علی ضیاء در نشست خبری:
نگران آبروی این خانواده هستم/کسی که کلیه اش را می فروشد حتما گرفتار است/من درد پدری که فرزند بیماری دارد را بیان کردم
علی ضیاء در یک نشست خبری در مورد حواشی پیش آمده برای برنامه فرمول یک و پدر و پسر مهمان آن توضیح داد.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری موج، پیش از ظهر امروز یک شنبه ۲۷ آبان ماه نشست خبری برنامه فرمول یک که با اجرای علی ضیاء به روی آنتن میرود، با تاخیر آغاز شد. پیش از این موضوع نشست حواشی پیشآمده پیرامون حضور یکی از مهمانان برنامه که پدر کودکی بیمار بود (افشین ولی خانی و پسرش) عنوان شده بود.
در ابتدای این جلسه علی ضیاء گفت: دلیل انتخاب سام سنتر برای برگزاری نشست، نزدیکی این محل به سازمان صدا و سیما و دفتر ما است و به دلیل اینکه بلافاصله بعد از آ« جلسه مهمی در مورد یک اتفاق فرخنده و بزرگ در برنامه داریم اجبارا در این نقطه از شهر نشست را برگزار کرده ایم.
وی سپس در مقدمه ای به طور خلاصه به اتفاقات رخ داده اشاره کرد و گفت: در برنامه دغدغه این را داشتیم که با نوسانات ارز چه کاری برای مردم میتوانیم انجام دهیم. بنابراین از یک فروشنده لوازمالتحریر که قیمت فروش کالاهایش را تغییر نداده تا رییس بانک ملی را به برنامه آوردیم. تا اینکه ویدئویی در فضای مجازی وایرال شد و پدری در قاب دوربین شبکه اشراق استان زنجان دیده میشود که نگران هزینه درمان کودک سرطانیاش بود. ما از طریق ارتباطمان با استان این فرد که به نظر صادق میآمد را به برنامه آوردیم و مخاطبین بسیار دچار احساسات شدند چون هنوز هم بسیاری از ما عاطفه داریم تحت تاثیر مسائل انسانی قرار می گیریم. اما بعد از برنامه اتفاقاتی افتاد و مبلغی پول نیز جمع آوری شد؛ که تا امروز حاشیه هایی داشته است و شاهد پیچیدگیهایی بودیم که میخواهیم در این مورد صحبت کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با این همه تاخیر و فاصله از اتفاقات مزبور، این نشست برگزار شده است، تصریح کرد: به دلیل التهاب زیادی که در جامعه ایجاد شده بود و این ویدئو به طور غیر طبیعی بسیار دیده شده بود، ترجیح دادیم که از این التهابات فاصله بگیریم و البته با تحقیق و دقت بیشتری صحبت کنیم. بنابراین باز هم به رغم فاصلهای که افتاده این جلسه برگزار شده است.
ضیاء در مورد بیماری کودک مورد نظر گفت: این کودک دچار بیماری لنفوم هوچکین است که با پیشرفت علم نود درصد افراد مبتلا درمان میشوند و ده درصد نه. البته افراد تحت درمان تا پنج سال از عوارض شیمیدرمانی سنگین آن رنج میبرند. ما امیدواریم که این کودک درمان شده باشد و در آن ده درصد نباشد، گرچه تلاشهای زیادی برای او شده است اما هنوز هم در مورد بیماری او با احتمالات صحبت می شود.
این مجری تلویزیون در مورد تحقیق پیش از دعوت مهمان به برنامه، گفت: کار ما هم مشابه فعالیت اصحاب رسانه مکتوب است. بازپرس و محقق و مانند اینها نیستیم. وقتی ویدئویی در یک شبکه استانی تولید شده که تهیه کنندگان آن، به منزل سوژه مورد نظر رفتهاند و آن کودک نزدیک به هزار صفحه پرونده پزشکی دارد. این ویدئو به دفعات بسیار دیده شده و جامعه را تحت تاثیر قرار داده و واقعا ما نمیتوانستیم یک ماه برای به نتیجه رسیدن تحقیقات و استعلامها صبر کنیم و بعد به آن بپردازیم اما، در حد یک برنامه زنده، تحقیق لازم را انجام داده بودیم، گرچه من بعد بیش از این تحقیق خواهیم کرد.
مجری برنامه فرمول یک افزود: سیاه یا سفید دیدن این موضوع همه را متضرر میکند. واقعیت این است که کلیه این پدر موضوع برنامه ما نبود بلکه موضوع، کودک بیماری بود که گران شدن دلار در تامین داروهایش مشکلاتی ایجاد کرده است. اما نکته مهم این است که چه زمان فروش کلیه درست باشد یا نه، باید توجه داشت که فردی که از سر ناچاری کلیهاش را میفروشد یعنی اینکه خیلی گرفتار است. البته باید بدانید که داستان فروش کلیه هم ماجرای عجیب خود را دارد.
ضیاء در ادامه تشریح کرد: این فرد زمانی که اقدام به فروش کلیه خود می کند تنها سیصد هزار تومان از خانواده دریافت کننده کلیه به او پرداخت می شود و در ازای آن از او می خواهند که یک ماه به محل کارش که یک ساندویچ فروشی بوده نرود. پس از آن که اهدای عضو انجام می شود مبلغ دو نیم میلیون تومان از بنیاد حمایت از بیماران کلیوی به او داده می شود و ظاهرا یک مبلغ یک میلیون تومانی هم از جای دیگری به او اده می شود که هنوز برای ما اثبات نشده است. اما اتفاق عجیب این است که چندی بعد پدر خانواده دریافت کننده کلیه سرطان می گیرد و فرد مورد نظر ما (افشین ولی خانی) به دیدار او می رود و یک میلیون تومان از پول را به او اهدا می ند و می گوید شما بیش از من به آن نیاز دارید! یعنی ما با فردی طرف هستیم که در حالی که خود از سر نیاز اقدام به فروش کلیهاش می کند در همدردی با یک نفر دیگر از دارایی اش می گذرد.
وی در ادامه در مورد اتفاقات افتاده توضیح داد: کسی که درخواست بلوکه شدن حساب این فرد و بررسی پرونده پزشکی فرزندش را برای روشن شدن حقیقت داد من بودم. در واقع ماجرا از آنجا شروع شد که چند روز پس از پخش برنامه، اطلاعاتی به دست ما رسید که ادعای فروش کلیه برای درمان فرزند صحت ندارد در حالیکه نزدیک یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان پول جمع شده بود که تا کنون هشتاد میلیون تومان از حساب خارج شده است. پس از آن من با پلیس فتا تماس گرفتم و بررسی موضوع را در خواست کردم.
ضیاء سپس تاکید کرد: من خودم از عزیزان دادستانی خواستم که به موضوع ورود کنند. هر کسی می گوید من به دادستانی احضار شدم برگه دادستانی را نشانم دهد. من هرگز به دادگاه احضار نشدهام بلکه از من خواسته شد به عنوان مطلع و برای ارائه برخی توضیحات در فضایی دوستانه و حتی در زمانی خارج از ساعات اداری به دادسرای زنجان بروم تا شائبهای هم شکل نگیرد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا از عواطف مردم استفاده می کنید و به چنین سوژه هایی می پردازید که در نهایت هم مشکلات بیشتری ایجاد می کند گفت: من مسئولیت برنامه خودم را به عهده می گیرم و هیچ جا هم نمی روم و برای پاسخگویی آماده ام. مسئولیت من گفتن درد مردم و گفتن درد یک پدری است که کودک بیمار دارد. این که بگوییم این پدر چنین فضایی را درک نکرده اشتباه است و این که بگوییم همه آن را تجربه کرده باز هم اشتباه است. اما آیا در این کشور کودک سرطانی دیگری نداریم و آیا آنها مشکلاتی ندارند؟
مجری برنامه فرمول یک افزود: اگر بگویید که علی ضیاء از عواطف مردم استفاده کرده به این معنی است که ما از ابتدا از همه ماجرا با خبر بودهایم که این گونه نبوده؛ یا اگر ماجرای فروش کلیه در برنامه مطرح نشده بود ما برای وضع این پدر و کودک غصه نمیخوردیم؟ حتما ناراحت می شدیم چرا که به هر حال همه اینها واکنشی احساسی است.
علی ضیاء در پاسخ به این مطلب که چرا نسبت به فضای مجازی منفعل و دنباله رو هستید که منجر به سوتی دادن می شود و چرا از اتاق فکری استفاده نمی کنید تا سوژه های نابی داشته باشید، ادامه داد: من هم معتقدم که تلویزیون جایگاه فرهنگ سازی است، اما این نکته که در این برنامه سوتی داده شده یا نه قابل تامل است و اینکه آیا این داستان، در فضای مجازی شکل گرفته یا در یکی از شبکه های استانی تلویزیون خودمان به آن پرداخته شده و بارها از شبکههای سراسری نمایش داده شده، هم قابل توجه است. این برنامه قطعا اتاق فکر دارد و پنج نفر از بهترینهای اصحاب رسانه که متفکر و اهل مطالعه هستند با ما همکاری میکنند و البته از همینجا برای دریافت فکر و ایدههای جدید اعلام آمادگی میکنیم.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا اینقدر در مقابل کلمه احضار شدن موضع دارید و با نگاهی از بالا خود را متفاوت از مردم عادی جامعه می پندارید و اصرار دارید که نباید این اصطلاح ر مورد شمابکار برده شود گفت: من بارها به دادگاه رفتهام و در دادگاههای سخت هم حضور داشتم، اما برای ارائه سخنانی که به نفع جامعه بوده است. اما در این مورد خاص که خودم شکل دهنده پروسه بررسی بودهام، واقعا احضار نشدهام چرا که مجرم نیستم. من شهروند درجه یک نیستم و تفاوتی هم بین خودم و دیگران قائل نیستم، اما سوال اینجاست که اگر قرار بوده به پیشنهاد دادستانی در ساعتی به دادگاه بروم که کسی متوجه نشود، پس از کجا همه خبردار شده اند؟
ضیاء در پاسخ به اینکه چرا در مورد صحت ادعای این مرد در مورد بیماری کودکش از موسسه محک سوال نکردید گفت: تخصص افراد متخصص موسسه محک را زیر سوال نمیبرم اما برای ساخت یک برنامه روتین مرجع ما نیستند و ما میتوانیم از پزشک درمانگر بیمار و یا چند نفر از نزدیکان بیمار، استعلام کنیم و به همان اکتفا کنیم. ما به هیچ وجه خود را در مقابل محک یا آنها را در مقابل خود نمیبینیم.
این مجری مطرح تلویزیون در پاسخ به اینکه آیا به آینده این خانواده و فرزندانشان و آبروی ریخته شده هم فکر کردهاید، گفت: واقعیت این است که در روزهای ملتهب، مدام به این فکر میکردم که آبروی این پدر و خانوادهاش حفظ شود و شاید، همه این اتفاقات با چند تلفن کوتاه و مذاکره پنهانی قابل حل بود. در اینکه این خانواده وضع مالی خوبی ندارند شکی نیست و این پدر روحیهای دارد که وقتی میبیند مبلغی مازاد بر نیازش است آن را به خانواده نیازمندی میرساند.
علی ضیاء در مورد سرنوشت پولهای اهدایی گفت: در مورد سرنوشت پول هم باید بگویم که پس از آنکه در اولین برداشت از حساب ما متوجه شدیم و به پلیس فتای زنجان اطلاع دادیم که آنها هم به طور یک طرفه آن حساب را بستند تا جلوی خیر عمومی مردم برای کمک به یک کودک سرطانی گرفته نشود. اما این که این پولها باز گردانده میشود یا به کودکان سرطانی اهدا میشود یا بخشی از آن به این پدر داده میشود دادستانی تصمیم میگیرد.
وی در پایان در پاسخ به سوالی در مورد پایان کار این پرونده گفت: نتیجه پرونده را دادستانی اعلام میکنند. اما من تمام تلاشم را میکنم که حفظ کرامت انسانی آنها اتفاق بیفتد و امیدوارم هیچ اتفاقی حول این پرونده برای آنها اتفاق نیفتد.
ارسال نظر