در گفتوگو با کارشناسان مطرح شد؛
حاشیهنشینی، نیمهی تاریک شهر
حاشیهنشینی و پیامدهای آن از بزرگترین معضلهای شهری در کشورهای درحالتوسعه به شمار میرود که مشکلهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی به وجود میآورد و توجه و کنترل وضعیت حاشیهنشینی و جلوگیری از گسترش بیرویه آن را در شهرهای کشور و مناطق محرومی همچون کرمانشاه را دوچندان می کند .
به گزارش شیما فتحی، خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، "حاشیهنشینی "سکونتگاه دهها هزار خشم فروخوردهای که زندگی نهتنها در اندکی معدود، روی خوش خود را به آنان نشان نداده بلکه جبر خصمانه زمانه، قربانیان حاشیهنشینی را همواره به کام بدترین مصائب ناشی از نداری کشانده است و این روزها وقتی از کنار هم سن و سالان ساکن شهر و بعضاً متمول خود رد میشوند، در اکثر موارد از آنها به شکل عابر بانکهای شخصی خود که بهزور زندگی در دست دیگران است نگاه میکنند.
«خدایش این انصافه که پولتوجیبی روزانه یک نفر خرج یک ماه خوردوخوراک و داروی مادر مریض من باشِ...مگه میشه وقتی بچهای که نصف منم سن نداره، فلان گوشی آیفون و آی پد دستش باشِ و درحالیکه مامانش بزرگترین دغدغه زندگیاش دیر شدن آب پرتغال فلان مارکشِ، من باید ساعت ۴ صبح از ترس پلیس مجبور باشم تو آشغالها دنبال پسماند چند بار مصرف برای رفع گرسنگی برادر و خواهر کوچکترم باشم...
خداوکیلی اگر یک روز قدرت اینرو داشته باشم، یکهفتهای بچه پولدارهای که خوشی زده زیر دلشان و نمیدانن بااینهمه رفاه و آرامش چکار کنن میبردم تو خانه حلبیها که زندگی کردن و زنده ماندن رو یاد بگیرن و مجبورشان میکردم که توی این مدت اون چیزهایی که ما اسمش غذا گذاشتیم، سق بزنن تا بدانن، افسردگی، مریضی، استرس و درد واقعی یعنی چه...»
حاشیهنشینها به کسانی گفته میشود که در اطراف شهر ساکن هستند ولی جذب نظام اقتصادی اجتماعی آن نشدهاند. آنها اغلب مهاجرانی هستند که برای به دست آوردن زندگی بهتر، به سمت شهرها مهاجرت کردهاند، ولی به علت عدم تمکن مالی و همچنین نداشتن سرمایه، مهارت و تحصیلات نتوانستهاند جلب اقتصاد شهر شوند. درنتیجه، به حاشیهها راندهشدهاند. این افراد قشر فقیری را تشکیل میدهند که با عوارضی چون بهداشت ناکافی، انحرافات، بیکاری، و بزهکاری سروکار دارند.
بنا به اذعان کارشناسان امر، حاشیهنشینی و پیامدهای آن از بزرگترین معضلهای شهری در کشورهای درحالتوسعه به شمار میرود که مشکلهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی به وجود میآورد. این امر ضرورت توجه و کنترل وضعیت حاشیهنشینی و جلوگیری از گسترش بیرویه آن را نشان میدهد.
برخی از جامعه شناسان حاشیهنشینی را ناظر بر محل اسکان بخشی از جمعیت شهری در جهان سوم میدانند که خارج از بازار رسمی زمین و مسکن و بر پایه قواعد و اصول خاص خود از طرف ساکنان اینگونه مکانها ساختهشده است و در مقابل بعضی کارشناسان نیز معتقدند این مقوله، خانوارها و افرادی را در بردارد که در محدوده اقتصادی و اجتماعی شهر ساکناند اما جذب اقتصاد و اجتماع شهر نشدهاند و در حاشیه فعالیتهای زندگی مردم شهرنشین قرار دارند.
وجود نابرابری، ساختار نامناسب شغلی، نبود تسهیلات خدماتی و بهداشتی، مسکن نامناسب، پایین بودن سرمایه فرهنگی، ضعف امنیت و ... از معضلهای نواحی حاشیهنشین به شمار میرود که آن را به بستری برای پیدایش و اشاعه آسیبهای اجتماعی تبدیل کرده است.
به گفته بسیاری از مسئولان کشور و بر پایه آمار، «۲۰ میلیون تن در کشور حاشیهنشین هستند که در بافت فرسوده ۴۹۵ شهر به مساحت ۵۴ هزار هکتار ۱۱ میلیون تن زندگی میکنند و در سکونتگاههای غیررسمی در ۹۱ شهر به مساحت ۵۳ هزار هکتار ۹ میلیون تن زندگی میکنند و همین آمار از خطر دوچندان شیوع حاشیهنشینی و عوارض ناشی از آن بر بدنه شهر و جامعه خبر میدهد.
«فرمانده انتظامی استان کرمانشاه در خصوص رابطه حاشیهنشینی با بروز جرم در مناطق حاشیهنشین میگوید: با توجه به اینکه حاشیهنشینی اغلب نشاءت گرفته از فقر، تشدید نرخ مهاجرت روستایی به شهری و... است شاهد بروز اشتغال غیررسمی و انگلی در این مناطق هستیم که میتواند زمینهساز بروز جرم باشد.»
«وخامت اوضاع جایی نمود بیشتری پیدا میکند که دادستان کرمانشاه نیز خبر از " اختصاص درصد بالایی از پروندههای قضایی در مناطق حاشیهنشین و ساکنان آن میدهد.
صادقی میافزاید: اکثریت افراد ساکن در این مناطق سواد و درآمد پایینی داشته و نرخ بیکاری و تراکم جمعیت نیز در این مناطق بسیار بالاست و تقدیرگرایی و گرفتن حق خود از پولدارها حاکم است که با جمعبندی موارد ذکرشده، درصد بالایی از پروندههای قضایی از همین مناطق حاشیهنشین تشکیل میشود و متأسفانه میزان کودکان کار، میزان انحرافات و جرم در مناطق حاشیهنشین بسیار بالا بوده و چهره نامناسبی را از این نقاط ترسیم کرده است.»
«استاد جامعهشناسی در خصوص رابطه بروز جرائم و معضلاتی چون تکدی گری، اعتیاد و... با پدیده یا واقعیت اجتماعی حاشیهنشینی در کرمانشاه میگوید: آنچه در مورد حاشیهنشینی مهم است این بوده که به نقاط قوت و فرصتهای موجود در این سکونتگاهها چه از سوی مسئولین و چه در تحقیقهای انجامشده، توجه نشده است و بهعنوان یک پدیده منفی معرفیشده و یا این مناطق را صرفاً مناطق جرمزا معرفی کردهاند و گفته میشود آمار جرائم در این مناطق زیاد است. مشاغلی که در این مناطق شکل میگیرد مشاغلی نامناسب و یا حداقل غیررسمی است.
علیرضا قاسمی فر میافزاید: اغلب حاشیهنشینان کرمانشاه به علت نداشتن توان اقتصادی کافی، آلونکنشین، کپرنشین و... بوده و سکونتگاهها با مصالحی غیرمتعارف ساختهشده که سیمای نامناسب به چهره مناطق حاشیهنشین داده است، شاید این ساختار متفاوت با محلات شهری یکی از علل مرتبط شدن این مناطق با جرم باشد و چون در این محیط خدماترسانی به رونق زندگی و اقتصادی نمیانجامد پس اینجا یک چرخهای از اجتماع و موج فقیرنشین به وجود میآید که تکرار میشود و بهنوعی فقر مزمن در این محلات منجر میشود که خود نیز زمینه بروز جرم است.
وی به برخی ویژگیهای حاشیهنشینان نیز اشاره کرد و گفت: اغلب این افراد پیشینه روستایی دارند و از روستاها مهاجرت کرده و فرهنگ شهرنشینی را نمیدانند و به امید داشتن شرایط بهتر به شهرها مهاجرت کردهاند اما چون توان اقتصادی ملحق شدن به شهر را ندارند به این مناطق پناه آورده و در آن سکنی میگزینند و در این شرایط وقتی خود را در مقام مقایسه با شهرنشینان میبینند، سرخورده شده و درنهایت برای گرفتن بهاصطلاح طلب خود از زندگی، جیب متمولین را حق خود دانسته و درنهایت نطفه اولیه افکار بزهکارانه شکل میگیرد.»
روانشناس کرمانشاهی نیز در رابطه با عوارض و مشکلات حاشیهنشینان میگوید: یک سری نیروهای پنهان مثل افراد مجرم و باندهای قاچاق مواد مخدر سرمایهگذاری ویژهای بر روی حاشیه شهرها دارند. مثلاً برای انتقال مواد مخدر از افراد حاشیهنشین شهر استفاده میکنند چراکه فضای باز این مناطق و نبود نظارت کافی در حاشیه شهرها بهترین فضا را برای جرم و جنایتهای سازمان نیافته یا همان گروهی ایجاد میکند.
وی با پذیرفتن این حقیقت که حاشیه شهرها جرم و جنایت و اعتیاد بیشتری نسبت به مرکز شهر دارد میافزاید: ما در انحرافات اجتماعی مفهومی به نام 'لیبل' یا همان 'برچسب' داریم. وقتی برچسبی به شما زده میشود که شما خلافکارید و بمباران فکری در این زمینه میشوید بهصورت ناخودآگاه و خودبهخود زمینه خلاف در شما ایجاد میشود.
طهمورث شیری در واکنش به وجود فرضیه تداوم بزهکاری در حاشیه نشینی، معتقد است که وقتی این جمله تکرار میشود که در حاشیه شهرها انسانهای خلافکار و منحرفی زندگی میکنند حتی اگر بخشی از آن منطقه سالم باشد که چهبسا انسانهای شریفی هم زندگی میکنند اما به دلیل این بمباران فکری این افراد نیز به سمتوسوی خلاف کشیده میشوند.»
ارسال نظر