عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی بررسی کرد؛
آموزش و پژوهش فلسفه در دانشگاههای مجازی
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: آموزش و پژوهش فلسفه در دانشگاههای مجازی و مجازی- حضوری، به جای محلیگرایی ومکتبسازیهای غیر همگن، به یکسانسازی های جهانی خاصی نظر دارد.
به گزارش خبرگزاری موج، رضا ماحوزی عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در همایش نسبت فلسفه با فضای مجازی که در بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار شد سخنرانی خود را با عنوان آموزش و پژوهش فلسفه در دانشگاه های مجازی ارائه کرد و گفت: آموزش فلسفه در دانشگاههای مدرن آلمانی، با هدف نیل به سه نتیجه وحدت علم، ارتقا وضعیت شهروندی و در نهایت، سعادت فردی و جمعی، در دو سطح پی گرفته می شد. در سطح اول، فلسفه به مثابه رشته ای تخصصی مباحث خود را دارد و استادان و دانشجویان فلسفه به صورت تخضصی مباحث رشته خود را دنبال می کنند. در سطح دوم، فلسفه به مثابه روح دانشگاه مدرن، وحدت علوم و دانش ها را در نهاد مدرن دانشگاه دنبال می کند و با نقادی مستمر مبانی دانش های مختلف، اصلیترین مشخصه این نهاد را، یعنی استقلال دانشگاه را حاصل می آرود. در مقام اخیر، فلسفه بنیاد دنیای جدید و وحدت اجتماعی ای است که هم اهل سیاست از آن منتفع می شوند و هم خود جامعه از قبل آن می تواند آینده را قدم به قدم محقق سازد.
وی افزود: با پیدایش فضای مجازی و قوت گرفتن آن در دهههای اخیر و تحمیل واقعیت خود در عرض واقعیت فیزیکی و ملموس از مجرای کارکردهای متعدد آموزشی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و غیره، شاهد نسل جدیدی از دانشگاههای مجازی و مجازی- حضوری هستیم که به انحاء مختلف هر یک از آنها، حسب چیستی و کارکرد خود، الگوهای متعددی از آموزش فردی، گروهی، جهانی، میانرشتهای و غیره را به نمایش گذاشتهاند.
ماحوزی تاکید کرد: برکنار از ساختار و چگونگی عملکرد این الگوهای آموزشی و پژوهشی، پرسش اصلی موردنظر ما این است که آیا این نسل از دانشگاهها به تمامی اهداف سهگانه فوق متعهد هستند و بدانها دست مییابند یا اینکه متناسب با ساختار وجودی خود، به یک یا دو مورد از آنها متعهد بوده و یا حتی اهداف دیگری را موردنظر دارند.
وی در ادامه با اشاره به مقاله خود در این همایش گفت: این نوشتار بر آن است از خلال معرفی کارکرد فلسفه در دانشگاه مدرن، تفاوت های امروزین دانشگاه با دانشگاه های نسل قبل را خاطر نشان ساخته و تحول اخیر را در تاملی فلسفی به بحث بگذارد.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: بطورخلاصه و بعنوان نتیجه میتوان با توجه به خصلت تودهای این نوع از دانشگاهها و عدم دسترسی مستقیم و مداوم محصلان به استادان و همدورهایهای خود و در نتیجه رواج نوع جدیدی از مدرکگرایی گسترده بینالمللی، میتوان از جدایی میان تفکر و پژوهش از یکسو، و عدم بهرهگیری از فضای فیزیکال زندگی دانشگاهی از سوی دیگر بعنوان وجه منفی این الگو از دانشگاهها و به تبع آن، این نوع از آموزش و پژوهش فلسفه، و دسترسی به رویکردها و سلایق مختلف جهانی در انجام پژوهشها و بهرهگیری از دیدگاههای همزمان آنها در تصحیح و تکمیل یافتهها با توجه عدم محدودیت برخاسته از مرزبندیهای سیاسی و جغرافیایی از یکسو و عرضه فضای آزاد لازم برای گسترش عقلانیت انتقادی از سوی دیگر، بعنوان وجوه مثبت این نوع از آموزش و پژوهش فلسفه لحاظ کرد. با توجه به این وجوه مثبت و منفی میتوان گفت، آموزش و پژوهش فلسفه در دانشگاههای مجازی و مجازی- حضوری، به جای محلیگرایی و مکتبسازیهای غیر همگن، به یکسانسازیهای جهانی خاصی نظر دارد که بر اساس منطقی جهانی در آموزش و پژوهش فلسفه، آموزش دهندگان و آموزشدیدگان را تربیت میکند.
ارسال نظر