به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج؛ بالاخره جام ملت آسیا ۲۰۲۳ نیز به نقطه پایانی خود رسید و تیم ملی فوتبال قطر با برتری مقابل اردن توانست جام قهرمانی را بالا ببرد. قطری ها در شرایطی قهرمان جام ملت‌های آسیا شدند که چهار سال قبل نیز در تورنمنت مذکور قهرمان شده بودند و عملا موفق شدند که قهرمانی خود را تکرار کنند.

از این رو، تنها اندکی پس از وقوع تحول مذکور، تحلیل و تفسیرهای مختلفی از سوی ناظران و تحلیلگران در مورد دلایل تحقق این موفقیت برای کشور قطر و پیامدها و چشم اندازهای ایجاد شده ناشی از آن برای این کشور مطرح شده و می شود. با این همه، موفقیت اخیر تیم ملی فوتبال قطر در کسب  عنوان قهرمانی در جام ملت های آسیا ۲۰۲۳ را بایستی در سطحی کلان‌تر و با توجه به ۲ مولفه مهم و بنیادین تحلیل کرد.

اولا، قطری ها در جریان رقابت های جام ملت های آسیا 2023، تا حد زیادی پروژه برندسازی از کشورشان را چند مرحله دیگر به پیش بردند. بر کسی پوشیده نیست که فوتبال یکی از محبوب ترین تفریحات و سرگرمی ها برای طیف های قابل توجهی از انسان ها در اقصی نقاط جهان است و از این منظر، میزبانی خوبِ قطر از رقابت های جام ملت های آسیا و البته قهرمانی در این تورنمنت، توانسته برندی مثبتی را از کشور قطر در اذهان افکار عمومی منطقه و جهان ایجاد کند.

موفقیت چهار سال قبل قطری ها در جام ملت های آسیایِ پیشین که در امارات برگزار شد(و کسب عنوان قهرمانی در این تورنمنت) و البته میزبانی موفقِ آن ها از جام جهانی 2022 نیز در ارتقا موقعیت و جایگاه بین المللی قطر از منظر دیپلماسی ورزشی، بی تاثیر نبوده است.

نکته قابل تامل در این میان این است که قطری ها سال ها برند سازی از خود در حوزه های اقتصادی و سیاسی را نیز در دستورکار قرار داده اند که برونداد آن تبدیل شدن این کشور به غول گازی جهان و ثبت رکوردهای قابل توجه در زمینه افزایش درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی قطر بوده و در عین حال در عرصه سیاسی نیز در سال‌های اخیر قطر عملا به یک بازیگر میانجی‌گر مطرح در سطح منطقه خاورمیانه تبدیل شده که دولت آمریکا نیز این کشور را شریک راهبردی خود در منطقه غرب آسیا معرفی کرده است.

مسائلی از این دست همه و همه حاکی از این هستند که قهرمانی و موفقیت اخیر قطر در جام ملت های آسیا 2023 را نیز بایستی در چهارچوب همین طرحواره کلانی در نظر گرفت که قطری ها برای کشورشان و چشم‌اندازهای آتی آن ترسیم کرده اند.

نکته دوم اینکه قطر با کسب موفقیت در عرصه ورزشی و به طور خاص ورزش فوتبال که از محبوبیت زیادی در جهان برخوردار است، به نوعی قدرت نرم و دیپلماسی عمومی خود را نیز در عرصه بین المللی ارتقا می بخشند. قطری ها سال هاست که سعی دارند خود را به مثابه یک الگوی برتر در حوزه های مختلف به افکار عمومی منطقه غرب آسیا و جهان معرفی کنند.

توسعه قابل توجه زیرساخت های مدنی در قطر و در عین حال، پیشرفت های این کشور در حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، همه و همه یک معنا را به ذهن متبادر می کنند و آن این است که ظاهر قطری ها آنگونه که "الکساندر ووینگ" تئوری پرداز حوزه روابط بین الملل می گوید، سعی داشته و دارند تا ظرفیت هایِ "درخشش" کشورشان در عرصه بین المللی را فعال سازند و از رهگذر تبدیل شدنِ قطر به یک الگو در عرصه بین المللی، اذهان و قلوب ملت های منطقه و جهان را فتح کنند.

معادله ای که مخصوصا در جهان کنونی که قدرت نرم و دیپلماسی از قدرت و نفوذ بالایی برخوردار است، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می‌شود.