پرورش هنرمند بومی فقط با فضاسازی صرف امکانپذیر نیست
هنرمند جوان کرمانشاهی گفت: مسئولین فرهنگی کرمانشاه، حمایتی که از جلسات فرهنگی و هنری دارند را صرفاً در قالب اختصاص یک فضا از فرهنگسراها محدود کردهاند که این مکانها هم معمولاً مشکل تهویه و سیستم صوتی و .... دارد و در شان شهری که چندین قرن سابقهی فعالیت فرهنگی دارد، نیست.
به گزارش محسن معراجی، خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، احسان متعالی هنرمند جوان کرمانشاهی، مهندس برق، شاعر و فعال اجتماعی است وی که از جوانان بسیار کوشا در امور فرهنگی، هنرمند ادبی و اجتماعی است، در گفتگویی صمیمانه از وی در خصوص شرایط امروز شعر کرمانشاه و... پرسیدیم.
شعر امروز کرمانشاه در قیاس با شعر امروز ایران، از چه جایگاهی برخوردار است؟
ببینید کرمانشاه به لحاظ فرهنگ دارای یک پیشینه پذیرفتهشده است و این مهم که ازلحاظ تنوع جغرافیایی گرفته تا اجتماعی، فرهنگی، گویش و زبان همیشه نقشی تعیینکننده در هنر کشور داشته و دارد به این معنی که در جامعهی شعر از قدیم تا به امروز موجها و هنرمندان زیادی را در دل خود پرورانده است.
خوشبختانه به کوشش اساتید دلسوزی که در کرمانشاه فعال هستند و باروری انجمنهای ادبی بهطور میانگین هفتهای نیست که خبر پیشتاز بودن یک کرمانشاهی را در جشنوارهها و مسابقات شعر کشوری نشنویم و ازنظر من شعر کرمانشاه نسبت به شعر امروز کشور در مرتبهای همسطح قرار دارد و با ورود چهرههای جوان که در یک سال اخیر شاهد هستیم، امیدواریم که این راه روشنتر و بهتر شود.
چه نظری در مورد انجمنها و جلسات شعر که در سطح استان برگزار میشوند، دارید؟ آیا چهرهای از میان این انجمنها بهعنوان پدیده معرفیشده است؟
خوشبختانه در چند سال اخیر تقریباً هرروز یک جلسهی شعر که با حضور اساتید باتجربه اعتبار پیدا میکند، برگزار میشود و به اعتقاد من اگر جلسات شعر کرمانشاه به برسی فنی و دقیق فقط چند شعر در هر جلسه بهصورت کارگاه هنری بپردازند و هرچه از دورهمی ها و صرفاً شعرخوانیها دوری کنند، خیلی بهتر عمل خواهد کرد.
شنیدن نقد یک اثر هنری از همهی جوانب ممکن، برای کسی که آن اثر هنری را خلق کرده، هرقدر هم مهارت داشته باشد بازهم این امکان وجود دارد که نکتهای را از قلم انداخته باشد که با نقد میتواند اثری بهتر را خلق کند و هم دیگر هنرمندان و حتی مخاطبینی که برای شنیدن شعر در جلسات حضور دارند با نقدها و نظرات کارشناسان دیگر، شعر را بهعنوان یک هنر اصیل و خاص ایرانیان بهتر درک خواهند کرد.
مسئولان فرهنگی کرمانشاه را در ایجاد فضاهای فرهنگی موفق میدانید؟
متأسفانه مسئولین فرهنگی کرمانشاه، حمایتی که از جلسات فرهنگی و هنری دارند را صرفاً در قالب اختصاص یک فضا از فرهنگسراها محدود کردهاند که این مکانها هم معمولاً مشکل تهویه و سیستم صوتی و .... دارد که در شان شهری که چندین قرن سابقهی فعالیت فرهنگی دارد، نیست.
با توجه به بودجهای که ارگانهای فرهنگی برای تجهیز و مطلوبیت برگزاری جلسات دارند در مقایسه باکلان شهرهای دیگر، متأسفانه انجمن کرمانشاه بسیار محرومتر جلسات و همایشهای ادبی را برگزار کرده که در یک سال اخیر باعث دلسردی تمامی بانیان و فعالین این حوزه شده و کمتر عصر شعر و رونمایی از مجموعهها در این شهر برگزار میشود.
به اعتقاد شما یک انجمن ادبی چه نقشی را باید در اجتماع ایفا کند؟
ازنظر صاحبنظران، زندگی کردن یک هنر است؛ ازاینجهت هر فردی در اجتماع و در زندگی فردی خودش اگر از همان سنین کودکی با یکی از نمودهای هنری آشنا شود و در تمام دوران زندگی خود، روزانه چند ساعت را به آن هنر اختصاص دهد، قطعاً از هرگونه ابتذال دور خواهد ماند.
اما در رابطه با سؤال شما، در خیلی از جلسات ادبی گفتهشده که حتماً نباید افراد با این هدف که تبدیل به هنرمندی توانمند شوند، در جلسات حضور پیدا کنند و حتی اگر خروجی جلسات مخاطبین جدی و دنبال کنندگان آثار هنری باشند، آن جلسه هم به وظیفهی خودش عمل کرده است؛ از این بابت بانیان جلسات و مسئولین باید دقت کنند که فضای جلسات ازنظر جذب و ایجاد جایگاه هنر در زندگی مخاطبان هنری و نه صرفاً خلقکنندگان آثار هنری، مطلوب و مثمر ثمر باشد.
شما علاوه بر حضور در محافل فرهنگی و ادبی، فعال اجتماعی نیز هستید. در این خصوص هم کمی صحبت کنید؟
اولازهمه باید عمق ابراز همدردی و تأسف خود را با مردم زلزلهزده سرپل ذهاب و دیگر مناطقش عنوان کنم و اینکه به لحاظ لطفی و اعتمادی که جامعهی هنری به بندهی حقیر داشتند و اینکه در ساعات اولیهی زلزلهی آبان ماه سال گذشته، به لحاظ وظیفهی انسانی که بر دوش خود میدیدم، با کمک دوستان دیگر در منطقه با احداث چند چادر امدادرسانی صحرایی و جذب کمکهای غذایی و دارویی و پسازآن ساماندهی اسکانهای موقت کانکس و... توانستیم خدمتی به مردم آسیبدیده بکنیم، این حضور به لطف خدا و مردم خیلی سریع به یک حرکت کشوری تبدیل شد و تا امروز هم درزمینه های مختلف ادامه دارد.
بهتر بگویم، من خودم را همیشه در جمعهای هنری شاگرد میدانم، ولی تجربه چندین ساله ثابت کرده است که در هرجایی الزام هست، هنرمندان بهعنوان سردمداران یک فعالیت خیرخواهانه اجتماعی حضورداشته باشند، در صفوف اول باکمال میل حضور چشمگیر دارند و البته در این راستا مردم هم همیشه به خادمین خود لطف داشته و اعتماد دارند.
ارسال نظر