مروری بر دهه اول جشنواره تجسمی فجر/۷
آقایی: وزیر با التماس از جشنواره تجسمی فجر بازدید می کند/ فجر برند ماست اما نباید موضوعی باشد
آقایی گفت: ما باید التماس میکردیم که آقای وزیر برای بازدید از تجسمی فجر بیاید، اما این در حالی بود که وزیر هر شب در جشنواره فیلم یا تئاتر فجر حضور داشت.
در آستانه آغاز دومین دهه برگزاری جشنواره تجسمی فجر، پای صحبت های دبیران و دستاندرکاران ده دوره گذشته نشسته ایم که به تناوب مشروح آن را منتشر خواهیم کرد تا با ارزیابی دهه اول جشنواره بین المللی تجسمی فجر برآیند کلی، زمینه مناسبی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی دوره های پیش رو را فراهم کنیم.
در روزهای گذشته مشروح سخنان جنجالی سید مسعود شجاعی طباطبایی در ارتباط با جشنواره تجسمی فجر را در منتشر کردیم.
این بار در یک نشست صمیمی میزبان دو عکاس مطرح کشور بودیم که مدیریت هشت دوره از ده دوره برگزار شده جشنواره تجسمی فجر را در دو نیمه اول و دوم دهه اول بر عهده داشته اند. دو نیمه ای که شاهد تفاوت های زیادی نسبت به هم بوده اند.
در روزهای گذشته پس از انتشار سخنان سیدعباس میرهاشمی مدیر انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس و دبیر چهار دوره مختلف جشنواره تجسمی فجر ، دو بخش از مباحث مطرح شده توسط مجتبی آقایی، استاد دانشگاه، عضو کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون هنری اسبق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و دبیر چهار دوره اخیر جشنواره تجسمی فجر را تقدیم کردیم. در ادامه بخش پایانی صحبت های این هنرمند را می خوانید که مباحثی همچون جایگاه جشنواره تجسمی فجر و نسبت آن با اقتصاد هنر و هنر متعهد پرداخته است:
-
موج: یک نکته مهم این است که جشنواره هنرهای تجسمی فجر بعد از یک دهه برپایی، هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست! به اعتقاد من نه تنها این جشنواره بلکه حتی جشنواره فیلم فجر نیز سردرگم است و نسبت این جشنواره ها با عنوان فجر و اهدافی که این عنوان به ذهن متبادر می کند، مشخص نیست. یعنی شاخص و حتی معیارهای معینی برای جشنواره های فجر وجود ندارد تا بر اساس آن آثار هنری در ابعاد ملی و بین المللی مورد تحسین یا حمایت جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. این در حالی است که همه جشنواره های صاحب نام جهانی مثل اسکار، ونیز و غیره خط کش و شاخص ویژه خود را دارند...
البته هر کسی با متر و شاخص های خودش کار می کند و بر اساس آن، همه چیز درست پیش می رود. به اعتقاد من حالا که یک دهه از برپایی جشنواره تجسمی فجر گذشته است و آزمون و خطاهای بسیاری صورت گرفته است، باید تجربه گذشته به صورت جدی بازخوانی شود. به اعتقاد من باید این بازنگری در عنوان صورت گیرد، اما فجر بِرَند ما است و به نظرم بهتر است عنوان جشنواره فجر به فستیوال هنر فجر تغییر کند. همچنین رویکرد فجر و روش های اجرایی باید به صورت فستیوالی شود. بحث خانه هنرهای تجسمی نیز یکی از اوجب واجبات است.
مباحثی مثل اینکه دبیر چه کسی باشد، رشته ای برگزار شود یا غیررشته ای و از این قبیل، مباحث فرعی است. اما نگاه بالادستی می تواند روش اجرا را تعریف کند و آن متری که شما دنبالش هستید که درست هم است، مشخص می شود.
اما نگاه بالادستی به این معنی است که باید مطلع باشند در جامعه تجسمی کشور طی یک سال چه اتفاقاتی افتاده است و کارهای خوب به جشنواره وارد شود.
وزیر با التماس از جشنواره تجسمی فجر بازدید می کند
همچنین ما نیاز به تغییر و بازنگری نگاه بالادستی هم داریم، برای مثال ما باید التماس میکردیم که آقای وزیر برای بازدید از تجسمی فجر بیاید، اما این در حالی بود که وزیر هر شب در جشنواره فیلم یا تئاتر فجر حضور داشت.
از طرف دیگر، در بحث آثار هنری حلقه های تولید، توزیع و مصرف وجود دارد که باید معرفی شوند، چه کسی اینها را معرفی میکند؟ نقش هنرمند در این راستا بسیار مهم است. پیشکسوتهای هنری عمری را صرف این موضوع کردند.
وقتی جامعه تجسمی باید از ظرفیتهایی که برایش ایجاد میشود به نفع خودش استفاده کند، به اختلافات دامن می زند؛ چه باید گفت؟ جامعه تجسمی در حالی که مدام در حال جدال با یکدیگر بودند، گناه منظم برگزار نشدن دوسالانهها بر گردن جشنواره تجسمی فجر است، پس ما آثار نمیدهیم!
ما هر سال به دنبال خواهش و التماس از یکسری چهره های هنری هستیم که ممکن است تولید شاخصی در سال نداشته باشند که اگر در جشنواره فجر حضور نداشته باشند، اتفاق خاصی نمی افتد. ولی در عوض یک جوان گمنام که کار درجه یکی دارد، باید به جشنواره وارد شود.
-
موج: با این حساب، بار دیگر سوالم را مطرح می کنم که آیا شما با برگزاری فراخوانی جشنواره موافقید؟
در چند سالی که دبیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر بودم، 30 درصد آثار را به صورت فراخوان و 70 درصد را به صورت دعوتی دریافت کردیم؛ و برای مثال به آقای درمبخش گفتیم شما به عنوان پیر حوزه کاریکاتور هنرمندان این حوزه را دعوت کنید و همین طور به ترتیب در دیگر رشته ها نیز کار دعوت از هنرمندان را به عهده افرادی که با حوزه آشنا بودند، گذاشتیم. روش ما این بود و اصلا دفاع یا انتقادی نمی کنم.
-
موج: باتوجه به این صحبتهایی که شد اگر به سمتی که بحث به آن سمت کشیده شد برویم، تکلیف تعاریف و اصطلاحاتی مثل هنر برای هنر، هنر و جامعه و یا بحث مهم تقدم اقتصاد بر هنر چه میشود؟ چون به نظر میآید یک چنین سوگیری، جشنواره تجسمی فجر را به سوی هنر برای هنر، نه آن مدل هنر متعهدی که در تعاریف هنری هم وجود دارد می کشد و حتی ممکن است نگاه کمی هم اقتصادی شود گرچه ما هیچ وقت در جشنواره فروش جدی نداشتیم. آیا اصلاً لازم است این نگاه در این جشنواره باشد؟
واقعاً امیدوارم همین طور که جشنواره فیلم فجر، سرنوشت اقتصادی سال آینده سینمای کشور را تعیین میکند، هنرهای تجسمی هم به این مرحله برسد. در دورهای حتی گفتیم آثار داخلی را به فروش بگذاریم، چند تا اثر هم فروخته شد اما نگاه مدیریتی این بود که به فروش بها داده نشود. این همان بحثهای سلیقهای است؛ ممکن است سلیقه دبیر جشنواره یا مدیرکل این باشد و ممکن است سلیقه معاون هنری یا وزیر مطرح باشد که به طور کلی بالاخره سلیقه مهم است. امیدوارم آن طوری که ملت صف میکشند و برایشان مهم است که بلیط سینما، کنسرت و بلیط تئاتر بگیرند، جشنواره تجسمی فجر برای مردم مهم باشد چون این جشنواره برای مردم است نه هنرمندان به تنهایی، باید وضعیت به گونه ای باشد که برای مردم مهم باشد جشنواره تجسمی فجر را ببینند.
هنرمندان ما نسبت به پیرامونشان حساس و متعهدند
باید در مورد سو گیری جشنواره به سمت هنر برای هنر هم بگویم، وقتی نگاهی به کتاب چند سال اخیر جشنواره تجسمی فجر بیاندازیم با آثاری از هنرمندان دغدغه مند مواجه می شویم که هر کدام دغدغه هایی نظیر سوریه، اعتراض نسبت به خطاهای پزشکی در جامعه و یا در مورد یک رخداد اجتماعی و سیاسی دارند. هنرمندان خیلی آگاه هستند و نسبت به رخدادهای پیرامونشان سنسورهایشان خیلی هوشیار است و دغدغههای واقعی دارند که با دغدغههای هنری همراه شده است و این عین تعهد است. در حال حاضر همان مقدار که بحث حوزه مقاومت و ایثار برای ما مهم است، نمی توانیم نسبت به رخدادی اجتماعی یا طبیعی همچون زلزله ای اتفاق می افتد، بی تفاوت باشیم. یعنی هنرمندی که به زلزله بپردازد تعهد ندارد؟ هنرمندان ما در بستر فضایی که به آنها داده شده رشد و نمو کردند و نفس کشیدند.
جشنواره فجر نباید قطعه قطعه شود
خوشبختانه باید از آقای ملانوروزی به نیکی یاد کنم، چراکه خاطرم نمیآید کوچکترین دخالتی به لحاظ دخالتهای مدیریتی در کارها کرده باشد. به هر حال نگاه مدیریتی حتماً مهم است و اتفاقاً خاطرم است سالهای اولیه که جشنواره در حال شکل گرفتن بود، نگاه کلی آقای ایمانی خوشخو این بود که این جشنواره نباید دولتی و حکومتی شود و جامعه هنرمندان باید در آن دخیل باشند. این جشنوارهای که در جمهوری اسلامی برگزار میشود باید پیامهای فرهنگی ایران اسلامی را اشاعه دهد و طبیعتاً متر خودش را دارد و نباید قطعه قطعه شود. اقتضائات هر دوره جشنواره تجسمی فجر متفاوت است و باید به این ظرفیت سیال هنر احترام گذاشت و طبیعتاً روش های مختلف داوری، دبیری و اجرایی متفاوتی می تواند به خود بگیرد.
-
موج: آیا رسانهها و دانشگاهها در برپایی جشنواره تجسمی فجر همراهی میکنند؟
قطعاً، در جشنواره اخیر تجسمی تجربه ای جدید داشتیم که بر اساس آن، افتتاحیه جشنواره فجر یک شخصیتی پیدا کرد و به معرفی و تجلیل از افراد و حلقههای کمکی که در رونقبخشی هنر تجسمی مؤثر هستند، پرداختیم. مگر میشود در جامعهای رسانه تضعیف شود و بحث افکار عمومی ارتقاء پیدا کند؟ برای مثال بحث اخیر کپی بودن یا نبودن آثار هنری، تبدیل به جریانی جدی در جامعه شد.
ما نمیتوانیم هنر را ارتقاء بدهیم بدون دیدن رسانه، نمیتوانیم رسانه خوبی داشته باشیم بدون این که از ظرفیتهای هنری استفاده کنیم. شما بهترین پیام را داشته باشید اما در یک قالب ناموزون و نامتوازن ارائه شود، هیچ کسی گوش نمیدهد و کسی آن را نمیبیند.
مشکلی که ما داریم این است که نظام آموزشیمان، نظام تولید هنریمان، اقتصاد و جامعهمان هر کدام در جزیره خودشان کار میکنند، در حالی که همه اینها ابتدای یک زنجیر هستند که در روند تکاملی به هم کمک میکنند. به عنوان مثال آمار جالبی درباره تعداد دانشجویان معماری وجود دارد؛ که تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل معماری ایران 5 برابر دانشجویان معماری چین است. الان که این همه معمار داریم پس چرا وضع معماری ما این است؟!
جشنواره تجسمی فجر یکی از نقشهایش این است که به نمایندگی از سوی جامعه هنرمندان تجسمی یک سری کارها انجام دهد، از جمله اینکه نظام آموزشی را نقد کند، مدلهای خوب آن را معرفی کند، مثلاً بحث پژوهشی را به سمت مسائل کاربردی ببرد، ببینید ما نه فرهنگستان هنر هستیم نه دانشگاه، ما جشنواره تجسمی فجر هستیم. اگر میزگردی میگذاریم، اگر بحث پژوهشی میگذاریم باید برای حل مسائل کاربردی و عملی هنرمان باشد، جشنواره باشد. بر همین اساس، فیلمهای مستند به نوعی دغدغه هنرمندان بود که جای آن را به ویدئوآرت دادیم که این هم جزء اقتضائات است. واقعاً همه دوستانی که از ابتدای جشنواره حضور داشتند، همه قصدشان ارتقای هنر کشور بوده و هیچ کسی به قصد تخریب در اری وارد نمیشود. جریان و برآیند کلی رو به جلو است. خوب است که این ظرفیتها نادیده نگیریم ولو تجربههای بد شکست خورده میتواند مقدمهای برای کار فاخر باشد.
-
موج: به عنوان آخرین سوال؛ آیا برای یازدهمین جشنواره تجسمی فجر از شما دعوت شد تا در جلسات تصمیمگیری شرکت کنید؟ یا اینکه تنها از نمایندگان انجمنها دعوت کردند؟
قاعدتاً جای نماینده انجمنها درست است. البته قاعدهاش این بود که از آقایان طاهری، رجبی، میرهاشمی و من نیز دعوت به حضور می شد تا تجربیاتمان را میگفتیم.
بیشتر بخوانید:
- سید عباس میرهاشمی: برای حضور در شورای سیاستگذاری با من صحبتی نشد/بعد از یک دهه جشنواره تجسمی نیاز به بازنگری جدی دارد/نبود فضای مناسب هنری در بسیاری از استانها مایه سرافکندگی است
-
آقایی: خانه هنرهای تجسمی شکل بگیرد/ رفتار متناقض هنرمندان نسبت به جشنواره فجر/پارکینگ گالری نیست
ارسال نظر