ادسون آرانتس دو ناسیمیونتو؛
بزرگ ترین تاجر عشق در دنیای فوتبال!
من فکر نمیکنم تاجر خوبی باشم، چون بیش از حد با قلبم عمل میکنم. این جملات از زبان مردی نقل شده که بی گمان سلطان جهان فوتبال است.
به گزارش خبرگزاری موج، از ادسون آرانتس دو ناسیمنتو سخن می گویم مردی که به علت علاقه به دروازه بان تیم واسکوداگاما که به (bile) مشهور بود ملقب به پله (pele)شد.
امروز که این نوشته را می نگارم جشن هشتاد و یک سالگی این اسطوره بزرگ جهان فوتبال است .
قصه پله چون حکایت همه برزیلی ها است .
مردمانی که پله آنها را چنین توصیف می کند "برزیل فوتبال را زندگی می کند " و او هم فوتبال را با تمامی قلبش زندگی می کرد.
او فرزند یک فوتبالیست به نام "دوندینو " بود .
به شانزدهم ژوئیه سال ۱۹۵۰ باز می گردیم . پله که در آن روزگار به دیکو مشهور بود تنها ۹ سال داشت .
برزیلی ها را خانه جام جهانی را به اروگوئه باختند ووقتی که پله شاهد گریستن پدرش بخاطر این شکست بود به او قول داد که روزی جام جهانی را برای او ببرد.
او در ۱۶ سالگی عضو تیم اصلی سانتوس شد و در حالیکه تنها ۱۷ سال و ۹ ماه سن داشت به جام جهانی سوئد سال ۱۹۵۸ به همراه طلائی پوشان سلسائو ( تیم ملی برزیل ) رفت و در آنجا توانست به قول خودش به پدر وفا کند و تیم برزیل را به قهرمانی اول خود در جام جهانی برساند .
چهار سال بعد به جام جهانی ۱۹۶۲ شیلی رفت و در دومین بازی برزیل برابر چکسلواکی مصدوم شد و نتوانست برزیل را در دیدارهای بعدی همراهی کنداما با این همه سلسائو باز هم قهرمان جام جهانی شد.
در جام جهانی ۱۹۶۶ لندن هم تنها دو بازی برای تیم ملی برزیل بازی کرد و این بار نتوانست جام طلائی ژول ریمه را لمس کند اما در چهارمین و آخرین جام جهانی که حضور داشت توانست با گلزنی در فینال برابر ایتالیا علاوه بر کسب جام قهرمانی یکی از معدود بازیکنانی شد که در دو فینال جام جهانی گلزنی کردهاند.
او موفق شد در چهار دوره پیاپی جام جهانی گلزنی کند.
او در سی و یک سالگی با تیم ملی برزیل خداحافظی کرد و سه سال بعد با تیم سانتوس که ۱۸ سال برای آنها بازی کرده بود .
او در دو سال پایان دوران بازیگری در تیم کاسموس نیویورک بازی کرد.
بعد از بازنشستگی در ۱۹۷۷ او به عنوان شخصیتی ورزشی و حتی هنرپیشه فعالیت کردهاست و مدتی وزیر ورزش برزیل بودهاست.
در مورد مهارتهای فنی پله بی کران سخن گفته شده است اما بی گمان عمده عامل موفقیتهای او به واسطه قلبی است که به شوق فوتبال عاشقانه می تپید وبی تردید به گفته او باید استناد که « اشتیاق همه چیز است و باید چون تارهای گیتار لرزان و پرجنب و جوش بود»
ارسال نظر