اگر عباسی در زندان بیفتد، عباسیهای دیگری جای او را خواهند گرفت
انشاالله آقای عباسی همچنان به سخنرانیهای خود ادامه دهند. چرا که اگر عباسی در زندان بیفتد، عباسیهای دیگری جای او را خواهند گرفت
محمود رضا امینی -خبرگزاری موج: این روزها بازار حرف داغ است. خیلی ها در کشور حرفهایی میزنند. برخی، حرف های بیخودی می زنند و شاید کسی نظارت و کنترلی بر این حرفها نداشته باشد.
اما عکس حرف های بی ارزش و بی حاصل ، افرادی حرف های ارزشمندی می زنند. حرف های ارزشمند نه تنها بی حاصل نیست بلکه حساسیت ویژهای را برای تعدادی از افراد جامعه ایجاد می کند و این حساسیت ویژه ارزش یک حرف را تعیین میکند.
شما می بینید امروزه برخی از مسئولان بلندپایۀ مملکتی، نمایندگانی از مجلس، برخی از منسوبین دولت و حتی برخی از مسئولین تراز اول مملکت حرف هایی میزنند که در صحت این حرف ها تردید فراوانی وجود دارد. چرا که اساسا در بعضی مواقع این حرفها برای فریب افکار عمومی زده می شود.
گاهی هم این حرف ها حول محور قول هایی است که داده میشود و به آنها عمل نمیشود. گاهی برخی از مسئولان تفاسیری از اوضاع جاری مملکت می کنند که این تفاسیر با حقیقت و مصلحت کشور در تعارض و تضاد است و عملاً این مسیر را اشتباه راهنمایی میکنند و یا موجب میشوند که مردم واقعیتها را نبینند و به آنها نپردازند.
کسانی که اشتباه آدرس می دهند کم نیستند. خود شما هم به عنوان یک شنونده و رصدگر بارها این حرفا را شنیدهاید و اگر در آنها تفکر کنید متوجه میشوید که به واسطه حرف هایی این چنینی گاهی مرزها شکسته میشود و نتیجه یک حرف موجب اذیت و آزار مردم میشود.
اما آن دسته از سخنرانانی که با هدف تنویر افکار عمومی و با تحقیق و مطالعه سخن میگویند؛ جوان ها برای حرف آنها ارزش قائلند و این حرفها را سودمند می دانند و به درستی اینگونه حرف ها را درک و هضم میکنند. نکته آنست که این سخنرانان در کشور ما تعداد انگشت شماری هستند که یکی از آنها که با دلسوزی و تفسیر و مطالعه حرف میزند، دکتر حسن عباسی است که در چند وقت گذشته بخاطر همین حرف هایش به زندان افتاد و مورد شکایت و پیگرد قرار گرفت.
حرفهای عباسی قاعدتاً براساس یک دیدگاه علمی و مطالعه و تفاسیری است که توانسته در این سالها هزاران مستمع داشته باشد. ایشان صدها سخنرانی درباب موضوعات مختلف داشته که دست بر قضا این سخنرانی ها بازتاب بسیار وسیعی هم داشته اند. به واسطه این حرف ها و سخنرانی ها روشنگری و شفاف سازی اتفاق افتاده که به جای خود ارزشمند است.
حال فرض می کنیم که در گوشه ای از صحبت های آقای عباسی به احدی از مسئولین نقد شده باشد؛ آنهم نقد در این حد که مثلا بالای چشم فلان مسئول ابروست. آیا این حق است که لب طرف را بدوزند برای آنکه نقدی را به طرف وارد دانسته در حد بالای چشم طرف ابروست؟!
من تعجب کردم وقتی شنیدم که گفتند بر اساس شکایت وزارت اطلاعات از حسن عباسی تحت پیگرد قرار گرفته است. چون اطمینان دارم که آقای عباسی باورش این نیست که سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات کارهای شان قابل تقدیر نیست.
به هر حال نقد را باید کرد. جامعه مبتنی بر انتقاد جامعه ای پویا خواهد بود. چرا که از فرصت نقد برای ساختن خود بهره می برد. لذا در جامعه اسلامی آزادیم و میتوانیم در لابلای نقدهای سازنده به یک شخص یا یک سازمان هم نقدی منصفانه وارد کنیم.
عرض من این است که شاید در جلسه ای یا در یک سخنرانی رسمی صحبتی شده باشد و دل من یا دل شما هم از این صحبت مکدر شده باشد؛ اما حقوق عامه که از بین نرفته است.
تعجب من نه از بابت دستگیری آقای عباسی است، بلکه از این بابت است که دوست خوب ما آقای وزیر اطلاعات این شکایت و این پرونده را همچنان مفتوح و باز بگذارد. معنی این کار یعنی آقای عباسی قدرت بیانش در آینده مغتنم تر و تاثیرگذارتر خواهد شد.
اما پیام دیگر این است که آقای عباسی عملاً برای شفاف سازی ها و افشاگری ها و سخنرانی های خود زندانی شده است. یعنی نتیجه تلاش ایشان برای روشنگری این است که در واقع ایشان با حرف هایش وجود و سخنان خود را ارزشمند کرده است.
اما پیام آخری هم هست که ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی نباید به هر دلیلی دهان منتقدان را بدوزیم و قلمها را بشکنیم و زبانها را از حلقوم بیرون بکشیم.
بنده معتقدم تاوان سخن گفتن را سخنگویان باید بدهند و آنها که به حق سخن می گویند، تاوان این اقدام خود را هم باید بپردازند؛ اما چون نظام ما نظامی اسلامی است باید این توجه را داشته باشند که با تهدید و شکستن قلم ها و دوختن لب ها و بیرون کشیدن زبانِ ها نتیجه ای حاصل نمی شود.
در پایان امید داریم که دوستان وزارت اطلاعات هرچه زودتر از شکایت خود علیه آقای عباسی صرف نظر کنند و اجازه دهند که ایشان کماکان سخنرانیهای خود را ادامه دهد.
در غیر این صورت ممکن است که محدود کردن و به بند کشیدن آقای عباسی بازتاب های ناخوشایندی در میان جوانان به ویژه قشر دانشجو ایجاد کند. زیرا جوانان ما دوست ندارند به چنین افرادی ضرر و زیانی برسد و درگیر مباحث حاشیهای شوند.
انشاالله آقای عباسی همچنان به سخنرانیهای خود ادامه دهند. چرا که اگر عباسی در زندان بیفتد، عباسیهای دیگری جای او را خواهند گرفت.
ارسال نظر