English

نگاهی کوتاه به رمان زرد ملت عشق

درست است که رمان ملت عشق یک شاهکار بی‌نظیر و یک اثر فاخر ادبی نیست اما اگر چنین نیست پس چرا این اثر این همه خواننده پیدا کرده است؟

نگاهی کوتاه به رمان زرد ملت عشق

به گزارش خبرگزاری موج، درست است که رمان ملت عشق یک شاهکار بی‌نظیر و یک اثر فاخر ادبی نیست اما اگر چنین نیست پس چرا این اثر این همه خواننده پیدا کرده است؟ اهالی فن این اثر را یک کار زرد و عموم پسند می‌دانند دلیلش هم این است که نویسنده اگر چه نبوغ نویسندگی بی‌نظیری ندارد اما بی‌شک یک شکارچی هوشمند در انتخاب سوژه است که با تلفیق چند گزاره، دست روی سوژه‌های بکری گذاشته که فی‌ذاته پتانسیل بالقوه‌ای برای جذب مخاطب و استقبال عموم در آن‌ها وجود دارد، یکی از این پتانسیل‌ها موضوع جنجالی و مفهوم انتزاعی عشق است که همیشه تاریخ مورد مناقشه و چالش بوده و مخصوصا در نزد اهالی ادب مشتری‌های فراوانی دارد.

از طرفی داستان زندگی پر از راز و رمز دو عارف بزرگ یعنی شمس تبریزی و مولانا جلال الدین بلخی آن‌هم در قالب رمان! ضمن دارا بودن بکارت موضوعی؛ خودش بالقوه بسیار جذاب و خواننده پسند است و نیز بررسی مفاهیم عرفانی و داستان زندگی صوفیان و تفکرات رایج در عرفان شرقی بی‌شک برای خوانندگان عصر انفجار اطلاعات جذابیت خاص خودش را دارد.

اما نکته مهم‌تری که این رمان را جذاب کرده است پست مدرن بودن این اثر است و تلفیق تاریخ سنتی عرفان اسلامی با گزاره‌های دنیای مدرن امروزی خود نیز بر جذابیت اثر افزوده است. نویسنده با هوشیاری تمام در انتخاب لوکیشن داستانش علاوه بر اینکه سه قاره را درگیر کرده از تکنیک‌های روز داستان‌نویسی هم مانند سیال ذهن بهره برده و در بحث اعتقادی هم اسلام و مسیحیت و حتی دیگر ادیان را نیز در داستان خود تلفیق نموده و این کار را چنان با هوشیاری انجام داده است که خواننده متوجه سالاد ادیان و نژادها و لوکیشن‌ها و کشور‌ها و مقاطع مختلف زمانی نمی‌شود، نویسنده گاه خواننده را در شهر‌های ایران می‌چرخاند بی آنکه شناختی عمیق از تفکرات عرفانی تاریخ ایران داشته باشد و گاه او را به بغداد می‌برد یا او را در استانبول می چرخاند یا در شهر بوستون آمریکا درون خانواده‌ای مسیحی درگیر می‌کند چنانچه یک زن مسیحی مقیم آمریکا در یک جای رمان تصور میکند که سوار ترک شمس تبریزی شده است که با یک موتورسیکلت جنتل‌منی در اتوبان بوستون تخت گاز می رود! در حالی که تم اصلی داستان چهل اصول عشق است و در این بین با پرداخت هنرمندانه به زندگی و معاشقه شمس و مولانا و همچنین درگیر کردن خواننده با مقوله عشق زمینی که مخاطبان خود را دارد کارش را پیش می‌برد.

ناگفته پیداست که هنر امروز برای ایجاد جذابیت برای مخاطبِ عموم از تم معاشقه‌های زمینی بهره‌های هنرمندانه می‌برد، نمونه این اتفاق را در فیلم‌هایی که برای مسیح ساخته شده یا فیلم تایتانیک یا حتی سریال فاخر امام علی که در آن نقش معشوقه‌ای چون «قطام» گاهی چنان پر رنگ می‌شود که اصل داستان را تحت شعاع خود قرار می‌دهد به چشم می‌خورد.

گذشته از این جذابیت‌ها که در رمان وجود دارد و باعث شهرت آن شده است باید اعتراف کرد که نویسنده درکی کاملا سطحی از عرفان اسلامی و تصوف شرقی دارد ضمن اینکه ترجمه‌های فارسی آن هم از بی‌سوادی مترجمان درباره عمق عرفان اسلامی و ظرافات اعمال عارفان مسلمان رنج می‌برد.

آیا این خبر مفید بود؟
خبرنگار:
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه