آسیبشناسی شتابزدگی
این یادداشت، نگاهی به مقالهی «زندگی ترکهمیر، محتوا و ساختار مناجاتنامهی او» نوشتهی احمد کنجوری است.
فتح الله شفیع زاده-خبرگزاری موج؛ در شمارهی ۴۲۰ هفتهنامهی وزین سیمره صفحهی پنج، ویژهی مطالب ادبی- هنری، مورخ ۱۹ شهریورماه ۱۳۹۶ نویسندهی محترم در آغاز از ساختار و اتیمولوژی زبان لکی که آن را از گروه زبانهای غربی- شمالی ایران ذکر کرده، با مقدمهای به جستاری از زندگی ترکهمیر پرداخته و در ادامه از پژوهشگران و صاجبنظران بومی همچون: استاد زندهیاد حمید ایزدپناه، علیمردان عسکریعالم، محمد دبیرمقدم و ملامحیالدین صالحی ذکر اقوال به میان آورده و ریشهی زبان فارسی را به سه دورهی باستانی، میانه و دری تقسیمبندی کردهاست. نویسندهی محترم، نوشتار استاد ایزپناه در خصوص ریشهی زبان لکی که بهزعم ایشان آن را ماخوذ از پهلوی باستان دانستهاند با واژهی «نادرست» مردود دانسته و شبهاتی در خصوص نوشتار اینجانب نیز در کتاب «لرستان در شعر شاعران» مربوط به شعر کلهباد سرودهی ترکهمیر آزدبخت را نقل کردهاند. اینجانب ضمن احترام به نظرات و مرتبت نویسندهی محترم با پوزش از ایشان توجهشان را به نکاتی چند معطوف میدارم چرا که به مصداق «مدار نقد سخن بر عیار باید و بس» شاید شایسته این بود که ابتدا ایشان از صحت موضوعات مورد نقد خود مطالعه و اطلاع کافی داشتند و آنگاه به نقد گفتار دیگران میپرداختند. بهویژه در مورد استاد زندهیاد حمید ایزدپناه که فرهنگ، هنر و ادب لرستان مدیون و مرهون تلاشهای بیشائبهی ایشان بودهاست.
اول این که زبان فارسی دنبالهی فارسی میانه و فارسی باستان است که خود از شاخههای ایران باستان بوده و با زبان هندی باستان شاخهای از زبانهای هند و اروپایی محسوب شدهاست که در نوشتارهای استاد ایزدپناه به تأسی از «هنری راولینسون» فارسی باستان را مأخذ زبان لری دانسته که همزمان با پهلوی اشکانی لکی محاوره میشدهاست و زبان فارسی دری نیز از سدهی سوم هجری (عهد صفاریان) در ایران رواج داشته است و در منابع مورد استناد نویسندهی محترم از آثار استاد ایزدپناه «شاهنامهی لکی» و «لرستان در گذر تاریخ» چنین ترکیبی به چشم نمیخورد و ایشان در هر دو منبع از واژهی پهلوی اشکانی و نه پهلوی باستان استفاده کردهاند.
دوم در خصوص نوشتار اینجانب در توضیح شعر کلهبادِ ترکهمیر در کتاب لرستان در شعر شاعران، ایشان گویا به کشف شهود رسیده و بنده را به تساهل متهم کردهاند که سال وفات ترکهمیر (1236 هـ.ق) را مشخص نکردهاند و آن را معادل 1195 هـ.ش دانستهام در حالی که اگر نویسندهی محترم با کمی دقت کتاب را تورق میفرمودند اینجانب در مورد اشعار شاعران مندرج در کتاب سال تولد و وفات شاعر را در بالای آثار ایشان نوشتهام و سال 1195 هـ. ش که به زعم ایشان معادل سال قمری وفات ترکهمیر تعبیر شده با پوزش از اشتباه چاپی 1095در زمان نگارش کتاب استخراج شدهاست چرا که تاریخ تولد ترکهمیر در تمام نوشتارها در هالهی ابهام قرار دارد. مضافاً این که در صفحهی 299 کتاب مزبور به وضوح سال 1236 هـ.ق سال وفات ترکهمیر ذکر کردهام.
سوم و سرانجام این که از دانشجوی دکترای ادبیات و زبان فارسی انتظار میرود که حتی در نفی گفتار دیگران بهجای استفاده از واژهی سخیف «نادرست» از واژگان ادیبانه و محترمانهتری استفاده نمایند که به قول حافظ:
یکی است ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
برای نویسندهی محترم آرزوی بهروزی و موفقیت دارم.
ارسال نظر