نقشه پلید غرب برای بشریت / دم خروس آمریکا از کلام ترامپ بیرون زد
تهدید ترامپ تاکیدی صریح و مکرر بر تلاش غرب برای از بین بردن مظاهر و سرچشمه های الهام مادی و معنوی فرهنگی ما است تا آخرین و جدی ترین قدم را نسبت به استحاله فرهنگی ما برداشته باشد.
سرویس فرهنگی خبرگزاری موج، محمدصالح حجت الاسلامی: ترامپ در توئیتی ایران را به هدف قرار دادن نقاط مختلف کشور از جمله مراکز سطح بالا و مهم فرهنگی تهدید کرد. نکته ای که تاکید و اقراری است بر واقعیت جنگ فرهنگی که میان ایران اسلامی و دنیای غرب وجود دارد.
رفتارهای شیطانی و ددمنشانه گروه تروریستی داعش در منطقه گویای این است که این موتور تخریب و کشتار، هدفی فراتر از تصاحب اراضی برخی از کشورها در سر دارد. دست کم در مجموع عملیات پیچیده ای که با ظاهری خودسر در این منطقه از خود بروز می دهد، اشغال مناطق و حتی کشورهای مختلف و تشکیل دولتی جدید، می توانست هدفی آرمانی به حساب آید؛ اما به نظر می رسد ماموریت و کار ویژه او چیز دیگری است و در نابود کردن هر آنچه که می تواند هویت نام بگیرد یا منشاء الهامی برای جوانان این خطه و حتی جهانیان باشد تعریف می شود. نابودی آنچه که چراغ راهی که برای تامل و نزدیک شدن به تفکر اسلامی و تمدن ایرانی است و در جای جای این جغرافیا پراکنده است.
این نیروی دست نشانده عربی-عبری سفاک پس از هجوم، در عرصه سرزمین های اشغالی اش، هم در کالبد فیزیکی و هم در ابعاد روانی اقدام به تخریب دستاوردها و نشانه های تمدن بشری قابل استناد و اتکا می کرد که قطعا تاثیری عمیق در طول زمان بر افکار عمومی و برداشتش از این منطقه و دین مبین اسلام خواهد گذاشت. ماموریتی که توسط شبکه های معاند و مغرض و متنوع ماهواره ای فعال در اتمسفر کشورهای منطقه و حتی جهان، تکمیل و تثبیت می شود.
بریدن سر یا مثله کردن بدن اسرا، سوزاندن آنها و تجاوز به زنان و دختران بی پناه و گرفتار در دستان اشقیاء، با فریاد ذکر الله اکبر و در مقابل پرچمی سیاه و منقش به نام نامی پیامبر اسلام (ص) آن هم در مقابل دوربین هایی کارآزموده، با بیانی قوی و نمایشی تاثیرگذار، به طور حتم و قطع به یقین، نه تنها ایجاد رعب و وحشت می کند که نه تنها در کوتاه مدت و برای تحکیم تسلط بر مردم تحت سلطه یا اهداف بعدی کارآمد باشد بلکه، دستاورد دیگر و اصلیش نفرت پراکنی ماندگار در اذهان عمومی است. با اتکا به روش های نوین انتقال پیام، این تصاویر و اخبار مربوط به آن تاثیر خود را بر جوانان و افراد کم اطلاع بسیاری که خیلی زود و یا با تاخیر دریافت می کنند، به جای خواهد گذاشت. آن هم نه نفرت از آن شخص تروریست قاتل که با هیبتی دروغین در این قاب ایستاده است، بلکه از تمامی نمادهای به سرقت رفته از دین و فرهنگ غنی ایرانی تا آیندهای را تضمین کند که ذهن خلاق افراد، هر ناملایمتی را به خشونت دینی منتسب کرده و از پذیرش آن و قوانینش برائت جویند.
اما این تصویرسازی هدفمند همه ماجرا نیست چراکه در این منطقه که مهد ادیان بزرگ الهی و تمدن دیرین بشری است، در کنار هویت دینی، هویتی فرهنگی و تمدنی، همچون سرمایه و گنجی غنی حضور دارد و نه تنها جاذب نگاه جهانیان است، بلکه در طول تاریخ، هر وحشی متجاوزی در برخورد با آن دچار استحاله شده است و همه این میراث فرهنگی، الهام بخش جوانان این سرزمین است که در تلاش برای قد کشیدن و احیای استعداد بالقوه خود در استقلال و استبداد ستیزی هستند. پس شیطان بزرگ و استعمار پیر و تخم لق آنها، تنها راه رسیدن به اهداف پلیدشان را در نابود کردن این میراث بشری دیده اند که انجام آن را به دست جماعتی انسان نما در دستور کار خود قرار دادند تا ضمن تلاش برای مقاصد پلید خود، عندالزوم بتوانند نقش پلیس خوب را بازی کرده و در پایان ماموریت، این توحش را دستاویزی برای خلاصی از شر این هیولای خودساخته قرار دهند و هرگز هم پاسخگوی محاکم جهانی نباشند.
اما به نظر می رسد دونالد ترامپ که مست لقمه برگرفته از صنعت قمار و سکس است و بدور از ویژگی های انسانی، در حالی که ملول از همه رسوایی ها و ضرباتی است که فرزندان این مرز و بوم و شجاعان این منطقه بر او و نقشه های شومش وارد کرده اند، در ادامه همه تصمیم های ضد انسانی اش، این بار نتوانسته سرپوشی بر نیت جنایتکارانه و کثیف خود و همه سیستم استبدادی و استعماری پشت سرش بگذارد و در جملاتی علنی، تاکید کرده که برای هدف قرار دادن مراکز فرهنگی مهم ایران دندان تیز کرده اند. پرواضح است که عبارت مراکز فرهنگی به مجموعه آن چیزی که ملهم هویت ایرانی و اسلامی و شیعی ما است اشاره دارد. همان هایی که نه تنها با افتخار متعلق به ما و پیشینه تاریخی ما است بلکه تعلق به جامعه بشری دارد.
اما همانطور که این رییس جمهور لاابالی در خروج از معاهدات زیست محیطی اهمیتی به محیط زیست و سلامتی همه کره زمین نداد، این بار هم به اثبات رساند که سیستم پوچ و دروغین سرمایه داری غرب بسیار کوته نظرتر از آن است که بتواند بر زیاده خواهی خود به احترام بشریت لجامی بزند و صد البته دنیای مسخ شده و برده های جهانی هم توان رام کردن این غول بی شاخ و دم را ندارند.
فارغ از اینکه آیا چنین تهدیدی که بالذاته و تا همین مقدار خود یک جنایت جنگی محسوب می شود، چقدر امکان تحقق دارد، تاکید مجددی است بر اهمیت توجه به داشته های فرهنگی خودمان و نقشی که می تواند در خلع سلاح دشمن ها داشته باشد.
اگر مدعی تداوم راه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هستیم، نمی توانیم همچون او که در حوزه فعالیت خود درک درستی از استراتژی و دیپلماسی داشت، نباشیم و توجهی راهبردی به مقوله فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی خود نداشته باشیم.
باید به خوبی متوجه بود که اگر از فعالیت استراتژیک فرهنگی سخنی به میان می آید، نمی توان نسبت به اهمیت داشته های فرهنگیِ تاریخی و دینی خود غافل باشیم. اینجا است که کم کاری ها و سوء عملکردها به خوبی خود را به نمایش می گذارند و صدای زنگ های خطر به گوش می رسد که دشمن نه تنها با ابزار رسانه ای و تفرقه انگیزی های متنوع فرهنگی در صدد تحریک ما برای صدمه زدن و یا بی اعتبار دانستن داشته هایمان است بلکه درصدد حذف فیزیکی آنها هم برآمده و شاید بهترین بستر برای رسیدن دشمن به این مهم، کم توجه شدن ما به ابعاد فرهنگیمان به بهانه های مختلف است.
ارسال نظر