خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
ایده دو دولتی؛ راهکاری برای اجرا نشدن
در شرایطی که وضعیت جنگ در نوار غزه به بحرانی ترین حالت خود رسیده است، دولت های غرب مجدداً راهکار دو دولتی را برای حل و فصل مسئله فلسطین پیش کشیده اند. اما با توجه به دست اندازی های رژیم صهیونیستی بر کرانه باختری و بخش شرقی بیت المقدس، باید گفت این راهکار نه تنها هرگز عملیاتی نمی شود بلکه طرح آن در این بازه زمانی نیز صرفاً یک ژست سیاسی است.
، جنگ در غزه بار دیگر توجه را به جستجوی راه حل برای مناقشه اسرائیل و فلسطین معطوف کرده است. راه حل مورد علاقه ایالات متحده، اتحادیه اروپا، اکثر دموکراسی های جهان و سازمان ملل متحد مدت هاست که راه حل دو کشوری بوده است. این تئوری مستلزم آن است که دو کشور «اسرائیل» و «فلسطین» در کنار یکدیگر با امنیت زندگی کنند.
اولین پیشنهاد برای تشکیل کشورهای یهودی و عربی جداگانه در سرزمین فلسطین توسط گزارش کمیسیون پیل بریتانیا در سال ۱۹۳۷ ارائه شد. در سال ۱۹۴۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد طرح تقسیم فلسطین را تصویب کرد که منجر به جنگ فلسطین در سال ۱۹۴۸ شد که باعث گردید تا رژیم صهیونیستی در منطقهای که سازمان ملل برای دولت یهودی پیشنهاد کرده بود و همچنین در تقریباً ۶۰ درصد از منطقهای که برای کشور عربی در نظر گرفته شده بود، تأسیس شود. این رژیم کنترل بیت المقدس غربی را به دست گرفت که قرار بود بخشی از یک منطقه بین المللی باشد. همچنین اختیار ماوراء اردن کنترل بیت المقدس شرقی و کرانه باختری را نیز به دست گرفت و سال بعد آن را ضمیمه کرد. پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷، هر دو کرانه باختری (از جمله اورشلیم شرقی) و نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی اشغال شدند.
رهبری سازمان آزادیبخش فلسطین نیز از زمان اجلاس سران عرب در سال ۱۹۸۲، مفهوم راه حل دو دولتی را پذیرفته است. از آن زمان رهبران این سازمان در مذاکرات مختلف با سران اسرائیل و با میانجیگری آمریکا تلاش کردند این راهکار را اجرایی سازند. دستیابی به توافق های اسلو ۱ و ۲ بخشی از این روند است اما موانعی جدی در مسیر تحقق این ایده وجود دارد که امکان اجرایی شدن آن را نمی دهد.
موانع اجرای راهکار دو دولتی
مهمترین موارد اختلاف شامل مرزهای خاص دو کشور (اگرچه بیشتر پیشنهادها بر اساس خطوط 1967 است)، وضعیت بیت المقدس، شهرک سازی اسرائیل و حق بازگشت آوارگان فلسطینی است. همچنین در این راستا اشغالگری رژیم صهیونیستی موضوعی کلیدی است که فلسطینیان را از تشکیل کشور خود باز میدارد. رژیم صهیونیستی در سال 1967 بر سرزمینهای فلسطینی - غزه، کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی - تسلط یافت و فلسطینیها از آن زمان تحت سلطه نظامی زندگی میکنند. تلاشهای بینالمللی از دهه 1990 نیز نتوانسته است وضعیت موجود را تغییر دهد.
نکته دیگر اینکه حتی اگر این رژیم برای پایان دادن به حکومت نظامی خود تحت فشار قرار گیرد، خود فلسطینیها عمیقاً دچار اختلاف شدهاند و در شرایطی که گروههایی مانند سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) راهحل تشکیل دو کشور را تایید میکنند، سازمان حماس به دنبال نابودی رژیم صهیونیستی است و قطعا تشکیل کشور فلسطین در دو فضا متضاد فلسطینی امکانپذیر نیست.
موضع کابینه راستگرای نتانیاهو
در این میان، نتانیاهو به عنوان سابقهترین نخست وزیر این رژیم هرگز ایده تشکیل یک کشور واقعی فلسطین را نپذیرفته است. اما آنچه باعث میشود اظهارات نتانیاهو اکنون تأثیرگذار باشد، تا حدودی به دلیل جنگ ویرانگر غزه است که برای دولتها و دیپلماتهایی که به دنبال رسیدگی به بحران اسرائیل و فلسطین هستند، حرکتی تازه ایجاد کرده است.
این سخنان متحدان اسرائیل مانند آمریکا و انگلیس را نیز در موقعیت دشواری قرار داده است. واشنگتن و لندن مدتهاست که اسرائیل را در برابر فشارهای بینالمللی با تکرار این نکته که راهحل دو کشوری با مذاکره، برنامهای قابل اجرا برای پایان دادن به بحران است.
اظهارات نتانیاهو دشواری این مسیر را نشان داد و لذا دیپلماتهای غربی اکنون در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه ممکن است رژیم صهیونیستی مجبور به پایان دادن به اشغال شود. در این راستا گزینه تحریم این رژیم در برخی محافل سیاسی مطرح شده است. علاوه براین وزرایی مانند اسموتریچ و بن گویر نیز به شدت با ایده راهکار دو دولتی مخالف هستند و آن را به نوعی عقب نشین و بخشیدن اراضی به فلسطینی ها تعبیر می کنند. لذا در صورتی که حتی نتانیاهو مجبور به پذیرش این ایده شود، وزرایش مخالفت می کنند و همین مسئله می تواند موجب فروپاشی کابینه شود.
نگاه جمهوری اسلامی ایران به آینده فلسطین
در کنار راهکار دو دولتی، در چند دهه اخیر چندین ایده جایگزین دیگر نیز مطرح شدند اما با توجه به اختلافاتی که بین فلسطینیها و رژیم صهیونیستی بر سر مالکیت بیتالمقدس، تعیین وضعیت شهرکهای یهودی نشین و حدود مرزی کشور فلسطین وجود دارد، آنها نیز عقیم ماندند.
در این رابطه می توان به طرح «صلح عربی» ملک عبدالله، پادشاه عربستان در سال 2002، تابعیت دوگانه موشه یلعون در سال 2010، معامله قرن ترامپ در سال 2017 و راهکار سه ماده ای چین در سال 2023 اشاره کرد. اما نقطه مشترک همه این ایده ها «مشکل تعیین سرنوشت بیت المقدس به شیوه ای که دو طرف راضی باشند» است.
در این راستا طرح جمهوری اسلامی ایران را می توان یک طرح مترقی دانست که این مشکل را ندارد. در مهر سال 1379 مقام معظم رهبری ایده «هر فلسطینی یک رأی» را مطرح کرد. طبق بیانات رهبری: «راه حل این است که آوارگان فلسطینی از لبنان و هر نقطه دیگری که هستند، به فلسطین برگردند. این چند میلیون فلسطینیای که در بیرون فلسطین زندگی میکنند، به فلسطین برگردند. مردم اصلی فلسطین - چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی - رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی بر کشورشان حاکم باشد. اکثریت قاطع مسلمانند؛ تعدادی هم یهودی و مسیحیاند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطیناند و پدرانشان در این جا زندگی کردهاند. نظامی را که مطلوب این جمعیت است، سرِ کار بیاورند؛ بعد آن نظام تصمیم بگیرد با کسانی که در طول این چهل سال، چهل و پنج سال و پنجاه سال به فلسطین آمدهاند، چه کار کند. نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان داده شوند؛ این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است؛ این راه حلِّ بحران است.»
این ایده توسط جمهوری اسلامی ایران در قالب یک طرح دیپلماتیک در آبان سال ۱۳۹۸ به سازمان ملل متحد ارائه و به ثبت رسید. رویکرد جمهوری اسلامی در بحث فلسطین همواره بر این دیدگاه مبتنی است و ماهیت وجودی این راهکار هم مراجعه به آرا مردمی است. در این رویکرد تعیین همه چیز به نظر مردم بستگی دارد و کسی از بیرون برای آنها تعیین تکلیف نمی کند.
اما مخالف اصلی و جدی این طرح، رژیم صهیونیستی است. زیرا در بهترین حالت اکنون تعداد یهودی ها در اراضی اشغالی طبق آمار رسمی 7 میلیون نفر است. هم اکنون 2 میلیون نفر عرب در اسرائیل ساکن هستند که این رقم را اگر به فلسطینی های ساکن کرانه باختری، نوار غزه و اردوگاه های لبنان، اردن و سوریه بیفزایید به بیش از 10 میلیون نفر خواهد رسید. در این صورت اسرائیلی ها می دانند صندوق رای به نفع آنها نخواهد بود.
راهکار دو دولتی، طرحی که هرگز اجرایی نخواهد شد
با این توصیفات می توان نتیجه گرفت این راهکار هرگز بعد اجرایی به خود نمی گیرد. زیرا علاوه بر مخالفت های جدی در داخل اراضی اشغالی از سوی راستگرایان، موانع مهمی در مسیر عملیاتی شدن آن نیز وجود دارد. اسرائیل با الحاق خزنده در کرانه باختری از طریق شهرک سازی زمین هایی که زمانی قرار بود بخشی از کشور فلسطین باشد را تصرف کرده است. در همین حال آرام آرام در حال پیشروی در بخش شرقی بیت المقدس است تا بتواند کل آن را یهودی نشین کند. طرح های انتقال سفارت های خارجی به این شهر نیز در جهت رسمیت بخشی به پایتختی بیت المقدس برای اسرائیل است. بازگشت به مرزهای 1967 موجب کوچک شدن وسعت سرزمینی این رژیم خواهد شد و لذا می توان نتیجه گرفت اگر در چند ماه اخیر به واسطه جنگ غزه این ایده دوباره در دستور کار غرب قرار گرفته است صرفاً در راستای آرام کردن افکار عمومی است که سیاستمداران نشان دهند به دنبال راه حلی برای فلسطین هستند. وگرنه آنها که به ماهیت این طرح آشنا هستند به خوبی میدانند ایده دو دولتی یک ژست سیاسی بیش نیست.
ارسال نظر