اقتصاد فدای اسلام و انقلاب یا اسلام و انقلاب فدای اقتصاد موجود
دکتر محمودرضا امینی- خبرگزاری موج، سالیان متمادی است که رهبر عزیز و ولایت مطلقه فقیه شعار سال را با امید اصلاح روند اقتصاد در موضوع اقتصاد اعلام فرمودهاند
گرچه مسئولیت اجرایی کردن شعارها بهعهده همه میباشد لیکن دولتها سهم بسزایی در آن داشتهاند ولی بجز تکرار شعار، اقدام اساسی در عملی کردن هیچیک از شعارها صورت نپذیرفته و دولتها اقتصاد را در ریل تعیینشده قبلی دنبال کردهاند.
واقعیت این است که اقتصاد جاری در کشور از قبلاز انقلاب اسلامی با پایهگذاری اقتصاد سرمایهگذاری ریلگذاری و همواره ادامه داشته و مهمتر اینکه تفکرات چپ یا راست ،اصلاحطلب و اصولگرا نتوانستهاند در این ریل گذاری تغییر بسزایی بدهند حتی این مجلس جدید که مدعی ریلگذاری جدیدبوده و به لطف خداوند با دولت کنونی همراه و همراستا است نتوانسته اقدامی در خور انجام دهد اما چرا؟
شاخصهای اسلامی و انقلابی هر نوع اقتصادی را برنمیتابد.
ربا،تکاثر ثروت، تجمع ثروت غیرمولد، تجملگرایی و اشرافی گری ،عدم توجه به سرمایهگذار و عدم ایجاد انگیزه برای وی، جدی نگرفتن سهم دهکهای پایین در اموال و داراییهای دهکهای بالا و بسیاری امور دیگر در جریان اقتصاد کشور خودنمایی میکند.
ساختارهای موجود خودشان بستر اقتصاد لیبرالی هستند.
*بانکها محل گردش رباست
*طبقات بالا نشین هیچ سهم و فعلی در رفع مشکلات طبقات پایین نشین ندارد
*دولتها خود حاکم و فعال اقتصادی هستند
نظارتشان را فدای تصدیگری کرده و حاضر نیستند از قدرت حاصل از ثروت بیتالمال برای نجات اقتصاد مردم تنزل کند
حال جای یک سوال است
اقتصاد لیبرالی و طاغوتی موجود را چه کسانی مدیریت میکنند؟!
متأسفانه و صد تأسف باید پذیرفت که اتفاقاً نسل انقلابی که مدعی سلامت انقلاب در همه ابعاد بودهاند اینک در کرسیهای اقتصاد سرمایهداری مشی لیبرالی را طی و تمرین میکند و این یک واقعیت است
اما بدتر اینکه در روند اقتصاد موجود اعم از آنکه در سلطه دولت است و یا آنکه در سلطه افراد خاص. روند سرمایهداری است و بهطور روزمره پایههای ارزشی انقلاب اسلامی را چون موریانه میخورد
معادله زیر یک واقعیت است
ترمیم اقتصاد کشور محال است و با این صغری از شعارهای انقلابی و اسلامی باید گذشت!!!. و این همان چیزی است که دشمن در کمین آن است و نه به یاری ضدانقلاب و مخالف و معارض بلکه با همکاری مدعیان انقلابی که در تصمیمگیریهای اقتصادی قرار گرفتهاند آن را پیگیری میکند
ممکن است این حرف و ادعا برای مسئولین یا دیگران گران تمام شود ولی هم ساختارها، هم مسئولین و هم مردم باید در تفکر و در عمل اقتصادی تغییر یابند
یا باید پذیرفت نسل خالص انقلابی بکار اقتصاد امروز نمیآید و خودمان طاغوتی شدهایم و یا باید بدانیم این اقتصاد ترمیم یافتنی نیست
ما نیاز به انقلاب اقتصادی داریم یعنی بپذیریم.
* روشها عوض شود
*مسئولین اقتصادی عوض شوند
*کارکردها بایدعوض شود.
شاید امروز لازم باشد بانکها تجمیع شود در یک یا دو تشکیلات آنهم نه با شیوههای قبلی بلکه شیوههای جدید که شاید دیگر به آن بانک هم گفته نشود فعالیت نمایند
شاید بورس و بورس کالا و امثالهم از روشهای سرمایهداری موجود نباید دیگر پیروی کنند و خلاصه اینکه وقت آنست که
۱- دولتها که امتحان خوبی در مدیریت اقتصاد ندادهاند اقتصاد را بهجز برخی امور رها کنند و به مردم بسپارد.
۲- مدیریت اقتصاد به مردم سپرده شود و البته راه و روش آن را باید تدبیر نمود.
۳- همه صاحبنظران اقتصادی کشور از هر نوع و تفکر باید برای برون رفت مشکلات راهحل ارائه نماید و صرفامدعی نظرات مختلف نباشد.
۴- اصناف ، اتحادیهها ، اتاقهای بازرگانی تعاونیها ووو به شکل عملیاتی وارد حل معضلات اقتصادی شوند.
۵-کارگر و کارمند باید سهامدار باشند و با کار مضاعف و همت مضاعف سهم و درآمد خود را ارتقاء دهند نه اینکه هر سال گروهی بنشینند و تعیین شاخص ومبلغ حقوق کنند
و خلاصه با انقلاب اقتصادی باید ریل و ایدههای جدیدی گذاشت و الا انقلاب اسلامی در اقتصاد لیبرالی مضمحل خواهد شد
پس لطفاً فرمایشات امسال مقام معظم رهبری را در جلسات و روندها تکراری مطرح نفرمایید بلکه باید همه پای کار بیایند و اقدام و عمل کنند.
بپذیریم مردم تورم ایجاد نمیکند
بپذیریم مردم موجب زیان برای اقتصاد نخواهند شد
بپذیریم باید دولت ناظر بر کنشگری اقتصاد باشد و بهجز برخی موارد مندرج در قانون بقیه را رها کند
بپذیریم تاکنون روند اشتباهی را طی کردهایم و بسیار شکنندهایم و خطر نزدیک است.
ارسال نظر