English

تجربه من از یک روز حضور در مجتمع قضایی و ارائه چند پیشنهاد

تجربه من از یک روز حضور در مجتمع قضایی و ارائه چند پیشنهاد

دکتر محمودرضا امینی- خبرگزاری موج، اگرچه احتمال خسارت و گرفتاری برای این یادداشت ممکن و یا شاید در گوشی گفته شود بهتر است اما از آنجاییکه باور دارم در صورت توجه مسئولین و حل این قبیل مشکلات موجب خشنودی عمومی است، گزارشی از مراجعه خود به دادگاه را به سمع مردم و مسئولین شریف می رسانم.

در پرونده کلاهبرداری از حقیر که البته وکیل هم داشتم به دادگاه مراجعه و از این بابت که می توانم شاهد تلاش بی وقفه کارکنان قوه قضائیه باشم جدا خوشحال بودم.

با سه ربع تاخیر نوبت به اتفاق وکیل به من رسید، با سلام به دفتر قاضی محترم وارد شدیم و سر برکتاب و پرونده زیر لب پاسخ سلامی داد و نشستم و به انتظار سوال در موضوع پرونده، البته متهم نیامده بود و قاضی شرح ماوقع را پرسید و وکیل پاسخ داد اما گویا مشروح موضوع برای قاضی مهم بود و مقرر شد حقیر بگویم.

گفتم: آقای قاضی شخصی در اول کرونا به عنوان کارآفرین به دفتر ما مراجعه و گلایه های بی توجهی و ورود کالای چینی در تهیه ماسک و مواد ضدعفونی را مطرح کرد.چند جلسه هم همراه برخی مسئولین آمد و شد کرد و در عین حال مدعی بود که در فروش انبوه خودرو هم فعال است و خلاصه قرار شد برای همکاران با شرایط قسطی خودرو تهیه نماید.ولی من برای اطمینان خودم ابتدا اقدام کردم که در صورت صحت همکاران را نیز دخیل کنم که وجه دادم و خبری نشد.

قاضی پوشه را بست و گفت: خوب شد حقتان بود!

پرسیدم چرا؟ چون اطمینان کردم؟

گفت: نه، شما مسئولین همه جا می خواهید اول خودتان ازامتیازات بهره مند شوید و حقتان است و اگر آیه قرآن هم بیاورید غیر از این باور نمی کنم.

گفتم: آقای قاضی من مسئول نیستم ولی چرا چنین می گویید؟

گفت: آقا در قوه چنین، در کجا چنان و درد دلش چنان گشوده شد که گویا من همه کاره مملکتم.

گفتم: ببخشید کاری به موضوع پرونده ندارم ولی باورم بود به عدالت مراجعه کنم اما شما با این گفت و قضاوتتان درخصوص خودم عدالت را مخدوش کردید.

قاضی با وکیل بحث من را درخصوص مشکلات و کارکشی ها و حق خوری ها ادامه داد و وکیل هم که گویا جاده نقادی را گشوده دید همراهی کرد، حرف آنان را قطع کردم و گفت: آقا قاضی به چه منظوری این موارد را مطرح می کنید؟ اگر اعتقادات خودتان را می فرمایید که در این شرایط شاید صلاحت قضاوت نداشته باشید و اگر مقصود دیگری از نبود و کمبودهایتان دادید که واویلا.

با کلی ناراحتی از دفتر قاضی خارج شدم و به وکیل گفتم قاضی دستور کارش قضاوت است و باید فرهنگ گفتمان با مراجعه کننده را رعایت کند.

هنگام خروج از مجتمع چشمم به تابلو حفاظت اطلاعات افتاد و پیش خود گفتم خوب است، داستان امروزمان را تکمیل کنیم که اگر قرار بر انعکاس شد کامل و واقعی باشد.

سراغ دفتر حفاظت اطلاعات مجتمع را گرفتم و مراجعه کردم و متوجه شدم با رئیس مجتمع جلسه دارد، به دفتر ایشان مراجعه کردم، خلاصه وارد دفتر شدم و به دو برادر بزرگوار سلام کردم، نمی دانستم کدام رئیس و کدام مسئول حفاظت است، فلذا پرسیدم که یکی گفت من مسئول حفاظتم.

سلام کردم و دست دراز کردم که دست برادری متعارف بدهم که گفت قضات دست نمی دهند.

پرسیدم چرا دست نمی دهند این حرف شما با مشی گفتمانی رئیس قوه متفاوت است.

گفت: جناب کارت را بگو، رئیس سرجای خودش حرف می زند!!!

گفتم پاسخم را گرفتم و خواستم دفتر آنان را ترک کنم که رئیس گفت حالا بفرمایید.

گفتم در واقع می خواستم از گفتار و رفتار یک قاضی همراه با پیشنهاد بگویم که رفتار شما هم اضافه شد.

برادر حفاظتی گفت: آخه شما مو می بینی و ما پیچش مو(هنوز هیچ اطلاعی از حقیر نداشتند)

گفتم: آقا شما که پیچش مو میبینی چند سال دارید؟ با چه وجه علمی و تجربه ای؟! اما مسئله را بازکردم و پذیرفتند که قاضی اشتباه کرده و گفتند پیشنهادتان چیست؟

گفتم: میخواستم بگویید یک سلسله جلسات و آموزش های گفتمانی و رفتاری برای قضات که حالا می گویم برای خودتان هم لازم است و خداحافظی کردم و به طرف جلسه ای رهسپار شدم اما در راه ذهن و فکرم درگیر شد که بگویم یا نه بنویسم یا نه، که به نتیجه رسیدم بنویسم و پیشنهاد بدهم به حضرت حجت الاسلام محسنی اژه ای، قاضی باید مجتهد باشد که به تعداد دست داریم اما قضاوت مهارت است، کارمند نباید قاضی باشد، شخص ماهر دوره دیده، آب دیده متدین باید قاضی باشد که سرد و گرم اداری خم و راستش نکند.

طرحی در حوزه علمیه آماده شده که می تواند با محوریت مهارت و انتخاب افراد صالح مشکل گفتمانی و رفتاری قضات را حل کند.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر