پلیس خوب اروپایی و تکرار سناریوی لیبی برای ایران
کارشناس مسائل استراتژیک با تأکید بر لزوم حفاظت از مولفه های قدرت سنتی ایران، رویکرد اروپایی ها را تلاشی درصدد تحمیل سناریوی لیبی به کشورمان دانست.
محمودرضا امینی- خبرگزاری موج، در جریان مذاکرات هستهای، تمامی تلاش جمهوری اسلامی ایران این بود که چنانچه مذاکرات به توافق بینجامد، سند توافق سندی بینالمللی در نظر گرفته شود نه یک توافق دوطرفه.
طبعاً منافع اقتصادی حاصل از توافق هستهای منافعی چند طرفه است و نگاه طرفهای اروپایی به بازارهای ایران و خریداران ایرانی است. چه درزمینه مواد اولیه، چه مواد تولیدی و نیز چه تولیدات های تکنیک و ...
مشی سیاسی دونالد ترامپ نیز این است که با ایجاد کردن دعاوی جدیدی، منافع بیشتری را به آمریکا اختصاص دهد و یا امتیازات جدیدتری بگیرد.
نقطه اشتراک اروپاییها و آمریکاییها تسری دادن محدودیتها به تسلیحات و برنامه موشکی ایران است. در این راستا دو هدف کاهش بُرد سلاحها و سپس برچیدن کامل آنها موردنظر غربیها است.
جمهوری اسلامی ایران امروز یکی از قدرتهای منطقه خاورمیانه بهحساب میآید و توانسته معادلات بسیاری را به خواست خود رقم بزند. ایران دارای قدرت نرمی قابلتوجه است و در زمینه مؤلفههای سنتی قدرت نیز ازجمله قدرت نظامی و اقتصادی توانمندی بالایی دارد.
از سوی دیگر اروپاییها و آمریکاییها در سالهای پس از انقلاب بارها و بارها درصدد برهم زدن تمرکز و تهدید قدرت نظام اسلامی ایران برآمدهاند.
ایران و حفاظت از توافق هستهای
ایران از هنگامیکه توافق هستهای بهدستآمده به پایبندی همه طرفها بر آن تأکید کرده و هرگز نخواسته در برابر افکار عمومی جهان بهعنوان ناقض برجام شناخته شود.
اما در طرف دیگر ماجرا با تقسیم نقشها بین آمریکاییها و اروپاییها و نیز برخی کشورهای منطقه روبهرو هستیم و تنها میبینیم که نسبت به قبل از برجام جای برخی نقشها عوضشده است.
گروهی از این کشورها نقش پلیس بد و گروهی دیگر نقش پلیس خوب را برعهدهگرفتهاند. تلاش این مجموعه این است که محدودیتهای برجام را به برنامه تسلیحاتی و موشکی ایران نیز تسری دهند. اروپاییها در این راستا نشان میدهند که با مواضع آمریکاییها در تضاد هستند و مایل به تداوم تعاملات اقتصادی با ایران هستند. آنها حتی در مورد مسائل اقتصادی با ما وارد مذاکره نیز میشوند و حتی اجازه میدهند مذاکرات به یکرشته توافقات و انعقاد قراردادها نیز منجر شود.
اما از سوی دیگر مواضع پیشین خود درباره لزوم برچیده شدن تسلیحات موشکی ایران را نیز حفظ خواهند کرد و نهایتاً اجرای توافقات را به عقبنشینی ایران از تولید تسلیحات موشکی و یا کاهش بُرد آن منوط خواهند کرد.
بر این اساس میتوان گفت که برجام موفقیت چشمگیری برای غربیها بود. از طریق برجام، خطشکنیهای هستهای ایران کنار گذاشته شد، غنیسازی اورانیوم به میزان قابلتوجهی کاهش یافت و انحصار این امر در اختیار غربیها باقی ماند.
البته از نظر علمی نتوانستند راه ایران را مسدود کنند و مجبور شدند ایران را در باشگاه هستهایهای جهان بپذیرند.
ایران بهطور رسمی اعلام کرده که بُرد موشکهایش در حال حاضر 2 هزار کیلومتر است و در صورت لزوم میتواند بُرد موشکهایش را بیش از این نیز افزایش دهد.
وقتی یمنیها میتوانند پایتخت عربستان را با موشکهایشان هدف قرار دهند، فلسطینیها و لبنانی میتوانند به رژیم صهیونیستی حمله کنند. همچنین وقتی میبینیم که کمکهای مستشاری و عملیاتی ایران در سوریه و یمن مثمر ثمر واقعشده و از یکسو در سوریه تروریسم را عقب میراند و از سوی دیگر انصارالله را قادر ساخته موشک دوربرد تولید کند، نمیتوانیم تأثیر قدرت نظامی را کم بدانیم.
اروپاییها برای محدود کردن همین توانمندی ایران در تلاش هستند. آنها از توافق اقتصادی با ایران صحبت میکنند اما هدف اصلیشان کاستن از قدرت منطقهای ایران است.
ازجمله رفتار شاخص اروپاییها که بازنمایاننده رویکرد آنها است میتوان به رفتار «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه و «ژان لودریان»، وزیر خارجه این کشور اشاره کرد. فرانسویها نیز همچون آلمانیها و انگلیسیها هرازگاهی به موضوع برنامه موشکی ایران اشاره میکنند و از لزوم محدود شدن آن سخن به میان میآورند.
تکرار سناریوی لیبی؟
رویه، رفتارها و راهبردهای اروپاییها و آمریکاییها گویای این است که آنها درصدد بازتعریف سناریوی لیبی برای ایران هستند. البته ممکن است به دلیل تفاوتهای وضعیت ایران با لیبی در سال 2014، تغییراتی در این سناریو به وجود بیاید و نخواهند یا نتوانند آن را بهصورت طابق و نعل به نعل به ایران تحمیل کنند، اما اهداف همان اهداف است.
ازاینرو مسئولان باید هوشیار باشند به این کشورها نباید خوشبین بود، چه اینکه هرگاه دست ایران پر باشد ما میتوانیم از موضع قدرت با تهدیدها روبهرو شویم. اگر اروپاییها احساس کنند که ما نیازمند کمک و تعامل با آنها هستیم و این نیاز اگر مرتفع نشود بهسوی بحران حرکت خواهیم کرد، فشارهای خود را دوچندان خواهند کرد.
اما اگر ما بتوانیم به آنها ثابت کنیم که حیات ما درگرو این تعامل نیست و تنها برای ارتقای وضع اقتصادی میخواهیم تعامل کنیم و یک بازار تعاملی ایجاد کنیم، مقاومت سو آنها نیز تعدیل خواهد شد.
بنابراین لازم است ما در زمینه تعامل اقتصادی نیز منفعل نمانیم و کنشگر باشیم. یعنی تعامل اقتصادی را در صرف مونتاژ خودرو و قرار دادن بازارهایمان در دست آنها خلاصه نکنیم. بلکه لازم است قراردادهایی با شرکتهای اروپایی بسته شود که به ارتقای کیفیت محصولات، افزایش تخصص نیروی انسانی کشور و نیز باز شدن مسیر صادرات ایران منجر شود.
همچنین ایران باید در بازارهایی که در اختیار دارد، نظیر افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و ... سرمایهگذاری و نفوذ خود را افزایش دهد. یکی از موانع این امر سلطه دلار بر اقتصاد جهانی است. ما باید تلاش کنیم با ایجاد ترتیبات مالی بومیتر منطقهای و اسلامی با کشورهای مسلمان بلوک اقتصادی جدیدی ایجاد کنیم، که قواعد بازی اقتصادی غربیها مقتضیات آن را تعیین نکند. همانطور که چین و روسیه در ابتکارات جدید خود برای رها شدن از آثار دلار و اقتصاد غرب پایه وارد عمل شدهاند.
ارسال نظر