علی حمیدی مقدم در گفتگو با خبرگزاری موج عنوان کرد:
مشتری آثار اینستالیشن چه کسی است/نمایشگاهی با ریشه های درختان صد تا پانصد ساله
یک هنرمند عرصه هنرهای جدید توضیحاتی در مورد نمایشگاه «بازمان» که اینستالیشنی با وجود ریشه درختان صد تا پانصد ساله بود و خریداران این آثار هنری توضیحاتی داد.
به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری موج، علی حمیدی مقدم نمایشگاه اینستالیشن «بازمان» را در گالری سایه برپا کرده بود. این نمایشگاه با سه بار تمدید، پس از یک ماه به پایان رسید اگرچه نشست های مرتبط با آن کماکان در این گالری ادامه دارد.
حمیدی مقدم مدرس دانشگاه، معمار، اکو آرتیست، مستند ساز و اینستالیشن آرتیست است که در حرفه معماری خود جوایز متعددی از کشورهای اروپایی و آمریکا و رویدادهای داخلی دریافت کرده است. با توجه به جذابیت های خاص نمایشگاه اخیرش که ترکیبی از هنر چیدمان و ویدئو آرت بود و اهمیت موضوع زیست محیطی که بر آن تاکید کرده بود با وی گفتگویی انجام داده ایم.
۹ عدد ریشه درختان ۱۰۰ تا پانصد ساله
این هنرمند در مورد تعداد و ابعاد آثار به نمایش درآمده گفت: ۹ عدد ریشه درختان ۱۰۰ تا پانصد ساله و ۵ عدد باکس با پوشش داخلی آیینه و پوشش خارجی با تصاویر رادیولوژی خود هنرمند پوشیده شده است؛ که ۵ عدد از ریشه ها داخل جعبه و بقیه در فضای گالری بر روی فنرهایی سنگین قرار گرفته اند و یک ریشه در درون آب یک حوض قرار گرفته است. ابعاد ریشه ها از طول ۱ متر تا ۳متر و ابعاد حجمی جعبه ها هم از یکمتر تا ۲ متر بود.
وی درمورد پیام و سخن نمایشگاهش گفت: اینستالیشن «بازمان» روایت آدم ها و ریشه هاست. روایت نهایت زیستن در چرخه تولد، زندگی و مرگ است. در واقع اینستالیشن با زمان پاسخی است برای پرسش از نهایت زیستن و پرسشی دوباره از چرایی و چگونگی یکی شدن ذرات هستی.
مرگ را زیستن!
حمیدی مقدم افزود: به گمان من در چرخه تولد، زندگی و مرگ، امر تولد و امر مرگ کلید ها و نشانهای چرخه زندگی هستند تا گم نشویم نه به منزله شروع و نه پایان؛ بلکه می توان آن را در چرخه زندگی اینطور بیان کرد: تولد را زندگی کردن، زندگی را زندگی کردن (که همان نهایت زیستن است) و مرگ را زندگی کردن.
این هنرمند ادامه داد: بازمان فضایی است که مشاهده کننده در حضورش زندگی را تجربه می کند و زمینه ای است برای اینکه مشاهده کننده ها تجربه شان را زندگی کنند. شاید بتوان گفت که بازمان روایت زندگی است، نه تولد و نه مرگ. ویژه ترین بخش اینستالیشن زمانی است که مشاهده کننده ها در مواجهه با آن حضوری منفعل ندارند و حضورشان به کنش و واکنش بدل می شود و در آن زمان و شرایط، نهایت زیستنشان را تجربه می کنند.
حمیدی مقدم تصریح کرد: حرکت پاندولی جعبه ها که تمام سطوح داخلی شان را سطوح آیینه ای پوشانده، حضور مشاهده کننده ها را در تعلیقی میان مجاز و واقعیت قرار می دهد که گاهی و جایی مرز میان این دو از میان می رود. عکس های رادیولوژی از خود هنرمند که سطوح خارجی جعبه ها را پوشانده و لایه ای نرم بوجود آورده که در تضاد با ریشه های سخت و غیر قابل انعطاف است، به نوعی یکپارچگی خالق و مخلوق را در امر خلق بیان می کند.
وی با بیان اینکه در واقع بدون پوشش و ظاهر، یکی بودن تمام اجزا هستی را بیان و به شیوه ای هنرمندانه سعی در اثبات آن دارد، به شعری از مولانا اشاره کرد و گفت: به قول مولانا
«هر ذره که در هوا و در هامون است نیکو نگرش که همچو ما مجنون است»
«هر ذره اگر خوش است اگر محزون است سرگشته خورشید خوش بی چون است»
این اینستالیشن آرتیست در مورد انگیزه اش از تولید و خلق چنین آثاری گفت: من یک معمار و هنرمندی هستم که در حوزه های مختلفی همچون معماری، اینستالیشن، اکو آرت و لند آرت و فیلمسازی مستند فعال هستم. در واقع تمامی اینها را جنبه ها و ابزاری برای بیان دغدغه های ذهن خودم در رابطه با زندگی و نهایت زیستن می دانم و این رشته های هنری که در آنها فعالیت می کنم را جدا از هم نمی دانم. همانطور که مشاهده می کنید اینستالیشن بازمان هم نقطه تلاقی این رویکردهای هنری است.
من واسطه نوتنیابی ریشه ها بودم!
وی افزود: از طرفی انگیزه ذهنی من زندگی بخشیدن به ریشه هایی در حال نابودی بوده است. ریشه ها وجه مشترک زمین و درخت هستند. هم زمین هستند و هم درخت که در روال معمول زندگیشان، زندگی گیاهی دارند اما آن رابطه در طبیعت قطع شده بود و در بازمان رابطه دیگری ایجاد شده است تا دوباره زندگی کنند. رابطه «نو تن یابی» که من واسط آن بودم .
حمیدی مقدم در ادامه با اشاره به کارکرد ویدیویی که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته بود گفت: از طرفی آدم هایی که در فیلم مستند دیده می شوند که بر دیوار گالری با کادری نامتعارف پخش می شود، انگار در سایه ای از زندگی ریشه ها و تجربه زیسته آنها، آدم هایی هستند که زندگی دیگری را پس از زوال تجربه می کنند. چرا که من و ریشه و آدم ها یکی هستیم چرا که در نهایت یکی می شویم. همان خاکی می شویم که به ریشه فرم و ساختار می دهد.
می خواستم مشاهده کننده منفعل نباشد
این هنرمند در پاسخ به این سوال که چرا چنین تکنیکی را برای بیان دغدغه هایش به کار برده گفت: همواره فعال بودن مشاهده کننده برای من اهمیت ویژه ای دارد پس می خواستم مشاهده کننده منفعل نباشد و فقط به دیدار یکسری اشیاء نیاید؛ بلکه می خواستم در آن موعد، حضورش برایش تجربه زیستن باشد. پس می بایست اثری که خلق می کردم یک فضای دربرگیرنده ایجاد می کرد تا مشاهده کننده خودش و اثر را یکی می دانست و حتی آنی خودش را خالق اثر می یافت. این زمانی میسر می شود که مشاهده کننده شروع به کشف زوایا، فضاها، کنشها و واکنشهای اثر کند تا آنجایی که مولف اثر به حاشیه می رود.
وی افزود: در چنین حالتی اثر می ماند و مشاهده کننده در تنهایی آن دو؛ در اصل اینستالیشن با حضور مشاهده کننده به فضایی فعال تبدیل می شود. در واقع مولف اثر فضایی ابداع کرده است تا زمینه تجربه هایی را برای مشاهده کننده ایجاد کند و خودش کنار می رود.
علی حمیدی مقدم در مورد روند و مدت زمانی که صرف جمع آوری و ایده پردازی و ساخت آثار این نمایشگاه شده گفت: این نوع تفکر و این روند ذهنی از ۱۰ سال پیش در زندگی من مطرح شد. در واقع با تجربه دوران حرفه ای زندگی ام شیوه دیگری از زندگی که آماتوری نام نهادم و هماهنگ با خودم هست را زندگی می کنم. محصول تغییر شیوه زندگی حرفه ای که داشتم به زندگی آماتوری این بود که مدام در حال تجربه کردن در سفرها و بیراهه نوردی هایم هستم و در این دوران تولیداتم هم هماهنگ با شیوه زندگی و نحوه فکر کردنم است.
وی ادامه داد: کل مجموعه «بازمان» محصول ۸ سال زندگی من است که ابتدا فقط با آن ریشه ها و آدمها مواجه می شدم و آن حضور را درک می کردم و برایشان ارزش قائل بودم، اما پس از مدتها به فکر ارائه آنها به قصد نو تن یابی افتادم.
این هنرمند در مورد برنامه های بعدیش گفت: پیش از این، در کویر اثری را ارائه کردم که بازمان را می توان ادامه آن دیدگاه و تحول در یک مسیر چندین ساله دانست که در ادامه آن و اکنون، همچنان در تدارک برنامه بعدی در ادامه همان دیدگاه هستم.
تعامل با این آثار شبیه تابلوی نقاشی نیست
علی حمیدی مقدم در پاسخ به این سوال که قیمت آثار و میزان فروشی که داشتید و اینکه آیا چنین آثاری برای نگهداری در منزل همچون یک تابلوی نقاشی کارکرد دارند یا خیر گفت: این آثار برای فروش عرضه شده بودند و کف قیمت ۳۵میلیون تا سقف قیمت ۱۵۰ میلیون تومانی داشتند که البته تلاش خاصی برای فروش آنها نشد. خریداران چنین آثاری معمولا کلکسیونرها هستند و همچنین چه در سایز شهری و یا مناسب با فضای مجتمع ها و ... قابل استفاده در فضاهای عمومی یا خصوصی است که اگر خریداری شوند خودم در چیدمانی مجدد با همین اجزاء فضا سازی می کنم.
وی افزود: بنابراین، این آثار برای فروش هست اما تعامل مشاهده کننده با آن به نسبت تابلوی نقاشی متفاوت است. بازمان یک ساختار فضایی است که همواره در تعامل و کنش و واکنش با مشاهده کننده است. در واقع این تعامل با مشاهده کننده است که آن را به یک ارگانیسم زنده تبدیل می کند تا آن فضا را به تصرف خود درآورد. مسلما افرادی که همواره به دنبال بازی کشف و تجربه های متفاوت هستند برایشان جذاب هست و می توانند در منزل داشته باشند.
ارسال نظر