ناگفته های استعفای بطحایی از زبان مسئول ارشد آموزش و پرورش :
استعفای وزیر آموزش و پرورش مرتبط با افزایش حقوق معلمان بود/بطحایی هیچ علاقه ای به شرکت در انتخابات نداشت
یکی از مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با موج، از ابهامات استعفای سید محمد بطحایی وزیر مستعفی وزارت آموزش و پرورش پرده برداشت.
یکی از مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش در دوره وزارت سید محمد بطحایی، وزیر مستعفی وزارت آموزش و پرورش در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار آموزش خبرگزاری موج، از ابهامات استعفای بطحایی پرده برداشت و به بسیاری از موارد که در استعفای وی موثر بوده اند، اشاره کرد.
این مقام فرهنگی جریان استعفا را به شرطی تشریح کرد که هیچ نام و نشانی از وی در میان نباشد.
بخش نخست این گفت و شنود در ادامه خواهد آمد.
من هیچ تعصبی به بطحایی ندارم و باید واقعیت را به گوش مردم می رساندم
وی در ابتدای این گفتگو تصریح کرد: بر عکس رویه جاری سایر وزرای دولت که معمولا معاونان خود را از دوستان و آشنایان خود انتخاب میکنند، بطحایی برای انتخاب معاونان خود پایبند قانون بود. از جمله خود من. قبل از آنکه با وی افتخار انجام وظیفه داشته باشم، آشنایی چندانی از بطحایی نداشتم و در یک رویه قانونی انتخاب شدم. بنابراین در اول گفتگو به این مورد اشاره کردم که بدانید من هیچ تعصبی به بطحایی نداشته و ندارم و حرف های من صرفا روی دلم سنگینی میکرد و باید به شرط انصاف واقعیت را به گوش مردم می رساندم.
شرکت در انتخابات، بهانهای برای پذیرفتن استعفا بود
این مسئول وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چقدر جریان استعفای بطحایی به شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی مرتبط است، گفت: جریان استعفای بطحایی ابدا هیچ ارتباطی به انتخابات مجلس نداشت و عکس آنکه بسیاری از مردم می پندارند بخاطر شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده، حالتی سهل و ممتنع دارد. به این معنا که درظاهر امر واقعا بخاطر انتخابات بوده است. اما در باطن، ابدا اینگونه نیست و فقط برای پذیرفتن استعفایش به این بهانه متوسل شده بود. چون استعفای بطحایی در چند نوبت قبل از این مطرح شد که با وساطت برخی از مسئولان فیصله پیدا کرد و گاهی با مخالفت دولتی ها مواجه شد.
وی ادامه داد: اما این بار بطحایی از نزدیک شدن انتخابات مجلس استفاده کرد و استعفایش مورد قبول واقع شد. ضمن آنکه برخی از اعضای هیات دولت از اصرار های وی خسته شده بودند و می دانستند که عاقبت باید سر کیسه را شل کنند و مطالبات معلمان را پرداخت کنند. بطحایی چون نتوانست به قول خود که روی چند محور و مشکل اصلی فرهنگیان و معلمان متمرکز بود، عمل کند، مثل هر مسئول متعهدی استعفا کرد. نمی توانست قبول کند که همچنان بر مسند وزارت بنشیند و خیلی ها پشت سر به او بد و بیراه بگویند. چون معلم ها فکر می کردند حساب آموزش و پرورش پر و پیمان است و بطحایی خساست به خرج می دهد و حق آنها را پرداخت نمی کند. دیگر نمی دانستند، برای زنده کردن یک مبلغ جزیی، وزیر باید هفت خان رستم را پشت سر بگذارد. آن هم در این شرایط افتضاح اقتصادی که دولت با کسری بودجه و هزار مشکل مالی دیگر مواجه است.
دولت میخواست برای پرداخت مطالبات فرهنگیان، سر آموزش و پرورش کلاه بگذارد
وی در ادامه افزود: بطحایی انسان قانون مدار و پیگیری بود و از آنجایی که خود نیز معلم بوده و هست، درد جامعه آموزگاران را به خوبی درک میکرد و با تمام قوا در پی افزایش حقوق معلمان و پرداخت حق و حقوق فرهنگیانی بود که از دولت های گذشته از آموزش و پرورش طلب داشتند و دقیقا جریان استعفای او به این مورد مرتبط می شد. اما دولت میگفت باید آموزش و پرورش برای پرداخت طلب فرهنگیان به فروش اماکن و ساختمان هایی چون اردوگاه شهید باهنر در منظریه تهران و برخی از املاک ارزشمند در تهران و سایر شهرها تن دهد. کسانی دنبال این معامله پر سود بودند و می خواستند این ملک عظیم را به قیمتی کمتر از یک سوم قیمت واقعی بفروشند. تا جایی که بسیاری از فرهنگیان با ارسال نامه های سرگشاده مراتب اعتراض خود را به رییس جمهور اعلام کردند و در مقابل دولت عقب نشست. این روش درستی نبود و کلاهبرداری از آموزش و پرورش محسوب می شد.
بطحایی اجازه نداد کم و کسری ها از طریق آموزش و پرورش جبران شود
این مسئول آموزش و پرورش ادامه داد: به هر حال باید معیشت و زندگی فرهنگیان عزیز طوری تامین شود که آنها دلگرم به کارشان شوند. ضمن آنکه همه می دانیم که سر و کله زدن با دانش آموزان امروز چقدر مشکل است. چرا باید این کار مشکل با حقوقی تعریف شود که هیچ سنخیتی با هم ندارند. از طرفی دولت نباید بین سطح حقوق ها و تورم های کمر شکن توازنی برقرار نماید؟ بطحایی دنبال این بود که دیوار معلمان کوتاه تر از سایر حرف و مشاغل نباشد. او قبول نکرد کم و کسری ها از طریق این وزارتخانه جبران نشود.
دست هایی پشت پرده بود که نمیخواست حقوق معلمان افزایش پیدا کند!
این مسئول فرهنگی در بازگشت به بحث استعفای وزیر اسبق آموزش و پرورش، خاطر نشان کرد: دست هایی پشت پرده بود که انگار نمی خواست حقوق معلمان افزایش پیدا کند و معوقات پرداخت شود. علت آنرا دقیقا نمیدانم. اما هر بار که این مساله در هیات دولت طرح می شد به نوعی دولت از زیر این دین شانه خالی می کرد. بطحایی هم انسان متعهدی بود و می گفت وقتی قول داده ام باید انجام شود. به گونه ای که یکی از مهمترین دغدغه های بطحایی افزایش حقوق معلمان و پرداخت معوقات آنها و اطلاح ساختاری ضعف هایی بود که در مدارس ما به نوعی مثل زخم کهنه شده بود و انگیزه درس خواندن را از بچه ها می گرفت. این موارد را بطحایی با مطالعه و تحقیق و پژوهش دریافته بود و ابداً حالت سلیقه ای نداشت.
بطحایی دنبال برطرف کردن ضعف های نظام آموزشی کشور بود
وی ادامه داد:بطحایی می گفت اگر ضعف های نظام آموزشی کشور برطرف شود، امکان پیشرفت و ترقی کشور هم فراهم خواهد شد که این مورد یکی از اصول های سند تحول بنیادین آموزش است. اما دشمنان او با ساخت کلیپی از رقص با آهنگ ساسی مانکن به گوش مردم رساندند که وزیر آموزش و پرورش می خواهد مدارس را تبدیل به رقاصه خانه کند و منظورشان از رقاصه خانه مدارس بود. اما چرا کسی نیامد آن مدرسه و معلمان و دانش آموزانش را شناسایی کند؟ این کلیپ برای رسوا کردن وزیر سابق آموزش و پرورش بود تا جایی که وی در نامه ای که سال گذشته حضور رهبر انقلاب ارسال کردند محور ایجاد نشاط را در مدارس توضیح داده بودند. خب اگر این محور اشکالی داشت خود رهبری واکنش نشان می دادند.
او دنبال فراهم کردن عدالت آموزشی بود
این مسئول آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چه کسانی با سیاست های بطحایی زاویه داشتند، گفت: بطحایی به عدالت تحصیلی در نظام آموزشی اعتقاد داشت. میگفت امکان تحصیل باید به میزان مساوی برای تمام دانش آموزان سطح کشور وجود داشته باشد و فراهم شود. برای همین از وقتی که او به وزارت رسید با برخی مدارس خصوصی و انحصاری موافق نبود و اینها عموما مدارسی بودند که در اختیار چهره های سرشناس بود و شهریه سالیانه برخی از این مدارس تا ۳۰۰ میلیون تومان می رسید.
وی اضافه کرد: از طرفی زمان ثبت نام مدارس استعدادهای درخشان این افراد گزینه های خود را قالب می کردند. چون پدر و مادری که ۲۰۰ - ۳۰۰ میلون تومان را در یک سال شهریه می دهد انتظار دارد به زور بچه اش را به عنوان نخبه بپذیرند ولو اینکه این بچه چیزی بارش نباشد. در ادامه این دانش آموز پس از تحصیلات دانشگاهی کارمند ساده که نمی شود. باید یا وزیر شود یا وکیل مردم در مجلس و خلاصه پست حساسی به او بدهند. همه اینها در بررسی هایی که از وضعیت دانش آموزان در سه دهه گذشته صورت گرفت دستگیرمان شد.
دانش آموزان نخبه به سمپاد معرفی نشده بودند/نخبه کشی در آموزش و پرورش؟!
این مسوول ادامه داد: در یکی از بررسی ها و بازرسیهایی که در یک دوره خاص صورت گرفت، معلوم شد حقکشی های زیادی در مورد مدارس سمپاد صورت گرفته است و برخی از دانش آموزان نخبه به این مدارس معرفی نشده و به جای آن نورچشمی ها در این مدارس ثبت نام شده اند. این یک اتفاق ساده نیست. بلکه مصداق واقعی نخبه کشی است. نخبهکشی در کجا؟! در خود وزارت آموزش و پرورش؟! آن هم بدون هیچ دلیل و منطقی این اقدامات سرخود صورت پذیرفته بود. خب ما چه جوابی داریم که به این افراد بدهیم؟!
اقدامات قانونی بطحایی نان خیلی ها را آجر کرد
این مقام آگاه افزود: بطحایی در حال ساماندهی به این اوضاع بود و غافل از این نکته که این اقدام او به مذاق برخی خوش نمیآید و نان شان را آجر می کند و دست آخر آنقدر به فشارها و خاله زنک بازی های خود ادامه دادند که او استعفا کرد. چون اوضاع آشفته آموزش و پرورش برای آنها سودهای زیادی داشت و وزیر سابق آدم اخلاق مداری است و بسیار بسیار حساس. بارها برخی از مسئولان بلند پایه دولت شوخی – جدی به او می گفتند حرص نخور و فقط بگو باشد. میگفتند تا چشم روی هم بگذاری عمر دولت تمام می شود و در دولت بعدی باید یک وزیر دیگر پاسخگو باشد. خب همین کار را کرده اند که این همه مشکل به جای حل شدن روی هم تل انبار شده و دارد کمر نظام آموزشی یک مملکت بزرگ را می شکند! دانش آموزان بی سواد بار می آیند و قص علی هذا... کمترین اثرش اگر در این مساله نمود پیدا کند که معلمی که برای عدم گذران زندگی و معیشتش، در قبال نمره دادن پول طلب کند. به هرحال اگر دولتها از بودجه و وقت در دوره خودشان برای حل مشکلات استفاده میکردند، این همه مشکل امروزه سد راه وزارت آموزش و پرورش نمیشد.
وزیر را به جای حمایت بایکوت میکردند
وی در ادامه با بیان اینکه خیلی عجیب است که گاهی دست دشمنان آموزش و پرورش از آستین دولتی ها در می آمد و وزیر آموزش و پرورش را به جای حمایت بایکوت میکردند، ادامه داد: وقتی پس از پیگیری های فراوان، برای وزیر آموزش و پرورش مسجل شد که از دولت آبی گرم نمیشود، بهتر دید که به بهانه شرکت در انتخابات از وزارت استعفا دهد و به این وسیله استعفایش بر عکس تصور ما خیلی مورد توجه قرار گرفت و پذیرفته شد. گرچه من نمی دانم در آینده چه پیش خواهد آمد. بطحایی انسان اخلاق مداری است و دوست دارد در هر کسوت و جایگاهی به کشور کمک کند. ممکن است فردا واقعا تصویر او روی پوسترهای انتخاباتی در خیابان ها دیده شود. معلوم نیست که دوستان وی چه راهی پیش پایش بگذارند. دوست ندارم در این صورت مرا کذاب بدانید و فکر کنید همین طور و از سر تعصب حرفی را عنوان کرده ام. اما تا جایی که در جریان امورات وزیر بودم، او هیچ علاقه ای به شرکت در انتخابات نداشت و فقط برای راحت شدن خود و برداشتن این بار سنگین روی دوش خود به بهانه شرکت در انتخابات متوسل شد.
ادامه دارد...
ارسال نظر