به گزارش خبرگزاری موج،  محمودرضا امینی فعال سیاسی اصولگرا اخیراً به مناسبت سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد‌شیرازی ضمن ذکر خاطراه‌ای از این قهرمان ملی کشورمان، یادآور شد: خبر دریافت درجه  سرلشکری برای شهید شیرازی به من رسید البته هنوز ابلاغ نشده بود اما ما شنیدیم که مورد موافقت حضرت آقا قرار گرفته است. بنده رو حساب رفاقتی که با شهید بزرگوار داشتم در ستاد کل نزد ایشان رفتم و به او گفتم علی جان مبارک است و انشالله این درجه خیر و برکت برای شما داشته باشد.دیدم اشک چشمانش را گرفت، پرسیدم چیشده؟ او گفت می دانی که من منتظر این درجات نیستم بلکه منتظر شهادت هستم گرچه این درجه به دست حضرت آقا بر شانه های من نشست.

-آشنایی شما با شهید صیاد شیرازی به چه زمانی برمی گردد؟ چه خاطراتی از همرزمی با این شهید بزرگوار دارید؟

بنده تقریبا از قبل انقلاب با شهید شیرازی آشنا شدم، آن موقع یک سرباز بودم و یکی از دستوراتی که امام (ره) داشت این بود که نیروهای خوب ارتشی شناسایی شوند من هم در شناسایی هایی که انجام دادم به آقای صیاد شیرازی رسیدیم.

با ورود انقلاب اسلامی من به کمک تعدادی از همکارای ایشان و خود شهید بزرگوار در پادگان های اصفهان مسلط بر پادگان ها شدیم درواقع کار خود را از ابتدای انقلاب در کنترل پادگان ها انجام دادیم که خود این امر یک سلسله کار عظیمی بود که منجر به بازسازی ارتش شد.

-هم نشینی با این شهید بزرگوار چه آثاری را برای شما به همراه داشت؟

صیاد رحمة الله علیه یک مرد مخلص خدایی بود.یکی از جاهایی که توفیق کسب بهره مشترکی برای ما بود محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی بود. مرحوم بهاءالدینی همواره می گفت صیاد یک روحانیست یعنی آن چیزی که در چهره صیاد میدید همواره روحانی بودن شان بود.

شهید شیرازی همواره به دنبال کسب فیض بود و از نظر روحی بسیار با اخلاص بود.

- یعنی یک شخصیت فراملی داشتند؟

ایشان یک شخصیت فرا صنفی داشت یعنی یک نظامی، روحانی، فرهنگی،  با زکاوت وهمه نگر بود و این ویژگی ها در رابطه با او به چشم می خورد.

- درباره قدرت مدیریت شهید صیادشیرازی بفرمایید؟

ای کاش مدیران امروز ماهم می توانستند مثل او عمل کنند. مدیریت صیاد ابتدا در دلها بود، با سرباز ها هم که برخورد می کرد در دل آنها نفوذ می کرد؛ اگر کسی به او مراجعه می کرد احساس نمی کرد در سلسله مراتب به مانع برخورده است بلکه احساس می کرد در سلسله مراتب با یک رحمت برخورد کرده است.

شهید شیرازی اهل مشورت و به کارگیری افراد بود یعنی اگر تازه فارغ التحصیل شده دانشگاه افسری هم کنار ایشان بود به آن شخص بها میداد و وادار به اظهار نظر می کرد.

شهید بزرگوار وقتی مشورتها را انجام میداد و به نتیجه ای می رسید دیگر هیچ چیزی نمیتوانست مانع انجام آن کار شود.

شهید صیاد شیرازی بسیار اهل مشورت بود و بنده توفیق مشاور بودن برای ایشان را داشتم، اما مشورت ایشان به معنای تبعیت نبود. در یک عملیاتی ایشان تصمیم گرفت یکی از فرماندهان را تغییر دهد و از من مشورت خواست که من بعد از بررسی‌ها اعلام کردم که این شخص را تایید نمی‌کنم که بعد از ۴ دفعه تکرار می‌خواستند من هم راضی باشم، لذا دیدم ایشان نگران هستند که به او گفتم شما تصمیم گیرنده هستید و من مشاور، که خیالش راحت شد و در برنامه صبحگاه روز بعد همان شخص را که می‌خواستند، معرفی کردند.

در تصمیم گیری‌های نظامی با دقت و جدیت کار را  دنبال می‌کردند لذا دیدگاه‌های نظامی او ویژه بود؛ بنابراین با یک انسانی مواجه بودیم که یک مدیر نظامی است، همه لحظات را برای خدا می‌داند و اهل تقواست و تدبیر خوبی در مدیریت جنگ دارد.

- شهید صیاد شیرازی را نماد وحدت میان ارتش و سپاه معرفی می‌کنند، ایشان چه نقشی در ایجاد این وحدت داشت؟

اصل وحدت،  اصل زمینه سازی و بستر سازی برای سپاه و همکاری با آن همگی متعلق به صیاد شیرازی است و به عبارتی تنها فرآیند موفقیت آمیز و بزرگرترین عامل شخص صیاد شیرازی بود که اگر او نبود این تعامل، وحدت و همکاری فراهم نمی شد. به عبارتی می توانیم بگوییم که همه نظامی ها(ارتشی ها و سپاهی ها) مدیون زحمات شهید صیاد شیرازی هستند.

- صیاد شیرازی چه نقشی در موفقیت عملیات مرصاد و شکست گروهک منافقین و ضد انقلاب داشتند؟

زمانیکه داستان منافقین در غرب اتفاق افتاد شهید بزرگوار سمتی نداشت و عملا در خانه نشسته بود اما بی قرار بود. وقتی این اتفاق افتاد، در ارتباطی که با رهبری برقرار شد هردو محیای منطقه شدند؛ بنابراین موفقیت مرصاد مدیون مقام معظم رهبری با شهید شیرازی است.

اگر آیت الله خامنه ای و شهید شیرازی وارد عملیات نشده بودند منافقین ضربات قابل ملاحظه ای را می زدند.

- ریشه ترور شهید سپهبد صیاد شیرازی را در کجا می‌بینید؟

 به هرحال دشمن هدف خودش را خوب می شناسد؛ خیلی از شهدا واقعا استثنایی اند؛ یک کسی می شود صیاد شیرازی، کس دیگری می شود قاسم سلیمانی؛ اما وقتی می خواهیم تراز بگیریم همگی در یک تراز هستند.

قاسم سلیمانی و صیاد شیرازی منحصر به فرد هستند؛ وقتی سردار سلیمانی شهید شد، همسر شهید شیرازی تازه احساس کرد که همدرد پیدا کرده است چرا که هم وزن و هم اثر بوده اند.

هردو شهید بزرگوار دستان مبارک انقلاب اسلامی بودند و در اخلاص و شجاعت یکی بودند.

- بعنوان صحبت پایانی اگر فرمایشی هست بفرمایید؟

شهدای ما باید الگوهای مدیریتی ما باشند، اگر با اخلاص و بی غل و غش باشیم و برای خدا باشیم و تابع ولایت باشیم و به مردم خدمت کنیم،  شهید خواهیم شد و عزت خواهیم یافت.بنابراین مدیران باید بدانند که این شهدا برای شماها و کشور رفته اند و باید مورد الگو قرار بگیرند.

شهید شیرازی خانه ای که بنیاد شهید داد را طی نامه ای برگرداند در حالی که امروز مسئولینی که پشت میز می نشیند آیا از یک عدد سکه می گذرند؟بنابراین باید الگو سازی کنیم.