به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، با قدرت یابی دونالد ترامپ در بالاترین منصب ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا ، تحلیلگران بر این عقیده هستند که سیاست خارجی وی فاقد استراتژی است یا برخی با کنایه معتقدند تنها استراتژی آمریکا در این دوره این است که فاقد استراتژی است. اما با اندکی تسامح برخی استراتژی وی را نابودی میراث باراک اوباما می دانند که مهم ترین میراث وی توافق هسته ای بین ایران و گروه ۵+۱ است.

دونالد ترامپ از همان دوران میتینگ های انتخاباتی، توافق هسته ای ایران یا به تعبیر دیگر برجام را بدترین توافق تاریخ، توافق بد، توافق شرمسارانه برای آمریکا نامید و همواره بر پاره کردن و لغو آن تاکید می کرد.

پس از قدرت یابی با برتری نقش ساختار بر کارگزار در ایالات متحده آمریکا وی در طول یک سال ریاست جمهوری اش نتوانست به وعده خود جامه عمل بپوشاند و سه بار پای بندی ایران به توافق را هم تایید کرد. اما در آخرین بار وی متذکر شد که اگر اصلاحات مدنظر وی اجرا نگردد از توافق خارج خواهد شد.

دو جناح عمده رادیکال و پراگماتیست نقش مهم و تعیین کننده در اتخاذ سیاست خارجی آمریکا در قبال توافق هسته ای ایران را ایفا کردند. حلقه رادیکال ها که افرادی افراطی و نژادپرست هستند شامل نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل و مایک پامپئو رئیس سابق سازمان سیا است که همواره بر خروج آمریکا از برجام تاکید می کردند و این کشور را تهدید بالاتر از گروه تروریستی داعش می دانستند.

حلقه پراگماتیست ها شامل رکس تیلرسون وزیر امور خارجه سابق ، جیمز متیس وزیر دفاع و مک مستر رئیس شورای امنیت ملی امریکا بودند که با وجود این که آن ها بر تهدید آمیز بودن ایران برای منافع و امنیت ایالات متحده آمریکا اتفاق نظر دارند ولی مخالف خروج آمریکا از توافق هسته ای با ایران هستند زیرا معتقدند که خروج آمریکا منجر به کاهش اعتماد جامعه بین المللی به این کشور می گردد و همچنین بر این تصریح دارند که توافق  هسته ای مکانیزم خوبی برای ممانعت از هسته ای شدن ایران است.

اما با عزل رکس تیلرسون وزیر امور خارجه و مک مستر مشاور امنیت ملی از جناح میانه رویان، قدرت یابی مایک پامپئو و جان بولتون دو ضد ایرانی حاکی از تهاجمی تر شدن سیاست خارجی ترامپ در قبال توافق هسته ای است. در این مورد دو دیدگاه و تحلیل مدنظر است:

برخی تحلیگران و متخصصان حوزه روابط بین الملل بر این عقیده هستند که انتصاب دو رادیکال توسط ترامپ زمینه یک دست شدن مقامات آمریکا برای اتخاذ یک تصمیم واحد را فراهم می کند و این می تواند زمینه خروج آمریکا از برجام گردد چون تمام آن ها موافق خروج هستند و برخی حتی خواهان جنگ و بمباران کردن این کشور هستند.

برخی دیگر از تحلیلگران بر این عقیده هستند که استراتژی دونالد ترامپ از انتصاب چهره های افراطی و نژادپرست ایجاد فضای هراس و رعب برای امتیاز گیری از دشمنان خود به طور خاص ایران است. در واقع تا از این طریق با مطرح کردن اوضاع به سمت جنگ، از دشمنانش باج گیری کند. در حالی که ترامپ وارد هیچ جنگی با ایران نخواهد شد تنها هدفش محدود سازی روابط بین المللی، انزوا و محاصره منطقه ای ایران از طریق چارچوب همگرایی ریاض و تل آویو است.