پس از شهادت سپهبد سلیمانی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
منطقه پس از شهادت سردار سپهبد سلیمانی، تغییراتی جدی را تجربه خواهد کرد. من معتقد به ارائه پاسخی چندوجهی به اقدام تروریستی آمریکا هستم.
محمود رضا امینی -خبرگزاری موج: من بر این باورم که معادلات منطقه ای پس از شهادت سپهبد سلیمانی تغییری جدی را تجربه خواهد کرد. این حادثه اتفاقی بزرگ در منطقه بود. اتفاقی که پیامدهای سیاسی و روانی ویژه ای را به دنبال خواهد داشت. مردم ما در مصیبت شهادت شهدای مقاومت در حال عزاداری هستند. در داخل کشور ما پس از شهادت سردار سلیمانی اتفاقی افتاد که در نوع خود از برکات خون و شهادت سپهبد سلیمانی است: کشور ما که در فاصله نه چندان دوری به دلیل افزایش قیمت بنزین اندکی دچار تنش شد، امروز شاهد یک وحدت بی نظیر است.
این امر نشان می دهد که مردم در اعتقاداتشان یک وحدت قابل توجه دارند که این امر خود شکستی بزرگ برای همه آنهایی است که سعی در تضعیف انقلاب اسلامی دارند. حاج قاسم سلیمانی نماد قدرت جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی بود و شهادت وی هم برای کشور ما قدرت آفرین شد. شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، اتفاق بزرگی در منطقه بود. این دو نفر در سطح منطقه معادلات بسیاری را تعیین می کردند. پس از شهادت این دو بزرگوار نیز، با توجه به اهمیتشان، کشورهای غربی نگرانی های بسیاری را مطرح کردند و نسبت به انتقام جویی ایران ابراز نگرانی کردند. در شرایط فعلی رهبران جهان به دو گروه تقسیم شده اند: گروه اول که این اقدام تروریستی را تایید کرده اند(که از آن جمله می توان به انگلیس و رژیم صهیونیستی و تا حدی آلمان اشاره کرده) و در مقابل گروه دیگری خواستار خویشتنداری ایران شده اند که از جمله می توان به فرانسه، روسیه، چین و حتی دبیر کل سازمان ملل متحد اشاره کرد.
انتقام جویی احتمالی ایران ضربه سنگینی را به کشورهای به اصطلاح قدرتمند وارد خواهد کرد و همگان را متاثر می کند. اگر جمهوری اسلامی ایران پاسخی به جسارت آمریکایی ها ندهد، آنها به این نتیجه خواهند رسید که قدرت یکجانبه گرایی آنها به نتیجه رسیده و احتمال دارد حتی باز هم دست به اقداماتی تروریستی از این نوع بزنند. در مقابل، اگر ما بخواهیم از ایجاد یک ناهنجاری جهانی از سوی آمریکا جلوگیری کنیم، باید پاسخی به اقدام تروریستی آمریکایی ها بدهیم.
پاسخ ایران روند تحولات را به سمتی رهنمون خواهد کرد که اتفاقا بار دیگر توازن برقرار شود. در شرایطی فعلی، آمریکایی ها زخمی را ایجاد کرده اند که اگر ایران آن را التیام ندهد، احتمال وقوع اتفاقات بزرگتر افزایش می یابد. از این رو، در مورد این مساله که اتفاقی باید بیفتد، شکی وجود ندارد. در صحنه سیاسی آمریکا هست و یکسری متحدین. در مقابل ایران هم حضوری قدرتمند دارند و از وجود برخی متحدان نفع می برد. در شرایط فعلی آمریکایی ها عمده تاکید خود را بر اروپایی ها گذاشته اند. اگر اروپایی ها بپذیرند که وارد این معادله شوند، بیش از پیش غرق در مشکلاتی خواهند شد که در حقیقت آمریکا آنها را ایجاد کرده است. با این حال، حتی اگر اروپایی ها هم با آمریکا همراه شوند، باز هم بسیاری از کشور ها در سطح جهان و منطقه حاضر نخواهند بود در جریان تنش های جاری میان ایران و آمریکا، جانب آمریکا را بگیرند. در واقع این موضوع نشان می دهد که کشورهای زیادی وجود دارند که اجازه نخواهند داد آمریکا رویه های یکجانبه خود را بیش از پیش تقویت کند و حتی منطقه را به سوی جنگ پیش برد.
با این حال، دولت ترامپ سعی دارد با ایجاد ترس، از وقوع انتقام سخت ایران جلوگیری کند. ترامپ اخیرا گفته اگر ایران بخواهد انتقام بگیرد، آمریکا حتی به مراکز فرهنگی ایران نیز حمله خواهد کرد. در واقع، هدف ترامپ از ارسال این پیام ها صرفا ایجاد خوف و وحشت است. در مقابل، بسیاری از سیاستمداران و سلبریتی های آمریکایی در برابر اقدام دولت ترامپ در ترور سردار سلیمانی گفته اند: وی دیوانه است و ایران نباید اقدامات او را به پای آمریکایی ها بنویسد. این در نوع خود حاکی از ترسی است که آمریکایی ها از اقدام انتقام جویانه احتمالی ایران دارند. در اینکه اتفاقی خواهد افتاد شکی نیست و اگر نیفتد حتی احتمال اینکه جنگ آغاز شود وجود دارد. با این حال، هنوز مشخص نیست این اتفاق چه نوع اتفاقی خواهد بود. قاعدتا چون اقدام آمریکا، اقدامی نظامی بود، پاسخ و انتقام جویی ایران نیز باید ماهیتی نظامی داشته باشد. با این حال، من بر این باورم که پاسخ ایران صرفا نظامی نیست و مولفه های سیاسی را هم می تواند در بر داشته باشد.
اقدام پارلمان عراق در تصویب طرحی مبنی بر خروج فوری نظامیان آمریکایی از خاک عراق، اتفاقی سیاسی در واکنش به شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس است. از سویی اعلام آمادگی حزب الله لبنان و حماس نیز در واکنش نشان دادن به شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس نیز در نوع خود صرفا یک واکنش نظامی نیست و مولفه های سیاسی را نیز در بر دارد.
وقتی ترامپ تهدید می کند که حتی مراکز فرهنگی ما را می زند، این یعنی وی ما را تهدیدی می کند که از ابعاد مختلفی برخوردار است و ما نیز متقابلا باید چندوجهی پاسخ دهیم. ما چیزی را در باورهای خود داریم و آن این است که ما شرعا نمی توانیم آغاز کننده هیچ جنگی باشیم با این حال، تمام قوا و قدرت خود را برای دفاع جمع می کنیم و در این زمینه تمام تلاش خود را به کار می بندیم. از این رو، این آمریکا بوده که اقدام به ترور و تهدید کرده و ما هم متناسب با اقدامات چندوجهی آنها باید دست به اقدام بزنیم. آمریکایی ها به این منطقه تعلق ندارند و ما که به همین منطقه تعلق داریم، دست بالا را در مواجهه با آنها داریم. آمریکایی ها از نیروی زمینی ما و موشک ها و پهپادهای نقطه زن ما به شدت در هراس هستند. آمریکایی ها به قدرت نظامی ما واقفند و از سویی در منطقه از عقبه برخوردار نیستند. از این رو آنها به رغم داشتن پایگاه های فراوان در منطقه، به ضعف خود در برابر نیروهای ایرانی واقف هستند. آنها در شرایط فعلی خود را در تور اطلاعاتی و عملیاتی نیروهای نظامی ایران می بینند و باید به صورت ۳۶۰ درجه مراقب باشند تا از جانب ایران آسیبی به آنها نرسد. بنابراین آمریکایی ها در شرایط فعلی با وضعیت نگران کننده ای در منطقه رو به رو هستند و با توجه به گرفتاری های داخلی ترامپ نیز قادر نیستند جنگی علیه ایران به راه بیندازند. مجموعه معادلات سیاسی و نظامی در منطقه نشان می دهند که آمریکا نمی توان اقدام یکجانبه گرانه علیه ایران انجام دهد و اگر ما واکنش مناسبی به اقدام آمریکا نشان ندهیم، این توازن در منطقه را بر هم خواهد زد. از این رو، من معتقد به ارائه پاسخی همه جانبه و قدرتمندانه به نیروهای آمریکایی هستم.
ارسال نظر