«آیههای آه» پس از سالها منتشر شد
کتاب «آیههای آه؛ ناگفتههایی از زندگی و کار فروغ فرخزاد» با گردآوری ناصر صفاریان پس از ۱۱ سال منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری موج، این کتاب نخستینبار در سال ۱۳۸۱ منتشر و در سال ۱۳۸۲ تجدید چاپ شده اما به گفته مولفش، از سال ۱۳۸۴ در انتظار دریافت مجوز نشر بوده و در نهایت امسال مجوز چاپ گرفته است.
صفاریان درباره اینکه این کتاب چقدر با چاپ نخستش تفاوت دارد و اینکه آیا کار او درباره فروغ تمام شده است یا خیر، گفت: نگرانی از اینکه هرگونه دست بردن در متن قبلی آن را در بررسی و پروسه ممیزی به نقطه صفر بازگرداند باعث شد به سمت اضافه کردن مطالب جدید نروم و در ویرایش گاهی صرفا در حد یک پاراگراف به مطلب قبلی اضافه کنم. اما در این سالها در تحقیقاتم اطلاعات جدیدی به دست آوردهام که در چاپ بعدی به کتاب اضافه خواهد شد.
«آیههای آه؛ ناگفتههایی از زندگی و کار فروغ فرخزاد» متن کامل گفتوگوهایی است که برای ساخت فیلمهای مستند «سهگانه فروغ فرخزاد» (ساخته ناصر صفاریان) انجام شده است: «سرد سبز»: زندگی و شخصیت، «جام جان»: شعر و «اوج موج»: سینما و تئاتر.
کتاب با این مطالب همراه است: «قبل از آغاز» ناصر صفاریان، «ازدواج زودهنگام دختر بازیگوش» بتول وزیریتبار، «جمهوریخواهی و تفکر چپ» امیرمسعود فرخزاد، «کتک زدن پسرهای محله» پوران فرخزاد، «سختگیری خانواده شاپور» منوچهر آتشی، «سیمای معترض» م. آزاد، «اسطورهای میان غلو و جفا» آیدین آغداشلو، «فروغ و برتولوچی: نجات محکومان» احمدرضا احمدی، «سیلی شانزدهم» پرویز بهرام، «سایه سینما بر شعر» سیمین بهبهانی، «عشق و استعداد بازیگری» بهرام بیضایی، «خسته از تکرار» پرویز پورحسینی، «حال و هوای روزهای آخر» جلال خسروشاهی، «بازیهایی که دیده نشد» محمدعلی سپانلو، «رکگویی و شهامت خانوادگی» خسرو سینایی، «تنهایی و اندوه شعر گفتن» پوران صلحکل (طاهباز)، «نوشتن گفتار «موج و مرجان و خارا»» امیرهوشنگ کاووسی، «رقص در عروسی جذامیها» امیر کراری، «نقش حسرت» پرویز کلانتری، «مرگ فروغ: مرگ گلستان» کاوه گلستان، «آغازگر زبان گفتار» هوشنگ گلشیری، «مهم، ولی نه فوقالعاده» هوشنگ گلمکانی، «هیاهوی نخستین شعر» فریدون مشیری، «قرار «الماس ۳۳»» داریوش مهرجویی، «خانه سیاه است: نسخه اصل» ناصر صفاریان، سالشمار و نکتههایی از زندگی فروغ فرخزاد و عکسها.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: از همان ابتدای پژوهش، بنا را بر این گذاشتیم که بیشتر به جنبههایی توجه کنیم که قابلیت بحثهای جدید داشته باشد. وقتی در مرحله تکمیلی تحقیق، قرار شد بر اساس اطلاعات بهدستآمده، فیلم مستندی ساخته شود، ترکیب کار کمی تغییر کرد. زمان تصویربرداری، در کنار وجوه ناگفته و کمتر موشکافیشده زندگی، آثار و اندیشههای این هنرمند - به تناسب فضای فیلم - بخشهایی هم به اطلاعرسانی اختصاص داده شد.
در این میان، توجه و تأکیدمان بر این بود که با فروغ به عنوان شخصی با تمام وجوه انسانیاش طرف باشیم، نه در مقام اسطوره - که گام اول در بررسی چنین شخصیتی، کنار زدن هاله اسطورهای اوست. در مقدمه کتابی که بخشی از آن جمعآوری و نوشتههای دیگران درباره فروغ است و بخش دیگرش به شیوه اغلب کتابهای اینچنین، گلچینی از شعرهای او، آمده است: «از شما چه پنهان، خیلی حرفها و شعرها را که مربوط به نوجوانی و جوانی و حکایتهای خامکامگیهای اوست از کتاب حذف کردهام تا فروغ را آنگونه که باید باشد عرضه کرده باشم.» اما برای ما «باید باشد»ی وجود نداشت تا این هنرمند را با تخت خود اندازه بگیریم که اگر کوتاه بود بِکِشیمش و اگر بلند، بِبُریمش. ما فروغی را که بوده تصویر کردهایم، نه فروغی که بعضی در ذهن خود ساختهاند، فروغی با تمام ابعاد وجود، نه آنطور که برخی دوست دارند بُعدهایی از وجودش را نادیده بگیرند.
در نوشته پشت جلد کتاب نیز آمده است: نخستین سالهای دهه شصت بود. دوره دبستان را میگذراند. دلش میخواست هرچه زودتر بزرگ شود. هرچند که بعدها پشیمان شد و فهمید دنیای بزرگترها چه اندازه تلخ و تیره و بیرحم است. دفترچهای داشت که در ان چیزهایی مینوشت. چیزهایی که فکر میکرد مهم است و باید از بزرگترها بپرسد. یک بار به عبارتی برخورد که نام فروغ بر خود داشت. فروغ فرخزاد. «افق عمودی است و حرکت، فوارهوار».
خیلی با خودش کلنجار رفت، نمی فهمید افق چگونه میتواند عمودی باشد. فروغ از همانجا برایش سوال شد و همه چیز از همانجا شروع. از همان کودکی. از دبستان، از همان نخستین سالهای دهه شصت...
کتاب «آیههای آه؛ ناگفتههایی از زندگی و کار فروغ فرخزاد» در ۳۷۶ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم منتشر شده است. این کتاب قبلا با عنوان «آیههای آه: ناگفتههایی از فروغ فرخزاد» توسط انتشارات روزنگار در سال ۱۳۸۱ منتشر شده بود.
ارسال نظر