مسیر اشتباهی که تیم ملی میرود؛
هشداری از تهران برای قطر!
نخستین گام تیم ملی ایران در مسیر راه یابی به قطر جام جهانی قطر، لرزان برداشته شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، اولین دیدار از رقابتهای انتخابی جامجهانی قطر برگزار شد و تیم ملی ایران در استادیوم آزادی با یک گل از سد تیم ملی سوریه گذشت، دیداری که مطابق انتظار، دشوار و فشرده از آب درآمد تا شاگردان دراگان اسکوچیچ، از یک بازی پرفشار و مهم، سه امتیاز را به سختی دشت کنند.
سوریه هیچوقت روی کاغذ نمیتواند حریف سرسختی برای ایران باشد، اما زمانیکه تیم ملی بدون یک اردوی آمادهسازی منظم و برگزاری بازی تدارکاتی، با یک تقویم ورزشی پر از اشتباه، به اولین و یکی از مهمترین دیدارهای تیم ملی در راه سفر به جامجهانی قطر، به چشم یک بازی معمولیِ دوستانه نگاه میکند، همین حریف در آزادی هم کار را برای ما دشوار میکند!
سرمربی تیم ملی مطالبهگر نیست، برنامه مدونی برای آمادهسازی تیمملی تعریف نشده و تمام نگاه و امیدِ کادرفنی به نبوغِ ساقهای ستارههای تیم است، رئیس فدراسیون همچنان به دعاهای مردم کشور و خوبان عالم، دلخوش است و تیم ملی با چنین نگاههای غیرحرفهای، پا به رقابتی به اهمیت انتخابی جامجهانی قطر گذاشته است، بهرحال اینها را گفتیم که بگوییم؛ سطح انتظارمان را نسبت به یکی از پُرستارهترین تیمملیهای این چند سال اخیر، تا این حد تنزل دادهایم!
به هر جهت، تک گل علیرضا جهانبخش با چاشنی شانس و پای مدافع حریف، سه امتیاز را در جیب اسکوچیچ گذاشت تا دراگان، به رکورد شایسته احترام هشت پیروزی متوالی روی نیمکت تیم ملی برسد، البته در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که جدا از بار فنی نچندان باکیفیت نمایش ملیپوشان در برابر سوریها، باتوجه به دیگر نتایج گروه، این سه امتیاز، روحیهبخش، حائز اهمیت و تا حدی دلچسب هم بود.
اما اگر شرایط فنی تیم ملی را به دو نیمه تقسیم کنیم، میتوانیم یک نیمه را فاجعه و یک نیمه را نسبتا قابلقبول بنامیم، نیمه اول جدال با سوریها، تحت تاثیر اشتباهاتِ بزرگ کادرفنی تیم ملی در چینش اولیه ترکیب بود و ۴۵ دقیقه از مسابقه، برای تیم ملی بیهدف گذشت.
در خط دفاعی تیم، استفاده از وحید امیری در جناح چپ و جعفر سلمانی در پست دفاع راست، از بزرگترین اشتباهات کادرفنی در این دیدار محسوب میشد، جعفر سلمانی علیرغم چند پسته بودنش، یک بال کناری چپپاست، که بازی دادن آن در پست دفاع راست، از عجایبِ ترکیب تیمملی بود که البته در نیمه دوم با اضافه شدن صالح حردانی شرایط برای تیم ملی تا حدی مطلوبتر شد، وحید امیری هم که بازی در پست دفاع چپ را در پرسپولیس یحیی تجربه کرده بود، اینبار نشان داد چندان نمیتوان به او در این پست اعتماد کرد، گرچه وحید امیری، چه در خط هافبک و چه در خط حمله، تواناییهای غیرقابل انکاری دارد، اما اصرار عجیب کادرفنی به استفاده از امیری در پست دفاع چپ، از ابهامات بزرگ تیم ملی است، در شرایطی که در همین لیست ۲۷ نفره، حداقل دو دفاع چپ توانمند به نام میلاد محمدی و امید نورافکن وجود دارد که تیم ملی را از بازی دادن امیری در پست غیرتخصصی بینیاز میکند، همانطور که با اضافه شدن میلاد محمدی به ترکیب تیم در نیمه دوم و یک خط جلوتر رفتن امیری، وضعیت ملیپوشان چه در دفاع و چه در حمله، کاملا بهبود یافت.
اما قطعا اصلیترین تفاوت تیم ملی در دو نیمه در قلب خط هافبک بود، جایی که پس از مصدومیت میلاد سرلک و تعویض اجباری او، سعید عزتاللهی جایگزین او شد تا با ارائه یک نمایش بینقص، دلایل عدم استفاده از او را از اصلیترین پرسشهای اهالی فوتبال نسبت به عملکرد کادرفنی تیمملی کند! اشتباهاتی بزرگ، از کادرفنی، که از نیمه اول تیم ملی در برابر سوریه، یک نمایش فاجعهبار ساخت، گرچه هنوز هم کادرفنی تیم ملی بازی گرفتن از چتدین ستاره تیم را بلد نیست، سامان قدوسِ شاغل در لیگ جزیره، مهدی قایدی و مهدی ترابی، جوان اولهای فوتبال ایران و حتی در پست دروازهبان، امیر عابدزادهِ توانمند و آماده، بازیکنانی هستند که اسکوچیچ و دستیارانش، توانایی استفاده بهینه از آنها را ندارند.
اما در نیمه دوم، شرایط کمی بهتر شد، تعویضهای کادرفنی جواب داد و بازیکنان در پست تخصصی خود قرار گرفتند، کمی دفاع منسجم سوریها باز شد و معدود موقعیتهایی بر روی دروازه تیم ملی سوریه خلق شد، یک گل به ثمر رسید تا طبق همان وضعیت دور بودن از شرایط مسابقه، یک نیمه دوم نسبتا قابلقبولی را شاهد باشیم.
همین سه اشتباه کادرفنی در ترکیب اولیه تیم ملی، از سوریه یک حریف قلدر ساخت که در دقایقی از بازی ما را مجبور به دفاع کرد، در ۹۰ دقیقه، تیمملی به سوریه چندین موقعیت داد و هم کمتر توانست بر روی دروازه آنها موقعیتسازی کند، تا به معنای واقعی کلمه، پیروز یک دیدار دشوار باشیم، پیروزی که جدا از امیدواری، ما را نسبت به آینده تیم ملی بیش از قبل نگران کند! البته ناگفته نماند، تلاشهای کادرفنی تیم ملی، برای اثبات اثربخشی اردوی مینیکمپ، که با حضور بازیکنان شاغل در لیگبرتر برگزار شد هم قابل توجه بود، جایی که هم در ترکیب اولیه و هم در تعویضها، این مورد کاملا به چشم میآمد، حال این اردوی بدون برنامه و بیهدف، تا چه حد در سطح کیفی تیم ملی تاثیرگذار بود، در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.
اما همچنان همانند هفت دیدار گذشته، در رویارویی با تیمملی سوریه هم، تیم ملی ایران بدونایده بود، هیچ سبک بازی خاصی از شاگردان اسکوچیچ دیده نمیشود و تنها امید کادرفنی، به نبوغ فردی ملیپوشان است، طوری که خود بازیکنان تیم هم از این سبک پیروزیهای اقتصادی بدون تاکتیک، خوشحال نیستند، این را میتوان از صحبتهای مهدی طارمی و سردار آزمون هم متوجه شد و مهمتر از همه، پروژه جدیدی هم برای تیمملی تعریف نشده است.
همانطور که گفتیم، برای آینده تیم ملی نگرانیم، فرصت برای تغییر وجود ندارد، اما آنچه از دیدارهای اول تیمهای همگروه، دیدیم، قطعا یک انتخابی نزدیک و دشوار در انتظار تیم ملی ماست، امیدواریم، تیم ملی ایران با دراگان اسکوچیچ در مسیر اشتباهی قرار نگرفته باشد، زیرا قطعا عراق و کرهجنوبی یا حتی امارات، رقبای دشوارتری برای تیمملی خواهند بود، آن وقت است که هر اشتباهی میتواند یک نسلِ درخشان از ملیپوشان ایران را از جامجهانی قطر، دور کند، نمیخواهیم با بدبینی به تیم ملی نگاه کنیم، اما اثبات و ردِ موارد فوق در دیدار با عراق و کره، یقینا نمایان خواهد شد، اما بازهم میگوییم، نگاهِ ما نسبت به کادرفنی و تیمملی، کاملا مثبت خواهد بود.
ارسال نظر