اسلاوی ژیژک:
رویکرد «سنجیده روی سیاسی» توسط دموکراتها دلیل پیروزی ترامپ است
فیلسوف و نویسنده اسلوانیایی همچنان بر این عقیده است که رویکرد محطاتانه (سنجیده روی سیاسی) یکی از دلایل اصلی شکست دموکراتها در انتخابات سال قبل ایالات متحده بوده است.
خبرگزاری موج-محمد حسین غریب؛ اسلاوی ژیژک که مشهور به اظهارنظرهای بحث برانگیزی است که مورد پسند رسانههای غرب نیست، در انتخابات اخیر روی کار آمدن ترامپ را «منطقیتر» از کلینتون بیان کرده است.
این پروفسور دانشگاه لیوبلیانا تاکنون بیش از ۵۰ کتاب به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی و اسلووانیایی به چاپ رسانده است. حوزه تحقیقات وی فلسفه لکان، مارکس، کانت و هگل است و کتابهایش در برگیرنده موضوعاتی از قبیل فرهنگ، سیاست، جامعه شناسی و روانکاوی لکان است.
این فیلسوف معاصر که معروف به الویس مطالعات فرهنگی است، اظهارنظرهای ناخوشایندی برای رسانههای غرب داشته است. اظهارنظرهایی از قبیل: «داعش اصلا وجود ندارد. ما در غرب آنها را بوجود آوردهایم»، «ایران بهشت فمنیسم است. چرا کسی از حقوق زنها در عربستان سعودی حرف نمیزند؟»، «اسرائیل در جنوب لبنان از القاعده حمایت مالی میکند.»، «صهیونیسم، ضد یهودیترین موجودیت است»، «افغانستان یک کشور چند فرهنگی سالم بود؛ تا اینکه ما به آنجا رفتیم و کشور را ویران کردیم. من خودم چهل سال پیش آنجا زندگی میکردم. یادم هست که کشوری آرام بود»، «در نزدیکی سوریه کشورهای به شدت ثروتمندی وجود دارند. کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات. اینها حتی یک پناهجو هم دریافت نکردهاند. درحالی که مستقیما در حال ایجاد آشوب در سوریه هستند»، «برای ساماندهی به وضعیت پناهجوها در اروپا ارتش باید وارد عمل شود.»، «عربستان سعودی، یک کشور دیگر (قطر) را متهم به تروریسم میکند. عربستان سعودی که در واقع اصلا کشور نیست. اینها یک مافیای خانوادگی هستند که پول نفت دارند و روند رشد بورس را کنترل میکنند. بعد در چنین شرایطی، شما از رسانههای غرب فقط اخبار پوچ دریافت میکنید. مگر آنکه خود شما بروید سراغ ویکی لیکس. بیاید صادق باشیم؛ شما نمی توانید حملات تروریستی لندن را محکوم کنید ولی درباره حمایت مالی بریتانیا از عربستان، در جنگ یمن، حرفی به میان نیاورید.»، «همدردی جهانی با شارلی ابدو خندهدار است. اگر می توانید یک کاریکاتور ضد صهیونیسم هم انتشار دهید».
تمام این اظهارنظرها باعث شده است که این فیلسوف معاصر قادر نباشد راحت مقالههایش را منتشر کند، سخنرانیهایش لغو میشود و در رسانهها و مطبوعات مورد سرزنش قرار میگیرد. ولی ژیژک معتقد است که هنوز دوستانی دارد که حرفهایش را انتشار میدهند. وی بیان میکند «تا ده سال پیش میگفتند یک دلقک هستم، اما حالا فهمیدهاند که نه. حرفی برای گفتن دارم.»
در انتخابات سال گذشته ایالات متحده، ژیژک اعلام کرد که به ترامپ رای خواهد داد. وی اعتقاد دارد حمایتهایش از ترامپ در مقابل کلینتون در انتخابات سال قبل، دردسرهایی برایش درست کرده است، تا جایی که او را به تندروی متهم کردهاند.
طبق نظر وی، به محض کنار زدن برنی سندرز، هیلاری کلینتون به مرکز (جریان حاکم بر آمریکا) نزدیک شد. هیلاری کلینتون نماینده سیاستهایی بود که رویکرد ثابتی نداشتند. از طرفی، درگیر وال استریت بود، اما در عین حال در جنبش اشغال وال استریت شرکت میکرد، از یک طرف به «ال جی بی تی» میرفت و از طرف دیگر از سرکوبها در عربستان حرفی به میان نمیآورد. در جایی میگوید مخالف جنگ است و در جای دیگر، داعش را بهوجود میآورد و با عربستان سعودی رابطه خوبی دارد.
از رفتار ترامپ متنفر هستم
ژیژک معتقد است که این سیاستهای متناقض حزب کلینتون، یکی از دلایل شکست دموکراتها بوده است. هرچند که اسلاوی ژیژک از پیروزی ترامپ حمایت میکند و میگوید که به او رای داده است، ولی در عین حال اشاره میکند: «امیدوارم برداشت اشتباه نشود. من از رفتار ترامپ متنفر هستم. از نظر من ترامپ منزجرکننده است. ترامپ نماینده شکست تمام ارزشها در انظار عمومی است. ولی از طرف دیگر مشکل دموکراتها، سنجیده روی سیاسیشان بوده و همیشه خواهد بود. بدتر از انتخاب شدن ترامپ میتوانست پیروزی کلینتون باشد، صرفا با این تفسیر که برای جلوگیری از یک فاجعه به روند بد حال حاضر ایالات متحده ادامه دهیم.»
«سنجیده روی سیاسی»، اصطلاحی که در اوایل قرن بیستم بهوجود آمد و در دهه 60 میلادی به اوج خود رسید، به شیوهای از صحبت کردن، سخنرانی و ارائه نظرهایی گفته میشود که در آن شخص، تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا اقلیتهای جامعه که مورد بیمهری قرار گرفتهاند را نرنجاند.
به عنوان نمونه ژیژک شیوه برخورد با سیاه پوستان را مثال می زند:«طوری شده است که دموکراتها از خودخوری و احساس گناه لذت میبرند. میگویند سیاه پوستان را کاکا سیاه خطاب نکنیم. بهتر است بگوییم آفریقایی آمریکایی. بعد به این نتیجه میرسند که واژه آفریقایی آمریکایی، سیاههای دیگر نقاط جهان را در بر نمیگیرد. چون ممکن است یک سیاه پوستی، اصالتا آفریقایی نباشد. یا مسئله بازیافت و اهمیت دادن به محیط زیست؛ هر روز از هم میپرسند که زبالههای خود را به صورت تفکیک شده در سطل زباله ریختهاند یا نه.»
هرچند که این فیلسوف اسلووانیایی با این موارد مخالف نیست، ولی «دلیل اصلی پیروزی ترامپ» را «درگیری بیش از حد حزب دموکرات با سنجیده روی سیاسی» میداند.
وی در مصاحبه خود با شبکه آر ته، بیان داشته است:«از طرفی مردم آمریکا از سیاستهای متناقض کلینتون و همچنین سنجیده روی سیاسی (که در آن نیز تناقضهای فاحش دیده میشد) خسته شده بودند و از طرف دیگر با سادگی ترامپ همزادپنداری کردند. مخالفهای نظام حاکم بر آمریکا یا همان جریانهای چپ دچار اشتباه محاسباتی جدیای شدهاند. هرجا که ترامپ اشتباهی میکرد، میگفتند دیگر کارش تمام است. در اینجا باید به آنها بگویم مشکلشان این است که مقالههای لکان را نخواندهاند. زیرا که نمیدانند مقوله همزاد پنداری چگونه عمل میکند.
ژَک لکان، به طور واضح میگوید که ما انسانها اکثر مواقع ناخودآگاه با ضعفها و اشتباهات دیگران همزاد پنداری میکنیم. به همین علت، هر بار که ترامپ اشتباهی میکرد، (چه در نشر اطلاعات غیر واقعی، چه بی نزاکتی او) و مخالفهایش وی را مورد تمسخر قرار می دادند، مردم عادی با او همزاد پنداری میکردند و آن را به نوعی حمله به خود میدیدند. در مجموع ترامپ قصد انتقال این پیام را داشت که من هم یکی مثل شما هستم. من هم اشتباه میکنم و سنجیده روی سیاسی ندارم.»
ترامپ به دلیل شکست جنبش سندرز پیروز شد
ژیژک معتقد است که خیلی پیشتر، والتر بنیامین نکته خوبی در رابطه با این موضوع بیان کرده است: «در پس هر فاشیسم، یک جنبش شکسته خورده خوابیده است.» به این معنا که پیروزی ترامپ نه به خاطر لیاقت خود او، بلکه به دلیل حماقت مخالفهای نظام حاکم بر ایالات متحده است. ترامپ پیروز شد زیرا که جنبش سندرز شکست خورد.
وی بیان می دارد که «برنی سندرز می توانست گزینه خیلی خوبی برای دموکرات ها باشد. تا چند سال پیش چه کسی فکر میکرد امکان آن وجود داشته باشد که برنی سندرز یکی از گزینههای ما باشد؟ یکی از اشتباهات کلینتون، که این هم باعث شکست سخت کلیت دموکراتها شد، کنار زدن برنی سندرز بود و اشتباه فاحش سندرز، حمایت از کلینتون بود. واقعا نمیتوانست خیلی آرام کنارهگیری کند و تبدیل به یک جریان بزرگ بر ضد حاکمیت آمریکا شود؟» ژیژک معتقد است که برنی سندرز «نماد مخالفت و ضدیت جدی با ساختار و نظام آمریکا است. مخالف جدی و نه نمادین و ظاهری مانند کلینتون.»
ژیژک در مقاله اخیرش بیان میکند «سنجیده روی سیاسی» جریان مخالف تا حدی است که ما میبینیم انگار اصلا تغییر را نمیخواهند.
«مشکل آنها با پیروزی ترامپ این نیست که با سیاستهای وی مشکل دارند. آنها اصلا تغییر واقعی را نمیخواهند. جورل اورول در مقاله اش در سال 1937 یک جمله حیرتانگیز دارد. او نوشته است: ما همه بر ضد فاصله طبقاتی میجنگیم، ولی فقط تعداد اندکی از ما واقعا میخواهیم که آن را از بین ببریم. در اینجا به این نتیجه میرسیم که تمام جنبشها، بهصورت ناخودآگاهانه، در بنیان خود معتقد هستند که در حقیقت چیزی قابل تغییر نیست.»
ترامپ منزجر کننده است
اسلاوی ژیژک معتقد است که «ترامپ منزجر کننده است» ولی یک پدیده لازم برای فضای سیاسی و اجتماعی ایالات متحده است. ترامپ لازم است تا «دموکراتها به خودشان بیایند و تغییرات بنیادین در ساختار خود ایجاد کنند.» وی ادامه می دهد: «یک مریضی را در نظر بگیرید. انتخاب کلینتون صرفا میتوانست مصرف مسکن برای حل این مشکل باشد. ولی اشتباه نکنید. ترامپ خود مریضی نیست. او نشانههای فاحش آن مریضی است. ترامپ علائم یک مریضی است که همان رویکرد اشتباه دموکراتها در تمام این سالها باعث بروز آن شده. ما می توانستیم چهار سال دیگر با یک شخصی با سیاستهای کلینتون ادامه دهیم، ولی چیزی تغییر نمیکرد و پس از چهار سال حتما یک پدیده دیگر مانند ترامپ روی کار میآمد.»
از نظر ژیژک، ترامپ گزینه بدی نیست. ترامپ فاجعهای است که باید مانند یک زلزله در نظام آمریکا عمل کند. در حال حاضر خشمی در جامعه آمریکا وجود دارد. ژیژک امیدوار است که با روی کار آمدن ترامپ، این خشم جامعه در جایی متمرکز شود. در چنین شرایطی «ترامپ باید قدمهایی بر ضد حاکمیت کلی نظام آمریکا بردارد. در غیر اینصورت مردم خود به میدان میآیند.»
ارسال نظر