خبرگزاری موج؛ گروه فرهنگی/ آیدا عزیزی؛ لغو  پیاپی کنسرت های موسیقی در حالی رخ داد که کیهان کلهر پس از مدت ها به ایران آمد تا برای مردم ایران کمانچه بنوازد اما به دلیل محل برپایی کنسرت در شهر نیشابور و حساسیت هایی که در خصوص وجهه مذهبی خراسان رضوی و قرار گرفتن مرقد مطهرحضرت رضا وجود دارد، شاهد واکنش های ضد و نقیضی به اصیل ترین سبک های موسیقی کشور بودیم. کنسرت «حافظ ناظری» هم که به همراه پدرش تور «ناگفته ها» را برگزار می کرد از اجرا در نیشابور باز ماند و وضعیت موسیقی کشور را دچار تشنج بیشتری کرد. لغو کنسرت ناظری و کلهر که از نامداران این عرصه هستند و شهرت جهانی آن ها موجب اعتلای ایران در عرصه موسیقی است علاوه بر واکنش های متولیان و دوستداران این نوع موسیقی منجر به واکنش مقامات عالی کشور و متولیان موسیقی شد. *نارضایتی رئیس جمهور از لغو کنسرت هااظهارات رئیس جمهور به فضای شکل گرفته پیرامون لغو برنامه های موسیقی حاکی از آن است که روحانی چنین وضعیتی را مطلوب نمی داند. محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در نشستی خبری به نقل از رئیس جمهور بیان کرد: ریس جمهور مراتب تکدر و نارضایتی خود را از لغو کنسرت ها بیان کردند، به خصوص که این اقدام نسبت به افرادی مثل شهرام ناظری که هنرمند برجسته کشور است انجام گرفته است.*در صورت بروز مشکل در کنسرت ها مسئولیت با ارشاد استدر پی لغو پیاپی کنسرت های موسیقی و جو ایجاد شده پیرامون فضای فرهنگی کشور، موضع وزیر ارشاد جانبداری از سردمداران موسیقی سنتی کشور بود. علی جنتی درباره برخورد جریانات و مراجع مختلف با موسیقی به خبرنگار خبرگزاری موج گفت: استان خراسان وضعیت خاصی دارد تا جایی‌ که به آقای قربانی هم اجازه برگزاری کنسرت در مشهد، چناران و گلبهار را ندادند؛ اگر آقای قربانی را هم نتوانیم تحمل کنیم چه کسی را می‌خواهیم تحمل کنیم؟ در نیشابور کنسرت آقای کلهر که خواننده و آوازخوان هم ندارد، خودش کمانچه می‌نوازد و تنها همراه با یک نوازنده دیگر برنامه اجرا می‌کند، لغو شد و آقای دادستان اعلام کرده که به‎ منظور پیشگیری از وقوع جرم اجازه برگزاری کنسرت نمی‌دهیم. این رفتار با شهرام ناظری هم صورت گرفت به نظر من باید در برخورد با برگزاری کنسرت‌‎ها تجدیدنظر شود و اجازه دهند تا کنسرت‌هایی که ما با رعایت شیوه‌نامه و اصول وزارت ارشاد به آنها مجوز می‌دهیم، برگزار شوند و در صورت بروز مشکل، مسئولیت آن بر عهده وزارت ارشاد است و ما باید پاسخگو باشیم.*مسئولان اجرایی کشور، به اشتباه می گویند کسی حق ندارد مجوز ما را لغو کنداما رئیس قوه قضاییه نظر دیگری دارد به عقیده آیت الله صادق آملی لاریجانی دستگاه قضایی هر جا که تشخیص دهد مصادیق فعل حرام رخ می دهد باید به مساله ورود و با آن برخورد کند، رئیس قوه قضاییه در واکنش به فضایی که در پی لغو کنسرت ها ایجاد شد، این کنسرت ها را زمینه ای برای لهو و لعب جوانان دانست و اظهار داشت دستگاه قضا باید با مظاهر حرام برخورد کند و بیان کرد: این‌که اجازه دهند کنسرتی زمینه شود برای این‌که رقص مشترک جوان‌ها پیش بیاید را قبول می‌کنید؟ این کار حرام نیست؟ نکته نادرستی در ذهن برخی مسئولان اجرایی کشور وجود دارد که می گویند مجوز داده ایم و دیگر کسی حق ندارد لغو کند، این حرف اشتباهی است. دستگاه قضایی برحسب وظیفه‌ی خودش در بخش ممنوعیت با مظاهر حرام برخورد خواهد کرد. اگر اعلام شود در مجلسی قرار است، یک بمب منفجر شود، آیا دادستان یا مراجع امنیتی نباید ورود پیدا کنند؟ گفته‌اند لغو طبق موازین قانونی باشد که این، حرفی منطقی است و ما نیز به شما توصیه می‌کنیم مجوزهای‌تان براساس موازین باشد.*بلاتکلیفی و وضعیت دوگانه موسیقی مناسب نیستبه نظر می رسد این واکنش ها بیشتر به دلیل برگزاری این کنسرت ها در خراسان رخ داده است. علیرضا رشیدیان استاندار خراسان در نشستی خبری درباره رویکرد متولیان این استان به هنر موسیقی اظهار داشت: خراسان رضوی خاستگاه موسیقی مقامی است و موسیقی در دل فرهنگ و تاریخ این استان جا دارد. ما به آقایان گفتیم وقتی به کنسرتی مجوز می دهیم و بعد دستگاه قضایی با اختیاراتش آن را لغو می کند سردرگمی میان جوانان ایجاد می شود، اگر ممنوعیت کنسرت در این استان قانونی است به ما ابلاغ کنند چرا که این بلاتکلیفی و وضعیت دوگانه مناسب نیست.*چرا تشخیص دادستان معیار ابطال مجوزهای قانونی می شود؟در حالیکه مقامات کشوری و مسئولان دولتی نظرات نامتجانسی درباره اتفاقات پیرامون کنسرت های موسیقی دارند رئیس خانه موسیقی با انتشار نامه ای به رئیس قوه قضاییه اعتراض خود را به لغو کنسرت ها و رفتار با نوازندگان زن اعلام کرد. حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی نامه ای خطاب به قوه قضائیه نوشت و با اشاره به نقش وزارت ارشاد و شورای تأمین استان ها به عنوان متولی رویدادهای هنری متذکر شد: جای تعجب و اندوه است که یک مقام عالی قضایی، یک تنه و بدون هرگونه توجیه حقوقی به نبرد قانون می‌شتابد و مجوزهای صادره از مراجع ذی‌صلاح را بی‌اعتبار می داند، اگر تشخیص فردی یک دادستان مبنا و معیار ابطال مجوزهای قانونی برگزاری کنسرت باشد، ضرورت معرفی وزارت ارشاد و شورای تأمین استان ها به عنوان متولی این امر چیست؟ نوربخش در نامه خود به ممانعت از حضور نوازندگان زن و برخورد ناشایست با این دسته از هنرمندان اشاره کرده و نوشته است: با وجود کسب مجوز قانونی به شهرام ناظری اطلاع داده می شود که نوازندگان زن حق حضور روی صحنه ندارند و از ورود ایشان به سن ممانعت خواهد شد. نمونه این رفتار زشت را قبلا با پایین کشیدن «حریر شریعت زاده» همسر «سالار عقلی» شاهد بوده ایم.*لغو کنسرت علیرضا قربانی، جشنواره موسیقی زنان و ممنوعیت ارکستر سمفونیک تهران البته جلوگیری از فعالیت هنرمندان موسیقی طی سال های اخیر اتفاق تازه ای نیست، چنانکه  خرداد سال ۹۳ جشنواره موسیقی زنان لغو شد، کنسرت علیرضا قربانی که قرار بود در اسفند ماه ۹۳ برگزار شود با وجود اخذ مجوز از نیروی انتظامی ، فرماندار و اداره فرهنگ و ارشاد استان خراسان  به دستور دادستان چناران لغو شد و به گفته مجید احدزاده تهیه کننده این کنسرت، مبلغ ۸۰ میلیون تومان برای صوت و نور و طراحی صحنه آن هزینه شد و ۸۸ میلیون تومان بلیت فروخته شده بود و  درادامه لغو کنسرت ها شاهد ممنوعیت برگزاری "ارکستر سمفونیک تهران" و کنسرت "حسین علیزاده" در مرداد ماه ۹۳ بودیم و ممانعت از برگزاری کنسرت علی زند وکیل در فروردین ۹۴ مشهد هم در پی همین ممنوعیت ها بود. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، با بررسی نظرات صاحب نظران مختلف و مسئولان دولت ، نتیجه حاکی از آن است که در عرصه موسیقی هنوز اتفاق نظر وجود ندارد ، سال هاست که موسیقی از پرچالش ترین و بحث برانگیزترین هنرهای کشور است و طی سالیان با تلاش وممارست فردی اهالی این هنر آن را زنده نگه داشته اند، حال باید دید ادامه این وضعیت که امکان فعالیت هنرمندان صاحب نام و صاحب سبک را با مخاطره مواجه کرده است، چگونه سپری خواهد شد و این سوال به ذهن متبادر می شود که اگر بنا به مقابله و حذف موسیقی اصیل ایرانی است چگونه می توان به نیاز مردم و جوانان به موسیقی پاسخ داد و با نفوذ موسیقی مبتذل مقابله نمود. نگاه های سلیقه های و تفسیرهای بی پایه درباره موسیقی فقط هنرمندان این حوزه را در تنگنا قرار می دهد و قرار دادن موسیقی به عنوان کارزاری برای تصفیه حساب سیاسی حیات حرفه ای فعالان این هنر را به مخاطره می اندازد. هنرمندان و جوانان مستعد موسیقی کشور با مشاهده این وضعیت انگیزه ای برای تلاش و ممارست در این هنر نخواهند داشت و قطعا در دراز مدت این وضعیت به ضرر هنر و موسیقی اصیل ایرانی خواهد بود، و منجر به گسترش موسیقی سخیف و مبتذل خواهد شد . در شرایطی که برخوردهای سلیقه ای و نبود دیدگاهی واحد حتی با اعتبارترین هنرمندان این عرصه را نیز دچار بلا تکلیفی و هجمه جریانات مختلف کرده است آیا ادامه فعالیت هنرمندان این عرصه در کشور و برای همین مردم امکان پذیر است و راهکار مسئولان و متولیان برای عبور از این وضعیت چیست؟