علی مطهری در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، درباره اینکه چرا نتوانسته‌ایم دیدگاه استاد شهید مطهری درباره آزادی به مثابه عالی ترین موهبت الهی را به گفتمانی راهگشا بدل کنیم گفت: چون خیلی توجهی به این دیدگاه‌ها وجود نداشته است. یعنی در مجموع اهتمامی برای توجه به آثار ایشان وجود نداشته است. البته در اوایل انقلاب این توجه وجود داشت. ولی امروز اینطور نیست و متاسفانه به این موضوع عمل نشده است. اگر ما یک مفهوم درست از آزادی داشته باشیم بسیاری از برداشت‌های غلط نفی می‌شود. اگر میان آزادی استعدادهای انسانی با آزادی امور مشترک میان انسان و حیوان تفکیک قائل شویم و به آن ایمان پیدا کنیم کمتر شاهد رخ دادن انحرافات فکری خواهیم بود. آنچه که جزو استعدادهای ویژه انسان محسوب می‌شود از جمله قوه تفکر و قوه بیان حتما باید آزاد باشد. اما امور مشترک با حیوانات موضوع دیگری است که به خاطر مصلحت جامعه محدودیت‌هایی برای آن ایجاد شده است.

وی درواکنش به اینکه برخلاف نظر مستشرقان و خداناباوران که قائل به خشونت پرور بودن اسلام هستند شهید مطهری بر رحمانی بودن دین اسلام تاکید دارد گفت: البته استاد شهید مطهری نمی‌گویند که اسلام صرفا دارای جنبه رحمانی است. اسلام نه به طور مطلق طرفدار صلح است و نه به طور مطلق طرفدار جنگ. اسلام در جایی طرفدار صلح است و در جایی دیگر طرفدار جنگ. امروز اما مساله در این است که ما باید از خشونت پرهیز کنیم. مهم هم این است که ما برای معترض شخصیت قائل شویم و فرض بر این است که اینها انتقادها و مشکلات فکری دارند که باید با آنها بنشینیم و بحث و گفتگو کنیم.

مطهری اضافه کرد: اینکه همه را به یک چوب برانیم و بگوییم همه آنها آلت دست خارجی‌ها هستند درست نیست. حتی من معتقدم این افرادی که در خیابان‌ها داد می‌زنند و آن خانمی که روسری‌اش را برداشته و آتش زده را به تلویزیون بیاوریم و اجازه بدهیم صحبت‌هایش را مطرح کند. بعد از این طرف هم پاسخ این معترضان داده شود. مهم این است که ما قبول کنیم این معترضان یک صحبت‌هایی دارند. حالا اینکه چرا کار به اینجا کشیده و چرا اینها قانع نشده‌اند را باید با گفتگو حل کنیم تا اقناع بشوند. چون خشونت به نتیجه نمی‌رسد.

این نماینده پیشین مجلس در پاسخ به اینکه از اتکا به نظام فکری استاد شهید مطهری که قائل به سودمندی آزادی فکری برای رشد اسلام بود چه رهیافتی نسبت به مقوله حجاب و آزادی های اجتماعی را می توان به دست داد گفت: مساله آزادی فکری تا حدودی با مساله آزادی‌های اجتماعی تفاوت دارد. آزادی فکری یعنی اینکه هرکسی حتی اگر مخالف اسلام باشد هم بتواند حرفش را بزند. استاد شهید می‌گوید که منتقدان اسلام یک نعمت برای اسلام هستند. چون اینها انتقاد می‌کنند و ایراد می‌گیرند و بعد علما پاسخ می‌دهند و نقاط قوت اسلام آشکار می‌شود. حتی ایشان کسروی را مثال می‌زند که همه اعتقادات اسلامی را زیر سوال می‌برد اما چون علما مجبور بودند جواب بدهند در نتیجه نقاط قوت اسلام آشکار می‌شد.

وی ادامه داد: اما مسائلی نظیر حجاب بیشتر جنبه اجتماعی دارند. البته این نوع موضوعات دارای جنبه فکری هم هستند و اینکه افراد نسبت به مساله حجاب قانع بشوند در جای خود دارای اهمیت است. اما درباره اینکه با چنین موضوعی چطور رفتار بشود باید بدانیم که اولا اکثریت قاطع مردم حجاب را پذیرفته‌اند. اینطور نیست که تصور کنیم عده زیادی از مردم حجاب را قبول ندارند. اما بحث بر سر نوع رفتار ماست. یعنی نباید سخت‌گیری‌های بی‌جا و بیش از حد وجود داشته باشد. مردم به طور طبیعی در حال رعایت این موضوع بودند و هستند. به نظر من در این دو سه ماه اخیر تا حدودی افراط شد و مته به خشخاش گذاشته شد و جامعه را حساس کردند. بعد هم حادثه فوت خانم امینی پیش آمد و تبعات مربوط به آن را شاهدیم. ما نباید سخت‌گیری بی‌جا داشته باشیم. حجاب همین خانم امینی که بازداشت شد یک حجاب معمولی بود و اصلا نیازی به بازداشت نبود. اگر کسی چه مرد و چه زن می‌خواهد عریان یا نیمه عریان از خانه بیرون بیاید در همه کشورها با او برخورد می‌کنند. اما اینکه کسی دارای حجاب معمولی باشد و بازداشت شود و کار به چنان نقطه‌ای برسد قطعا اشتباه است. خود مردم به حجاب اعتقاد دارند و رعایت می‌کنند و نباید سخت‌گیری بی‌جا بشود. اما متاسفانه گاهی ما از این کارها کرده‌ایم و به مشکلاتی برخورده‌ایم.