سوال مهم تحلیل گر فلسطینی الجزیره:
رهبران فلسطین چه زمانی به شکست استراتژیک اعتراف خواهند کرد؟
جلال ابوخاطر تحلیل گر فلسطینی پایگاه الجزیره معتقد است راه حل دو کشوری مدت ها است که مرده و رهبران فلسطین هرچه سریع تر باید به شکست خود اعتراف کنند.
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، آیا اگر استراتژی ما شکستخورده و مانور سیاسی ما به بنبست رسیده، وقت آن نیست که مسیرمان را تغییر دهیم؟ یک ماه پیش بود که دولت ایالاتمتحده از تحول سیاست خود در قبال وضع قدس خبر داد، امری که فینفسه به معنای پایان یافتن میانجیگری آمریکا نیز بود، ازاینرو اکنون بسیاری از فلسطینیان از خود میپرسند چرا تشکیلات خودگردان هنوز تغییر کلانی را در رابطه با استراتژی تبدیلشدن به یک دولت حکمران و تحقق عدالت برای مردمش ایجاد نکرده است؟
یکی از دلایل پافشاری بر مسیر قبلی، این است که رهبران فلسطین اصولاً استراتژی بدیلی در ذهن ندارند. اما به نظر میرسد مهمتر از آن میل شدید قدرتمندان به حفظ وضع موجود است. زیرا وضع موجود نهتنها اسرائیل را در مقام قدرت اشغالگر حفظ میکند، بلکه از سوی دیگر منافع طبقه فرادست فلسطین نیز که از نظام فعلی انحصار قدرت و ثروت متنفع میشوند را نیز در سرزمینهای اشغالی حفظ میکند.
تشکیلات خودگردان با قرار دادن منابع بقای اقتصادی در دسترس گروههای خاصی از فلسطینیان بهجای حمایت از برنامههایی که در راستای منافع ملی باشد، حمایت سیاسی آن گروهها از خود را همیشگی کرده است. این طبقه فرادست مستقیماً از توزیع منابع عمومی توسط تشکیلات خودگردان برخوردار میشود. در مقابل به هیئت حاکمه فعلی کمک میکند تا وضع موجود را حفظ کنند و از تسلط خود بر سپهرهای سیاسی و اقتصادی حراست نماید.
بنابراین، هم تشکیلات خودگردان و هم سازمان آزادیبخش فلسطین، بهشدت و حدت هرچه تمام تلاش میکنند مذاکرات راهکار دو کشوری را بدون هیچ نتیجه و هدفی ادامه دهند.
تشکیلات خودگردان این واقعیت را نمیپذیرد که راهکار دو کشوری حتی پیش از آنکه «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را اعلام کند نیز مرده بود. اسرائیلیها هیچ تمایلی به هرگونه «فرایند صلح» نشان نمیدهند. عموم جامعه اسرائیل نیز حتی حاضر نیستند از شهرکهای ساختهشده در دره اردن و یا معاله آدومیم و آریل نیز بهعنوان بخشهای سرزمینی که باید برای تأسیس دولت مستقل فلسطینی دست بکشند.
شهرک سازان بهطور مصممی به ساخت شهرکها ادامه میدهند؛ اخراج فلسطینیان از زمینها و غصب زمینها ادامه مییابد. بنابراین واقعیاتی که بر روی زمین میبینیم نشان از آن دارد که تشکیل یک دولت همسایه فلسطینی به پایتختی قدس شرقی اشغالی غیرممکن شده است.
اما تشکیلات خودگردان مانند فردی در حال غرق شدن که به ساقه یک نِی چنگ زده، هنوز میکوشد با صحبت کردن از تعلیق شناسایی اسرائیل، نشان دهد راهکار دو کشوری امکانپذیر است. حکام فلسطین امیدوارند اتحادیه اروپا را به کمک و شناسایی دولت مستقل فلسطینی وادار کنند. اما به نظر نمیرسد بروکسل مایل به امضای این چک سفید امضا در قبال راهکار بیجان دو کشوری باشند.
از سوی دیگر از آنجا که سرزمینهای تحت اختیار تشکیلات خودگردان ممکن است بهزودی از طریق ابتکار حزب حاکم اسرائیل در کنست بهصورت قانونی به دولت یهود منظم شود، هیچ مبنا و دلیلی برای تداوم استراتژی حمایت از فرایند موجود صلح توسط این ساختار باقی نمیماند.
اگر حمایت آشکار بینالمللی از فلسطین انجام نشود، ادامه دادن مذاکرات بیهوده است و تشکیلات خودگردان باید به شکست استراتژیک خود اعتراف کند.
درواقع نیاز مبرمی به این وجود دارد که رهبران فلسطین در برابر مردم بهروشنی اعتراف کنند: «بله، ما شکستخوردهایم»، بسیاری از فلسطینیان میخواهند چنین جملهای را بشنوند.
برای این امر، رهبری منسوخ باید کنار رود؛ در این لحظات خطیر استبداد و خودرأیی قابلقبول نیست. درحالیکه سالهای سال است، اسرائیل واقعیات روی زمین را رقم میزند، کاربردیترین ابزار خود در مذاکرات را بیاثر کردهاند. آنها با «مصالحه» پیش از موعد در این مخمصه گرفتارشدهاند.
در این مرحله خطیر تاریخی، صداقت کامل رهبران فلسطین میتواند بارقههایی از امید را به رویمان بگشاید و مردم را برای یافتن راهکارهایی دیگر و استراتژی جامعی متحد سازد.
بهعنوان مردم فلسطین، ما امروز نیازمند آن هستیم تا مطالبه گر تغییری دراماتیک در استراتژی جمعیمان باشیم. ما باید مردمان را در فرایند تصمیمگیری برای آینده مشارکت دهیم، مثلاً از طریق شورایی که نماینده همه فلسطینیان باشد، چه گروههایی که امروز درون وطن ساکناند و چه مهاجرانی که بیرون از مرزها هستند.
همانطور که «ادوارد سعید» در سال ۱۹۹۸ در مقالهای نوشت: «تا هنگامیکه به سلاح انتقاد و آگاهی مجهز نشویم نمیتوانیم برای حقوق، تاریخ و آیندهمان بجنگیم.»
زندگی تحت اشغال برای بسیاری از فلسطینیان دیگر وضعیت غیرقابلتحملی شده است. اما تا وقتیکه به نقادی از خود و صداقت با خود مجهز نشویم، نخواهیم توانست با ظرفیت تمام مقابل اشغال بایستیم. تنها در این صورت میتوانیم استراتژی جدیدی را برای مقاومت و پایان دادن به اشغال تدوین کنیم.
ارسال نظر