اقتصادی میدانند.
ارسال نظر