محمود رضا امینی - خبرگزاری موج؛ در اینکه جمهوری اسلامی ایران به برکت انقلاب اسلامی، قدرتی منطقه‌ای و جهانی است شکی نیست. به جرأت می میتوان گفت بخش اصلی دشمنی ها و مخالفت ها در راستای تغییر و تضعیف جمهوری اسلامی ایران که بیشتر از سوی آمریکا و غرب طراحی می گردد و موجبات خوشحالی رژیم صهیونیستی است به دلیل توسعه و افزایش قدرت نظام جمهوری اسلامی و اثرگذاری آن در منطقه و جهان است . 

باور اینکه در شرایط موجود بسیاری از ملت ها،همراه با برخی از دولت ها، با وجود فرصت های قابل ملاحظه اقتصادی متاثر از جمهوری اسلامی ایران و قدرت آن هستند قابل تصور می باشد و این یعنی توسعه روزافزون اقتدار جمهوری اسلامی ایران

امروزه با ایثار و تلاش انقلابیون و مجاهدان فی سبیل الله دربسیاری از امور نه تنها سرآمد جهان هستیم، بلکه مورد توجه و حیرت بسیاری در جهان شده ایم

❓حال پرسش این است :

آیا تعاملات سیاسی بین‌المللی ما قدرتمندانه و متوازن با جایگاه و اقتدار جمهوری اسلامی است یا با کمال تاسف ذلیلانه است؟

وقتی تفکر غرب گرایانه و لیبرالیسم، سمت و سوی تعاملی خود را با آمریکا و غرب قرار می‌دهد و قطب نمای تعامل و مذاکره و گفتگو و استیلای کشور را مدیون مذاکرات و توافقات به آن می داند بدیهی است که به هر  خواسته ای در اوج ذلت و ضعف تن دهد و این درحالی است که آمریکا و غرب خود را برتر و حاکم بر مدیریت جهان میدانند. 

شاید این گفته ما اعتراض برخی را در بر داشته باشد که سیاست خارجی،بدون نظر رهبری معظم انقلاب انجام نمی‌شود اگر اینچنین باید، لیکن اگرتمام فرمایشات امام (ره) و مقام معظم رهبری را در حوزه روابط بین الملل در یک تابلو قرار دهیم متوجه می شویم که اتفاقاً نسبت به غرب، همواره تذکرات بدبینانه و پرهیز،  و درتوجه به همسایگان و کشورهای ضعیف و غنی غیر متخاصم با همه ظرفیت های اقتصادی و گاهی تمدنی تاکید شده است اما آنچه که عملاً مشاهده می‌شود خلاف آن است .

کشور مقتدرسعی می کند با حفظ اقتدار و احترام متقابل، روابط خود را با کشورهای مقتدر دیگر متوازن نماید، ارتباط با چین اقتصادی و روسیه قدرتمند که به  صورت متوازن و ظاهراً خارج از روند متعارف مدیریت وزارت خارجه عمل می‌شود بر اساس این تفکر است که :

➖ترمیمی از ضعف رفتاری با غرب، خصوصاً در پس برجام صورت گرفته شود  

➖از فرصتهای متقابل و با حفظ اقتدار بهره برداری شود

➖ از دام های گسترده آمریکا و غرب دوری گزینند و فرصتهای داخلی و جهانی را در راستای خدمت بیشتر به مردم استفاده کنند.

دلیلی ندارد که تصورات القایی غربگرایان را در حالی قبول کرد که فرصت‌های اقتصادی در معاهدات فی مابین چین و ایران و روسیه و ایران و سه جانبه روسیه و ایران و چین، به صورت بلندمدت استفاده نشود در حالیکه درهدفهای تقابلی با یکجانبه گرایی آمریکا مشترک اند.

این بدان معنی نیست که از دامن آمریکا گریخته و به دامن چین و روسیه رفتن است، بلکه به معنی تقابل با دام‌های دامنگیر آمریکا و بهینه‌سازی فرصت‌های اقتصادی، نظامی، سیاسی و بین‌المللی است . 

اگر اعلام می شود، چین و روسیه به هم نزدیک شده اند، آیاباور کنیم چین یا روسیه از دامن آمریکا به دامن دیگری افتاده است، قطعاً خیر، چون آنان قدرت پذیرفته در جهانند و اینک جمهوری اسلامی نیز قدرتی پذیرفته شده است . 

همه هیاهو و جنجالها در فضای  رسانه‌ای و سیاسی در ارتباط با گرایش جمهوری اسلامی ایران به روسیه و چین، ناشی از بیشتر شدن اقتدار جمهوری اسلامی ایران در تقابل با آمریکا و غرب است .