دکتر محمودرضا امینی- خبرگزاری موج؛ دهه فجر یادآور انقلاب اسلامی است و هر سال ما سعی می کنیم که جلوه گری از یادها و خاطرات بکنیم. امسال در آستانه چهل و سومین سال هستیم، انقلابی که اتفاق افتاد محاسن و اهداف بسیار بلندی داشت، یکی از بلندترین اهدافش این بود که حکومت اسلامی شکل گرفت تا همه شاخص های اسلامی و جمهوریت در آن تبلور پیدا کند.

اگر بخواهیم بگوییم که همه شاخص ها اتفاق افتاد و عملی شد حرف گزافی است اما واقعیت این است که انقلاب اسلامی توانست اولا جمهوری اسلامی را در چرخه زنجیره ای بین المللی به عنوان یک واحد سیاسی با قدرت معرفی کند، جمهوری اسلامی کشور با قدرتی در جهان مطرح شد و همه چشم های مردم دنیا و سیاستمداران، تحلیل گران و نخبگان به کنش ها و واکنش ها بود.

تحولات بی بدیلی در کشور اتفاق افتاد که از جمله می توان بر مسایل رفاهی و زیر ساختی اشاره کنیم که در بسیاری از شهرها، روستاها  و قصبات آثار آن را در زندگی امروز مردم ملاحظه می کنیم. چه بسیاری از شهرها و روستاها که زیرساخت های زندگی اجتماعی شان به اندازه متعادل جهانی رسید.

در فضای اقتصادی هم توانستیم توسعه قابل ملاحظه ای در کشاورزی، فولاد، صنعت، معدن و حتی تجارت داشته باشیم و به هرحال تبادلات قابل ملاحظه ای در فضای بین المللی و داخلی داشته و داریم و محصولات فراوانی را تولید کردیم و مهم تر آن که در بعضی از تولیدات خصوصا با محوریت دانش توانستیم در تراز کشورهای بزرگ و پیشرفته قرار بگیریم.

در ثبات سیاسی شاید بتوان مدعی شد یکی از منظم ترین و برترین کشورهایی بودیم که تمرین آزادی مردمی همچنین انتخابات و اثرگذاری مردم در سرنوشت ها را داشته باشیم، این در حالی بود که همزمان در روند انقلاب، جنگ هشت ساله به ما تحمیل شد و جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی و تاکنون جنگ الکترونیکی همراه آن بود و همچنان این جنگ ها به ما تحمیل شده است.

تحمیل جنگ های متعدد در طول سالیان انقلاب خود نشان رشد و پیشرفت ما است به هرحال در عرصه های بین المللی هم ما توانسته ایم حوزه خود را افزایش دهیم و در عین حال حوزه منافع و معادلات غربی و شرقی را هم حداقل در منطقه بهم بریزم.

اگر بخواهیم فهرست کنیم که پیشرفت ها و اقدامات انجام شده در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی به چه میزان بوده است می توان با نگرش به آرمان ها و تحلیل های جهانی پی برد که از روند توسعه ما دشمنان به شدت متحیر و دغدغه مند شده اند. اما واقعیت انقلاب ۱. روحیه انقلابی ۲. مدیریت انقلابی و جهادی ۳. توسعه ارزش های متعالی الهی و انسانی است و از آنجایی که در عرصه کنش گری های جامعه به طور مثبت و منفی شاخص های پیش گفته به کار گرفته شده می توانیم از عدم موفقیت های فراوانی گله مند باشیم.

اینک وقت بازنگری ها است، بازنگری های مان هم باید با تفکر انقلابی باشد، تعریف انقلابی هم باید تکیمل و کاربردی شود، به عبارتی می توان انقلابی گری را تفکری دانست که خادم ملت، موفقیت ملت، توسعه مادی و معنوی جامعه، افزایش ضریب دینداری، مقاومت در مقابل نفوذها، توسعه عدالت، توسعه تکنولوژی و اقتصاد، توسعه فرهنگ و حتی رفتارهای سیاسی را داشته باشیم، این واقعیت نیاز آینده است.

شاید در فرمایشات چند روز اخیر مقام معظم رهبری متوجه گله مندی های ایشان از برخی از روندها شد بله ما در صنعت و اقتصاد توفیقاتی داشتیم اما نتوانستیم رضایت مردم و توان رقابت در عرضه جهانی را به خوبی به دست آوریم.

گام دوم انقلاب یعنی بهره برداری از همه حوادث و اتفاقات مثبت و منفی که در گذشته اتفاق افتاده است، تقویت نقاط مثبت، رفع نقاط ضعف، مقابله با تهدیدات و مقاوم سازی در مقابل ترس و استفاده دقیق از فرصت ها.

در گام دوم انقلاب باید بتوانیم همه ارزش های متعالی خود را به عنوان الگو برای جهان معرفی کنیم باید بتوانیم تراز خود را در عرصه جهانی افزایش دهیم باید بتوانیم حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را بسترسازی کنیم. فقر، تبعیض، فاصله طبقاتی، اشرافگری، پارتی بازی، راند بازی، رابطه برقرار کردن قوم و خویشی غیر نخبه و فرهیخته به کار گرفتن در مدیریت ها، بی عدالتی اجتماعی، توسعه نیافتگی و عدم پیشرفت در تراز جهانی ممنوع است پس در یک جمله فکر غیرانقلابی و افراد از خود عبور نکرده و غیره جهادی در فعالیت ها ممنوع است.

ما ملتی هستیم که توانستن را در سخت ترین لحظات تاریخ بشر به خوبی تمرین کردیم و خون بهای آن را هم دادیم پس فرصت تمرین دیگر نیست و باید بدون بهانه هر روز گل بکاریم.