محمد صابر شیخ رضایی در گفتگو با خبرگزاری موج(قسمت پایانی):
هنر عاشورایی بدون سیاست تحریف قیام امام حسین است
یک گرافیست گفت: هنرمندان مذهبی ای که معتقدند که نباید امام حسین (ع) را با سیاست درآمیخت، کلا نفهمیده اند که کل واقعه عاشورا نتیجه یک نگاه و فعل سیاسی بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، این روزها نمایشگاه «مروری بر منتخبی از آثار یازده دوره سوگواره هنر عاشورایی» به همت مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری بر پاست. یکی از هنرمندان حاضر در این نمایشگاه، محمد صابر شیخ رضایی است که طراح گرافیک ، تصویرساز و عکاسی جوان اما پرکار و مطرح است. وی یکی از سه داور بخش پوستر یازدهمین سوگواره هنر عاشورایی است در حالی که کسب عناوین برترِ بیش از چهل رقابت هنری ملی و بین المللی، فعالیت هایی همچون عضویت در موسسین خانه طراحان انقلاب و مدیریت بخش تولید محصول پنجمین جشنواره هنرمقاومت را هم در کارنامه خود دارد.
علاوه بر حضور در نمایشگاه مذکور، این هنرمند نمایشگاهی مجازی از پوسترهای عاشورایی خود در پیج اینستاگرامی اش دایر کرده و بخشی از این آثار نیز در پایگاه هنر هیات به نمایش گذاشته شده است. بر همین اساس با این هنرمند متعهد و دغدغه مند گفتگوی تفصیلی انجام داده ایم که در دو بخش منتشر می شود. بخش اول آن در چند روز گذشته منتشر شد (+) و بخش پایانی آن را در ادامه می خوانید:
*غم و حماسه محرم الهام بخش است
کدام ویژگی محرم برای شما به عنوان یک گرافیست الهام بخش است؟ آیا حماسه محرم الهام بخش است یا غم آن؟ و چه ریتمی را به یاد شما می آورد؟
هر دو، از آن جهت که «غم» عمق وسیعتری دارد آثار بیشتری را در این حیطه شاهدیم، هم جنبه های عاطفی و بازنمایی عاطفی محرم سال 61 هجری واقعا الهام بخش است و هم جنبه های حماسی محرم منشا بسیار مهم الهام است؛ جامعه ما امروز نیاز جدی به جنبه های حماسی دارد.
آیا برای خلق اثر به موسیقی هم گوش می دهید؟
موقع کار عاشورایی، الزاما به موسیقی در این فضا گوش نمی دهم و همه جهان بیرونی را به خدمت اینکه حس و حالم محزون شود در نمی آورم؛ بلکه در دلم آن حس را دارم. اما گاهی موسیقی های متناسبی مثل قطعاتی از جواد معروفی که برای عاشورا نواخته است یا آلبوم نینوای حسین علیزاده، خسوف سعید شریفیان و یا موسیقی های بی کلام یا موسیقی فیلم که جنبه های عاطفی یا حماسی دارند را می شنوم.
*مداحان ما از اشعار ناب کمتر استفاده می کنند
مداحی هم گوش می دهید؟
خیلی خیلی کم، اگر قرار باشد حین تولید اثری ذهنم معطوف شود، بیشتر به سخنرانی عالمان موجّه دینی گوش و دل می سپرم تا مداحی ها. البته خیلی از دوستان برخلاف من هستند اما من کمتر آثار مداحی را دنبال می کنم. از این جهت که مداحی ها، خودشان وابسته به کلامی هستند که تصویر ارائه می کنند و من نسبت به آن تصاویری که در اشعار دوران جدید ارائه می شود یک مقدار نقد دارم؛ چرا که تصاویر نابی نیستند. گرچه شعرای بسیار خوبی داریم که تصویرسازی های شاعرانه خیلی خوبی هم ارائه می دهند اما فارغ از اینکه به شعر محتشم لطفی شده که در طی این چند صد سال در همه جا مطرح شده، اما در عرصه شعر آیینی و عاشورائی قله هایی چون عمان سامانی، نیّر تبریزی، جلال الدین مولوی و دیگران داریم که تصاویری که ارائه می دهند، فاصله بسیار زیادی از مفاهیم و تصاویری که در اشعار امروزی مورد استفاده مداحان است می بینیم، دارند.
متاسفانه مداحان یا از ملودی هایی استفاده می کنند که یاد آور فضای سایر موسیقی هاست یا فاقد اشعار مناسب حتی در سطح عمومی هستند، استفاده نکردن از اشعار قله های ادبیات که جای خود دارند؛ در حالی که ما اشعار رسایی از شعرایی مانند حبیب چایچیان، مرحوم کمپانی، اقبال لاهوری، بیدل دهلوی، حزین لاهیجی، محمدرضا شفیعی کدکنی ، سید حسن حسینی، قیصر امین پور ، سید علی موسوی گرمارودی، علیرضا قزوه، یوسفعلی میرشکاک ، محمد علی مجاهدی و غیره داریم که مضامین خاص و بدیعی از وقایع عاشورا عرضه کرده و این اشعار در کلام مداحانی که صرفاً دنبال ریتم و شور سینه زنی هستند به کار نمی آید.
*مداحی ما از جنبه های اصیل و اصلیش دور شده است
من به فضای مداحی و شنیدنش ارادت دارم ولی مداحی ما از جنبه های اصیل و اصلیش دور شده است و انگار می خواهد با موسیقی پاپ که قشر وسیعی از مخاطبان جامعه را داراست رقابت کند، و این چیزی نیست که منِ طراح بخواهم روی آنها سرمایه گذاری کنم و به صورت تحلیلی روی آن ایده ها کار کنم.
به عنوان مثال عرض می کنم که در نمایشگاه پوسترهای عاشوراییم، دو قطعه شعر مبنای دید تصویری دوتا از پوسترهایم هست که یکی از آنها از سروده های ایرج میرزا و دیگری از وصال شیرازی است. پوستری که با موضوع شهادت حضرت علی اکبر (ع) است با تزیین بیت "آیا که داد تسلیت خاطر حسین؛ چون دید نعش اکبر در خون تپیده را". گرچه کل شعر بسیار مسلط و خوب بود اما در همین یک بیت هم نگاه شاعرانه برایم جالب بود. با این پیش فرض که ما نگاه و برداشت خاصی از این شاعر در ادبیات و تاریخ داریم اما برایم مهم بود تا این شعر را از او بیاورم که مردم پیگیر شوند که این شعر با این قوت و احساس که در این طرح استفاده شده از کیست. در طرحی دیگر هم نگاهی نو داشتیم به بیتی از وصال شیرازی؛ "آتش بر آشیانه مرغی نمی زنند؛ گیرم که خیمه،خیمه ی آل عبا نبود"
حرف من این است که برخی از اشعار خیلی عمیق ترند و تصویرهای خاص تری ارائه می دهند و شاید بشود از یک بیت شعر به ده ایده تصویری مختلف برای پوستر رسید؛ و به کارها و بیان های جدیدتری در عین حفظ شأن و وجاهت برسیم. ولی این اتفاق برای اشعار امروزی کمتر می افتد. نه اینکه وجود نداشته باشد، اما نیاز به جستجوی بسیار دارد و نیاز دارد که جوانان طراح که کارشان خلق و ساماندهی تصویر است خیلی با ادبیات و شعر پیوند بخورند که متاسفانه خیلی این گونه نیست و تصور بسیاری از آنها همین تصاویر ذوقی عامیانه است که می بینند، در نتیجه خیلی هم مطالعه نمی کنند.
*سبک زندگی حسینی در همه دوران کارکرد دارد: آزاده زیستن و مقابله با ظلم
شما در پوستری با عنوان کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا در سه فریم از سال ۶۱ هجری تا به امروز را معادل سازی کرده اید و به سبک زندگی امروزی رسیده اید. الهام گرفتن از وقایع صدر اسلام برای زندگی امروزی را چقدر شدنی می دانید؟
در این مجموعه طرح سه فریمی، صف اشقیاء معادل سازی شده است. معادل سازی سبک زندگی شاید سخت باشد اما واقعا نشدنی نیست. اتفاقا نگاه شیعه می گوید که امام حاضر و زنده همان شیوه و روشی را دارد که ائمه در قرون اول اسلام داشتند؛ یعنی ساختار فکری امام زمان ما که امام حاضر است همان ساختار فکری حضرت علی (ع) است. برخی تاریخ شناسان شیعه، از سیر زندگی اهل بیت (ع)، تعبیر به سیر زندگی یک «انسان دویست و پنجاه ساله» می کنند؛ یعنی انسانی که این مقدار عمر کرده و در هر موقعیتی بهترین و روزآمدترین واکنش را نسبت به وقایع داشته است.
حرف من هم این است که درست است که شاید در ظاهر، ارتباط آسمانی نداریم اما اگر از همین شیوه و سیره معصومین تبعیت کنیم، هزار سال دیگر و حتی روی یک سیاره دیگر هم نباید ساختار زندگیمان غیر حسینی باشد. شما به این فکر کنید که در سبک زندگی امروز دنیا، تازه به این رسیده اند که حسین بن علی (ع) در 1400 سل پیش می زیسته در مقابل ظلم کوتاه نیامده و آزاده زیسته که برای ما الگو است. یعنی تا بوده جهان همین بوده و این تفکر ضد ظلم و زیاده خواهی بوده و ما هم باید در همین زمینه کار کنیم. تصورم این است که این دو ساختار جهانی و زمانی را با هم منطبق کردن، مانند تعریف انسان بودن سخت است و به کلی گویی منجر می شود، اما نشدنی نیست.
پس با این درک جهانی از موضوع نباید کار سختی در پیش داشته باشیم؟
سخت است چرا که در حالی که الگوهایش وجود دارد، منابع آن سیره و سبک زندگی هم در اختیارمان هست، اما در مصداق ها به اشتباه می افتیم، حتی در ساختار حکومتی ما همان رواداری و وسعت نظری که ائمه داشتند، در خیلی از موارد وجود ندارد؛ و در خیلی از موضوعات مقطعی نگاه های تنگ نظرانه و تحکمی داشتیم که از نظر من حقیر که کارشناس دین هم نیستم، در خیلی از جاها اشتباه رفتند که در حال حاضر یک سری از آسیب های اجتماعی گریبانگیر جامعه ما شده است.
گرچه شاید این خیلی به حکومت ها ارتباط نداشته باشد اما به هرحال سیاست های عمومی که حاصل نگاه و نظرات افراد مسئول و حاکمان جامعه اسلامی است، مشی جامعه را تعیین می کند. مثلا به رغم اینکه من سن زیادی ندارم اما متوجه می شوم که در سالهایی، در مراسم عاشورایی اقبال مردم به دین و هیئات زیاد بوده و در برخی از سالها کمتر شده و در ریشه یابی این مسئله می بینیم که عواملی خارج از میدان عاشورا داشته است.
با پیش فرض اینکه سیره امام حسین (ع) به سنت پدر، ایجاد حکومت مؤمن وعادل و جلوگیری از انحراف جایگاه حاکم اسلامی و ویژه خواری کارگزاران بوده، اما می بینیم در سالهایی که این مسئله توسط ساختارهای حاکمیتی ما کمتر جدی گرفته شده و قوه قضائیه در برخورد با دزدهای کلان و مؤسسات مالی خلافکار مسامحه می کند، مردم هم اقبال کمتری به مناسک دینی نشان می دهند و به همان نسبت فاصله می گیرند و رسانه های معاند نیز این اعتراض های اجتماعی را در لباس اعتراض دینی، قلب و بازنمایی می کنند. یا مثلا می بینند که اصل دین بروز اخلاق و مساوات وعدالت است اما در ایام انتخابات شاهد بی اخلاقی مسئولین که اتفاقاً در لباس عالمان دین هم هستند و اتهامات ویژه خواری نسبت به یکدیگر می دهند، هستند که از سمت نهادهای مسئول هیچ رسیدگی هم صورت نمی گیرد و این آلودگی ها در ذهن مردم به جا می ماند.
*هنرمند حقیقت طلب نباید گرفتار مصلحت اندیشی سیاسیون شود
پس به نظر شما هنر عاشورایی تنها به مصادیق مناسبتی و آیینی محدود نمی شود؟
به نظر من اصل هنر عاشورایی روزآمد در این است که نمایش دهنده سیره حق طلبی امام حسین (ع) وعدل حضرت علی (ع) و کرامت حضرت علی اکبر(ع) و ایثار حضرت ابالفضل العباس (ع) باشد، سیره ای که یادآور این است که وقتی که حضرت علی (ع) می خواهد حکومت را بپذیرد با مردم شرط می کند که حتی اگر ببینم مال نا مشروعی در کابین زنان مسئولین رفته آن را به خزانه بیت المال باز گردانم. یا علی اکبر (ع) که سال ها قبل از عاشورا، در شب های سرد مدینه، با روشن کردن آتش بر بامِ خانه اش، برای نیازمندان و فقرای شهر، نشانه روشنی از رفع حوائج و آلام گرسنگان شهر داشته است.
نسبت ما با اهل بیت (ع) نسبت حضرت علی (ع) است با کل جهان، نسبتش عدل است و ما اگر بخواهیم این موضوع را نادیده بگیریم و اگر من هنرمند، فقط به اشک و صرفاً به مضامین عاطفی عاشورا و یا حوادث سال 61 هجری بپردازم، به این جریان فکری، ظلم کرده ام.
با این تفکر، هنرمندان حقیقت طلب باید اگر نقصی می بینند، خیلی رک و صریح و به روز، هرچند بدون سفارش دهنده و محرک بیرونی، واکنش نشان دهند و نباید در تارهای مصلحت اندیشی سیاسیون گرفتار شوند.
پس می توان نتیجه گرفت که بسیاری از پوسترهای مفهومی دیگر شما هم به نوعی عاشورایی هستند؟
بله با این دیدگاه بسیاری از آثارم، مضمون عاشورایی دارند در حالی که فضاسازی فُرمی محرمی و عاشورایی ندارد. چراکه مبنای طرح هایم نگاه ضد ظلم و استکباری است. چه استکبار خارجی و چه داخلی.
کسانی مانند آقای خاوری که چفیه بر گردن می انداخت و جای مهر هم بر روی پیشانیش بود،و در مراسم عزاداری یا روز قدس شرکت می کرد اما حق مردم را بُرد و خورد مصادیق داخلی همین استکبارند که در همه دولت های قبل از ایشان تجلیل هم شده بود، در ذهن مردم مانده است. کار هنرمند است که از آرمانهایی که احساس می کند حقانیت دارد و به آن معتقد است دفاع کند هر چند که هیچ فرد وهیچ نهادی پشتش نباشد.
من در پوسترهای خودم، از اشرافی گری مسئولین تا حقوقهای نجومی و مانند اینها نمونه کار دارم؛ معتقدم اینها ریشه در نگاه عاشورایی دارد و خود عاشورا هم ریشه در غدیر دارد. یعنی همه چیز را وصل به حضرت علی (ع) و پیامبر می دانم و صرف اینکه بخواهم در کارهایم از چهارتا فرم پَر و علامت و پارچه سیاه استفاده کنم، اصلا روزآمد نیست؛ اما بُن فکری کار کاملا اعتقادی است و نگاه و سبقه مذهبی و اعتقادی پشتش هست. یعنی هنرمندی به امام خودش اقتدا کرده و در مقابل ظلم کوتاه نمی آید. حرف دارد و می خواهد جامعه را با خودش همراه کرده تا از هر مسولی در جامعه اسلامی با هر گرایش سیاسی، مطالبه گری کند.
متاسفانه می بینیم که در جامعه، ما تصور می کنیم که اگر به ساختار قدرت رسیدیم دیگر خدا چک سفید امضا به ما داده و چون منِ نوعی، مسلمان و معتقد به مذهب شیعه هستم، اگر هرکاری کنم دیگر هیچ مشکلی نخواهم داشت. در حالی که ساختار حکومت اسلامی همه چیزش خط کش و معیار دارد. می گویند مسئول جامعه اسلامی باید در سطح پایین ترین فرد جامعه زندگی کند. این سخنان حضرت علی (ع) است دیگر.
*نسبت هنرمند مذهبی با یزیدیان امروز چیست؟
حتی اگر میلیاردها میلیارد هزینه کنیم، اثررسانه ای عاشورایی تولید کنیم، برنامه زنده از کربلای معلی و دمشق و حرم رضوی پخش کنیم و مداحی های زیبا و شورانگیز به خورد مردم بدهیم، ما نمی توانیم با این ابزار، مردم را به دین داری و نگاه اعتقادی دعوت کنیم، ولی در عمل، خودمان شیوه اشرافی و هوسرانی یزید را پیش بگیریم. موضع امام حسین (ع) با یزید چه بوده است؟ جز اینکه می فرمایند هرگز راه مثل منی با همچون اویی به یک مقصد نمی رسد و ما نمی توانیم با انحرافات او کنار بیاییم؟
حال اگر منِ انسانِ امروزی خودم را (با فاصله خیلی زیاد) با امام معصومم قیاس کنم و بگویم که گرچه من فقط می توانم سایه و رنگی از او به خود بگیرم و توان شبیه او شدن را که ندارم، نسبت من با یزیدهای امروزم چیست؟ اگر من هنرمندم، باید آنها را رسوا کنم. همان کاری که امام حسین (ع) با خون خود و محنت خاندانش کرد؛ در حالی که دید که هیچ رسانه ای جز حرکت و قیامش ندارد. حال باید پرسید منِ هنرمند امروزی ابزار و رسانه ام برای قطع کردن دست یزیدان امروزین که اتفاقا در حکومت اسلامی هم جایگاه و منصب دارند چیست؟ نسبتم با آنها و فسادهای علنی حاکمیتی موجود در جامعه چیست؟ فسادهایی مانند اینکه یک سری از آقازاده ها و مسئولین، یک سری از املاک بهترین نقاط هر شهر را با زد و بند بگیرند و تغییر کاربری دهند و هزار برابر قیمتش را بالا ببرند و از بالای آن برج ها به ریش ضعفا و مستضعفین بخندند؛ یا مثلا فساد مسئولان زمین خوار هفت سنگان یا فساد فلان دختر وزیر وقت که با دریافت ارزهای دولتی، داروهای آلوده و تاریخ گذشته به کامِ این مردم ریخت.
می خواهم بگویم منِ هنرمند عاشورایی، اگر صرفا به غم و حسّ عاشورا بپردازم گرچه ارزشمند است و به ثواب، ولی هنر نکرده ام. کار امام حسین (ع) این بود که جایی که دید حرکت و قیامش می تواند رسانه باشد و جهان اسلام آن زمان را از خواب غفلت بیدار کند، حرکت کرد. الان، وظیفه من هنرمند هم که می خواهم مانند امام حسین (ع) گام بردارم، باید دست کم در این مسیر باشد؛ وگرنه من هم بخواهم مثل توابین باشم و زمانی که وقت قیام است عافیت روشی و سکوت کنم و بعد از آن حادثه، قیام کنم که دیگر فایده ای ندارد.
*پرداخت صرف به وجوه عاطفی عاشورا تحریف قیام امام حسین است
آیا این نگاه سیاسی نیست؟
هنر در نفس خودش در هر جایی از دنیا، حاصل اعتراض موردی یا به شرایط موجود و به تبع سیاسی است. من خیلی به دوستانی که در حیطه مذهبی کار می کنند و این ذهنیت را دارند که مثلا امام حسین (ع) را با سیاست در نیامیزیم نقد جدی دارم؛ چرا که کلا حرکت امام حسین را نفهمیده اند که سیاسی بود و کل واقعه عاشورا نتیجه یک نگاه و فعل سیاسی بوده است. حالا من بگویم که او را با سیاست قاطی نکنیم و اجازه بدهید همین گریه مان را بکنیم و قیمه مان را بخوریم و برویم به سراغ زندگی روزمره مان! حسین و قیامش را تحریف کرده ام.
این نگاه شخصی من است چرا که حرکت امام حسین (ع) را در زمانه خودش هم رسانه ای و هم سیاسی می دیدم، به نظرم هنرمندی که نگاه عاشورایی می کند نباید صرفا جنبه های عاطفی را ببیند، بلکه باید نگاه به روز و رسانه ای امام حسین (ع) را داشته باشد. آن نگاه سیاسی امام حسین(ع) به معنی نفی ظلم و نفی انحراف را داشته باشد تا إن شاءالله بتواند آثار ماندگاری هم تولید کند که البته الزامی به زدن برچسب عاشورایی به آن آثار نداریم.
*اسلام دینی است برای ابدیت
اعتقادات شما در مقابل این تشکیک ها تغییر نمی کند؟
من از اون جهت که هنرمندم و شاید بیشتر درگیر عواطف، نوسانات اعتقادی و احساسی خودم را دارم ، ولی آرمان ها چیز کم و زیاد شدنی نیستند. انسان متفکرهم با شک و یقین زندگیش را پیش می برد. من هم مانند بسیاری از انسانهای دیگر، شاید نگاهم نسبت به برخی مصادیق تضعیف شود اما به ریشه های اصلی و نورانی نه. چون می گویم آنها همه خوب بودند و هر کاستی که هست از ما و امثال من است. همانطور که اقبال لاهوری می گفت که " اسلام به ذات خود ندارد عـیـبـی هرعیب که هست در مسلمانی ماست" هر انتقادی هم که هست به سبک زندگی و افراط و تفریط های ما مسلمانان است وفارغ از شعارها، اصل اسلام چون بر مبنای عقلانیت شکل گرفته، دینی است برای ابدیت.
ارسال نظر