دشت خاموش در موزه سینما نقد شد/جزئیات تولید یک فیلم مدرن ایرانی
عوامل فیلم سینمایی دشت خاموش از تجربه حضورشان در جشنواره ونیز و تولید یک فیلم تجربی و مدرن ایرانی سخن گفتند.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، نشست نقد و بررسی فیلم دشت خاموش شب گذشته، شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، در موزه سینمای ایران با حضور احمد بهرامی کارگردان، سعید بشیری تهیه کننده، مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری ، مهدیه نساج بازیگر و سحر عصر آزاد به عنوان منتقد- کارشناس برگزار شد.
جایزه ای برای همه سینمای ایران
در ابتدای این نشست که به صورت آنلاین از صفحه رسمی موزه سینمای ایران پخش می شد، سحر عصر آزاد با اشاره به تندیس شیر جشنواره ونیز که در بخش افق های این جشنواره توسط این فیلم کسب شده گفت: این فیلم برای اولین بار جوایز مهمی شامل جایزه شیر افق های جشنواره ونیز، جایزه ویژه انجمن منتقدان جهان یا فیپرشی و جایزه یک بخش جنبی را دریافت کرده است.
سعید بشیری هم گفت: موفقیت فیلم دشت خاموش اتفاق خوبی برای نه تنها برای ما بلکه برای همه سینمای ایران است. این فیلم در هفتاد و هفتمین جشنواره ونیز سه جایزه دریافت کرده که یکی اصلی و دوتای دیگر مربوط به بخش های جنبی این جشنواره بود. جایزه اصلی شیر طلایی (سیاه) بهترین فیلم بخش افق های این جشنواره بود. در طی پنجاه شصت سال گذشته، سینمای ایران از جشنواره ونیز جوایز متعددی را دریافت کرده است اما این نخستین باری است که چنین جایزه ای به یک فیلم ایرانی تعلق می گیرد. جایزه انجمن اعتماد ملی ایتالیا و یکی از این جوایز فرعی بود. جایزه فیپرشی هم جایزه جنبی اما مهمی برای ما بود چرا که با دریافت این جایزه مطمئن می شویم که از منظر زیبائی شناختی مورد تائید انجمن جهانی منتقدان است که برای ما خوشایند بود.
سحر عصر آزاد هم در همین ارتباط گفت: اتفاقی که برای اولین بار برای سینمای ایران رخ می دهد و جذابیتش در این است در سیر حرکتی سینمای ایران به جایی رسیدیم که جایزه جدیدی به سینمای ایران تعلق می گیرد و چه جایی بهتر از موزه سینما برای دریافت این جایزه. چقدر خوب است که در این مورد صحبت کنیم که این خوشحالی برای همه سینمای ایران است چرا که در زمانی این اتفاق رخ می دهد که رقابتها در سطح سینمای جهانی بسیار سنگین است و راه یابی به جشنواره های معتبر خود افتخاری است چه برسد به اینکه جایزه بهترین فیلم را هم از آنها دریافت کنیم.
بشیری در ادامه به حضور فیلم های دیگری از سینمای ایران به این دوره جشنواره ونیز اشاره کرد گفت: همه مطلع هستند که به غیر از ما فیلم خورشید مجید مجیدی در این جشنواره حضور داشت و یکی از جوایز بخش اصلی را دریافت کرد و همینطور جنایت بی دقت به کارگردانی شهرام مکری و تهیه کنندگی خانم اسکندر فر هم از انجمن منتقدان مستقل جایزه فیلم نامه را از آن خود کرد.
سحر عصر آزاد که عضو انمن منتقدان هم هست گفت: من در فضای داخلی با این لطف و خوشحالی سینماگران مواجه بوده ام که به عنوان مثال وقتی در جشن انجمن منتقدان جایزه ای را دریافت می کنند برایشان اهمیت ویژه ای دارد و با خودم فکر می کنم که وقتی منتقدان جهانی این فیلم را از جهات مختلف شایسته دریافت جایزه دانسته اند اهمیت آن به مراتب بیشتر می شود. امیدوارم که این روند به شکل کلی برای سینمای ایران ادامه داشته باشد.
دریافت جایزه شیر ونیز بعد از سی سال تلاش/سینما یک کار گروهی است
احمد بهرامی هم در ادامه این نشست در مورد روند فعالیتش در سینما گفت: از روزی که در سال ۱۳۷۰ وارد دفتر کرج انجمن سینمای جوانان ایران شدم یک پروسه طولانی نزدیک به سی سال را آغاز کردم که تا به جایزه ونیز رسیدم. فیلم دشت خاموش زائیده شرایطی بود که تعدادی از افراد موثر در تولید آن در اینجا حضور دارند و عده دیگری هم به این جلسه نیامده اند. گرچه ایده و فیلمنامه برای من بود اما افراد دیگری از تهیه کننده و بازیگر تا سایر عوامل به تدریج به این پروژه اضافه شدند که مجموع آنها، واقعا این فیلم را ساختند و این اشکال بزرگ سینما است و هنوز هم وجود دارد که همه چیز به پای کارگردان نوشته می شود در حالی که واقعا این گونه نیست و سینما یک کار گروهی است.
وی افزود: اینکه بعد از دو سال که از ساخت فیلم «پناه» می گذرد که جایگاه خاص خودش را داشت، فیلم «دشت خاموش» به چنین موفقیتی می رسد برای این است که همکاران خیلی خوبی در این پروژه داشتم.
ما با یک فرم طرف هستیم!
در ادامه مسعود تیرانی مدیر فیلم برداری فیلم سینمایی دشت خاموش هم گفت: احتمالا در یک فضای فرمی است که خیلی چیزها شکل می گیرد و ما را وادار می کند که به بقیه نکات هم فکر کنیم. وقتی با فیلمی مواجه می شویم که در همه جزئیاتش از انتخاب لوکیشن، اجرای بازیگران، انتخاب دیالوگ ها، کار دوربین، همه کارهایی که به صورت تکراری انجام می شود، برش هایی که هنگام تدوین می خورد و موارد بسیار دیگری که برای لو نرفتن فیلم نمی توانیم به آنها اشاره کنیم، هماهنگی می بینیم می توانیم از بیرون ادعا کنیم که با یک فرم طرف هستیم.
امینی تیرانی مهمترین ویژگی فیلم دشت خاموش این است که در مورد یک مسئله انسانی صحبت می کند. ترکیب یک فضای ژنریک که در بخش هایی از قصه و کاراکترها نوعی نشانه گذاری نئو رئالیسم وجود دارد، در بخشی از آن مثل تقطیع ها و حرکاتی که در زمان دارد می بنیم از سینمای مدرن وام گرفته است. باز اشارات خیلی مشخص به اشخاصی مشخصی در سینما مثل بلاتار دارد که فکر می کنم این نکات در سینمای معاصر اهمیت دارد. در عین حال قصه انسانی زمان حال ایرانی اش را تعریف می کند که همه اینها مجموعه ای را می سازد که احتمالا دلنشین است و بقیه می توانند به آن نگاه کنند وتاثیر بگیرند.
چهار فیلم اکران نشده دارم!
مهدیه نساج هم در مورد نحوه حضورش در این فیلم گفت: من بازیگری را از سال 1387 شروع کرده ام و چند سال در تئاتر کار کردم تا اینکه در چهار پنج سال اخیر در زمینه تصویر هم فعالیت هایی داشته ام. غیر از این چهرا فیلم سینمایی بازی کرده ام که هنوز هیچکدام آنها اکران نشده اند و فکر می کنم که قرار است همه اتفاقات خوب برای پنجمین کار سینمایی من بیفتد. به غیر از این هادر سریال تلویزیونی و شبکه ختنگی هم بازی کرده ام که تقریبا آثاری هستند که می توانم پشتشان بایستم. سعی می کنم تا جائی که پیشنهاد دارم گزیده کار کنم و امیدوارم که از این به بعد، بتوانم با وسواس بیشتری کارهایم را انتخاب کنم.
بازیها در دشت خاموش یک دست هستند
این بازیگر افزود: من تا کنون در آثاری که به صورت سکانس پلان و با برداشت های طولانی تولید شده اند دیده ام که اینقدر تمرکز کارگردان به فرم کلی سوق پیدا کرده که دیگر تمرکز بر کار بازیگران را از دست داده است. غیرِ یک دست بودن بازی ها را در این فرم به کرات دیده ام اما اگر تعریف از فیلم خودمان نباشد، یکی از موفقیت های دشت خاموش این است که بازیها به شدت یک دست از آب در آمده است.
وی ادامه داد: به گمان من جدای از اینکه آقای بهرامی هم نویسنده و هم کارگردان بوده و تکلیفش با خودش و کاراکترها به غایت روشن بوده و به همین دلیل به خوبی می دانسته که چه می خواهد، حضور ناهید عزیزی در کنار ایشان خیلی موثر بوده است.
سحر عصر آزاد هم در تائید سخنان نساج گفت: من هم به عنوان یک فرد از بیرون از پروژه وقتی می شنوم که داستان فیلم از این قرار است که بین تعدادی کارگر و یک کار فرما در یک کوره آجرپزی روابط انسانی شکل می گیرد می توانم حدس بزنم که تعداد کاراکترها زیاد هستند و نیاز دارد یک هماهنگی بین آنها شکل بگیرد تا ضمن اینکه پیش برنده قصه شان هستند، در عین حال حضور کاراکترهای دیگر در دل آن حفظ شود که فکر می کنم نکته خیلی مهمی است. خوب است که در مورد انتخاب و ترکیب بازیگران و ملاک هایی که آقای بهرامی داشتند صحبت کنند چرا که در این فیلم همانند فیلم قبلیشان یعنی پناه هم از بازیگران حرفه ای اما کمتر شناخته شده بهره برده اند.
تکلیف کارگردان و فیلمنامه با خودشان روشن بود
سعید بشیری تهیه کننده دشت خاموش در ادامه این جلسه گفت: وقتی من فیلمنامه را دیدم از آن خیلی خوشم آمد. کاملا می شد فهمید که تکلیفش با خودش روشن است و می شد ساختاری را در آن دید با نوع روایت کاملا همخوانی دارد. در عین حال از دو سه سال پیش شاهد تحقیق و تلاش آقای بهرامی در مورد این فیلم بودم و من را بعد از سالها فعالیت حرفه ای در عرصه تهیه کنندگی سینما متقاعد کرد که دل به دریا بزنم.
وی افزود: پس باید افرادی به این پروژه آورده می شدند که به این نوع از سینما علاقمند هستند. با صحبتی که با کارگردان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که هیچ کس به اندازه مسعود تیرانی نمی تواند به این فیلم کمک کند. ما سالها است که همدیگر را می شناسیم و همکلاسی بودیم و با طرز تفکر ایشان آشنائی داشتم.
بازیگران دشت خاموش چگونه انتخاب شدند؟
بشیری ادامه داد: در ادامه این ماجراها شاهد بودم که احمد بهرامی به دلیل اینکه با فرم کار تکلیفش روشن بود، خیلی تلاش کرد که بازی ها یک دست باشد. برای انتخاب بازیگرها، هم خیلی وقت گذاشت و هم می دانست که چه نوع بازیگری را انتخاب کند، چهره شان چگونه باشد و گریمشان چطور باشد. البته خانم عزیزی هم تاثیر به سزایی داشتند اما به هر حال در دیدن کاندیداها و صحبت با آنها و حتی در رد کردن آنها، دیدگاهش مشخص بود و نمی خواست چیزی در فیلم بیرون بزند.
بهرامی هم گفت: از ابتدایی که نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم به یک سری از افراد فکر می کردم، نه اینکه چهره آن افراد جلوی چشمم باشد بلکه به این فکر می کردم که آن فرد از نظر من باید چه شکلی باشد. تعداد زیادی عکس و فیلم را دیدم و خوب است که از استاد عباس کیارستمی یاد کنم چراکه برای انتخاب چند بازیگر زن فیلمم بارها فیلم «شیرین» را نگاه کردم. همه فیلم های ایرانی و حتی فیلم های خارجی از جمله آثار بلاتار را تماشا کردم تا تیپ افرادی که برای چنین کارهایی انتخاب می کند و تقریبا در سینما به عنوان یک معیار کلاسیک در آمده است را ببینم. مجموع همه این معیارها در ذهنم بود. وقتی کار جدی شد، فیلمنامه را به افراد زیادی که فکر می کردیم به این کار نزدیک هستند، دادیم که بخوانند.
کارگردان دشت خاموش افزود: به طور خاص در مورد چهره «لطف الله» ما فردی را می خواستیم که علاوه بر اینکه توانائی ها و ویژگی های پیشکار یک کوره را داشته باشد، دارای چهرای نزدیک به اتفاقات این فیلم باشد. در ایتالیا هم هر کسی علی باقری را می دید چون از پیشینه حرفه ای او خبر نداشت می گفت این کارگر کوره، چقدر خوب بازی کرده است!
وی ادامه داد: گرچه در طی دوسال من به انتخاب بازیگران فکرمی کردم اما واقعا این طور هم نبوده که ما اینقدر دقیق همه جزئیات را فراهم کرده باشیم بلکه خیلی از چیزها دست به دست هم داد تا این کار شد. پیوستن آقای باقری، نعمتی و خانم نساج و دیگر بچه از خوش شانسی ما هم بود که زمان خالی داشتند و پس از اینکه فیلمنامه را خواندند به جمع ما پیوستند. انگار که کائنات می خواست که به ما یاری رساند.
بشیری هم در تائید سخنان بهرامی به ذکر خاطره ای از ایتالیا و مکالمه ویدئویی این کارگردان با بلاتار پرداخت که اتفاق جالبی بود.
مهدیه نساج هم در بخشی از این نشست درباره تجربه حضورش در فیلم گفت: ابراز خرسندی از همبازی بودن با علی باقری دارم. در طول کار از او آموختم. تک تک بازیگران در جای درست خود قرار گرفته و به خوبی انتخاب شده اند و آقای بهرامی سر صحنه به خوبی تیم را هدایت و همراهی کردند. وقتی از سالن نمایش ونیز خارج شدیم همه فکر می کردند که همه همکاران من کارگران کوره بودند غافل از اینکه آنها بازیگران بسیار خوبی هستند.
فیلمی که به دنبال تحمیل کردن خودش به مخاطب نیست
سحر عصر آزاد در ادامه گفت: فیلم دشت خاموش بی واسطه و بدون ادا است و به دنبال تحمیل کردن خودش نیست و خیلی راحت مخاطب نسبتا حرفه ای را با خودش همراه می کند. این فیلم به رغم پتانسل موجود در سوژه اش که می توانست مانند بسیاری از نمونه های داخلی یا خارجی به سمت یک روایت کند و راکد برود، اما از یک سو با «بازی با زمان» و پس از آن جذابیت کشف چرایی انتخاب این فرم و از سوی دیگر کار تکنیکی که در فیلمبرداری کار وجود دارد و کاری که با نماد و نشانه ها کرده که در فیلم آنقدر حل می شوند که بیرون نمی زند اما حضورشان خیلی حیاتی است، هم مدرن و هم متمایز از دیگر آثار است.
بهرامی هم در ادامه گفت: در رابطه با فیلمنامه کاملا خودآگاه می خواستم یک تکرار رخ دهد و زمانرا به شکل یک دایره می دیدم. این را در همه اجزا رعایت کرده ام حتی در شرح صحنه ها و حتی در انتخاب لوکیشن ها، آجرها و آدمها این نکته رعایت شد. خیلی از افراد چنین آثاری را کند می سازند اما با آمدن آقای امینی به این پروژه، انتخاب جا و زاویه درست و ریل چینی مناسب و انتخاب همه آنچیزی که مربوط به فن فیلمبرداری می شود و در یک کلام طراحی حرکت دوربین برای میزانسن ها را به بهترین شکل انجام دادند و مانع آن کندی شدند.. شناخت لنز، نور و حرکت برای تبدیل یک فیلمنامه فرم گرا به اثری که علاوه بر محوریت فرم قصه اش هم روایت شود لازم است؛ که ضمن احترام به همه دوستان فیلمبردار، اما فکر می کنیم که اگر هر کسی به جای آقای تیرانی بود چنین نتیجه ای نمی گرفتیم.
وی تاکید کرد: رفاقت جای خودش، اما باید این نکته گفته شود که در انتخاب فیلمبردار جدای از مهارت های ذکر شده باید کارگردان و مدیر فیلمبرداری جهان بینی نزدیک به هم، هم داشته باشند تا نتیجه آن چیزی شود که انتظارش را داریم.
مسعود امینی تیرانی هم گفت: واقعا اینطور نبوده که همه موارد را با این دقت محاسبه کرده باشیم و برخی چیزها هم به خودی خود، خوب شده است. حتی معتقدم از آنجائیکه این فیلم در مورد یک مفهوم انسانی صحبت می کند که خیلی ملموس است، اگر با این همه محاسبه کار می کردیم به دلیل اینکه یک اثر فیزیکی مطلق ساخته می شد احتمالا نتیجه معکوس می شد و هیچ تاثیری نمی گذاشت. در واقع وقتی یک فرم بیرونی را تصور می کنیم و با جهانِ متن، کاراکترها و قصه ارتباط برقرار می کنیم، احتمالا در آن دنیا هر کاری که می کنیم درست است. خوب است از گروه خوبم یاد کنم که حتی شاید در خیلی جاها با شوخی و خنده در مورد میزانسن ها صحبت می کردیم، در حالی که کاملا جدی به مسئله می اندیشیدیم و نتیجه هم درست بود.
بازدید از کروه های آجر پزی از تهران تا نیشابور برای یافتن لوکیشن
وی افزود: یکی از مهمترین موارد انتخاب لوکیشن است، لوکیشن این کار، خودش به ما ایده می داد و کارگردان هم با انتخاب درست لوکیشن کار اصلی را انجام داده بود. کارگردان وقتی دست عوامل را باز می گذارد، راه خلاقیت را نمی بندد و آقای بهرامی برخلاف برخی از کارگردان ها که در مواردی زیاد دخالت می کنند، به ما اعتماد کرده بود.
بهرامی کارگردان فیلم دشت خاموش هم تاکید کرد: اگر از نقش پررنگ آقای امینی صحبت می کنیم به این دلیل است که در مورد فرم صحبت می کنیم.
سعید بشیری هم در ادامه گفت: احمد بهرامی زمان زیادی برای پیدا کردن لوکیشن صرف کرد و از سمنان تا نیشابور همه کوره ها را دید و بعد از چند روز که تقریبا نا امید شده بودیم ناگهان یک کوره خالی که مدت پنج سال بود که تعطیل شده بود را در جاده آزادگان پیدا کرد که آنچه بود که می خواست البته با صرف هزینه و وقتی نزدیک به بیست و پنج روز تغییرات عمده ای را در آن بوجود آوردیم و برخی موارد را بازسازی کرده ایم.
بهرامی هم در مورد انمتخاب لوکیشن گفت: وقتی قرار شد که به این سوژه بپردازم در اینترنت جستجو کردم و متوجه شدم که از هفت هزار سال پیش ایرانیان خانه هایشان را با آجر می ساخته اند. بنابراین آجر به عنوان یک عنصر سنتی که در حال انقراض است برایم اهمیت داشت. برای پیدا کردن این لوکیشن به همه جا سر کشیدم. قرچک ورامین، خاتون آباد، مشهد، سمنان، نیشابور، .. اما نود درصد از کوره ها دیگر به صورت سنتی آجر نمی سازند.
وی افزود: من این کوره را چند سال پیش دیده بودم و از وجود آن خبر داشتم اما از آنجائیکه می خواستم قصه ای بی زمان و بی مکان را تعریف کنم و اطراف آن پس از تعطیلی اش پر از کارگاههای صنعتی شده بود در انتخابش تردید داشتم که در نهایت با همراهی تهیه کننده آن را برای فیلم آماده کردیم.
اهمیت فرم تکرار در فیلم
بشیری تهیه کننده فیلم دشت خاموش در بخش دیگری از این نشست گفت: خوشحالم که این فیلم به این صورت است و من به عنوان تهیه کننده از نتیجه راضی هستم. تمام ساختار فیلم از یک وحدت برخوردار است و همه چیز در خدمت حسِ اصلیِ طراحی شده توسط کارگردان است. ما تولید سختی داشتیم، پست پروداکشن ما هشت ماه طول کشید. چندین بار تدوین تغییر کرد و انگار که تقدیر بر این بود که همه افرادی که در مسیر این فیلم قرار گرفتند به بهترین وجه کارشان را انجام دادند.
سحر عصر آزاد هم در این بخش گفت: اتفاقا به خوبی توانستید از تک لوکیشن کوره آجر پزی و افراد در گیر با آن بهره ببرید و از مظاهر تمدن امروز به دور باشید. اما حسن کار شما این است که ملال تکرار در مفهوم پایه و اولیه خودش باقی نمی ماند و گسترده تر می شود. بازخوردش در جشنواره ونیز جالب است چرا که ما با یک مفهوم پایه و عام سر و کار داریم که به قصه خاص و کاراکتر خاص شما شده است که شبیه هیچ فیلم دیگری نیست.
سپس احمد بهرامی گفت: برایم اهمیت داشت که فرم تکرار در فیلم دیده شود. آجر می توانست این مفهوم را القا کند که زندگی سراسر تکرار است. در ونیز هم برخی منتقدان نوشتند نئورئالیسم کلاسیک ایران در این فیلم دیده شده است و فک رمی کنم که فیپرشی هم بر اساس چنین برداشت هایی تصمیم گرفتند که جایزه را به ما بدهند.
رفتن به جشنواره ها جرم نیست!
تهیه کننده فیلم سینمایی دشت خاموش هم گفت: من خودم به این نوع از سینما علاقه دارم وقتی که کاری در سینما انجام می دهم، اگر انگیزه اصلی اش درآمد و معاش نباشد، دوست دارم که به مفاهیم جدی بپردازد و جنبه هنری و آرتیستیک آن را درک می کنم. من در این فیلم سعی کردم تمام آن چیزی که کارگردان نیاز داشت تا کار را با بهترین شکلش انجام دهد در حد توانم انجام دهم. بعد از این همه سال کار کردن وقتی این فیلمنامه را دیدم گفتم که آن کاری است که دوست دارم انجامش دهم. هر کدام از این دوستان هم، دلی پای این کار آمدند و دوست داشتند که این فیلم را انجام دهند.
وی سپس به حضور در جشنواره ها پرداخت و گفت: من، احمد و مسعود این فیلم را دوست داشتیم و ما برای این فیلم خیلی سختی کشیدیم و لی سختی ای لذت بخش. می دانستیم که اگر انجامشان دهیم خوشحالمان می کند و اصلا به این فکر نمی کردیم که به جشنواره خواهیم رفت. اگر بگوئیم که دوست داریم فیلممان به جشنواره ها برود جرمی مرتکب نشده ایم چرا که بهترین جایی که در مورد کار ما فیلمسازان می تواند نظر دهد همین جشنواره ها هستند.
در بخش دیگری از این نشست، بهرامی در مورد دکوپاژ فیلم گفت: اگر صادقانه بگویم چون فیلم سکانس پلان جلو می رفت در حقیقت دکوپاژی نداشت. از آنجائیکه من و آقای امینی سکانس را در ذهن داشتیم، آقای امینی پیشنهاد زاویه و حرکت دوربین بیش از هشتاد درصد از سکانس ها را می داد. البته من به خوبی مسائلی را می دانستم مثلا اینکه در این ژانر، دکور و صحنه و لوکیشن قبل از انسان و بعد از بازیگر باید وجود داشته باشد. همه این ها را از قبل می دانستم و قرار بود که یک دایره و تکرار داشته باشیم و با پیشنهد مدیر فیلم برداری بهترین زوایا و حرکت را برای برداشت سکانس پلان ها انتخاب می کردیم.
وی افزود: این فیلم دیالوگ خیلی زیادی ندارد و در نوع خودش کم دیالوگ محسوب می شود. حتی در بازی ها هم بازیگران متوجه فرم تکرار این اثر شده اند.
سینمای تجربی نیازمند حمایت جدی تر مدیران است
تیرانی به عنوان سخن آخرش گفت: با توجه به موفقیت این فیلم در جشنواره ونیز می توان گفت که مزیت نسبی سینمای ایران، پرداختن به این نوع سینما است و شاید ما داریم راه را به خطا می رویم و هزینه ها به قدری در سینمای بدنه بالا رفته که غیر قابل تصور است. در حالی که سینمای تجربی می تواند راه گشا باشد و راهکارهای جدیدی در سینما را پیشنهاد دهد اگرچه شاید سخت پذیرفته شود اما شاید این مدل از سینما به حمایت یا نگاه ویژه تر بخش های مدیریتی نیاز دارد.
وی افزود: قطعا آن چیزی که از شکل سینمای ایران یادمان می آید این نوع سینما است. شکی نیست که چرخ اقتصادی سینما باید بچرخد اما این سینمای تجربی و هنری است که نیاز به حمایت دارد.
این روزها فیلم سازی خیلی ارزان است!
بهرامی هم به عنوان جمله آخرش گفت: به همکارانم پیشنهاد می کنم که اگر طرحی در دست دارند، نباید منتظر این باشند که کسی آنها را تایید کند و برای ساخت آن اقدام کنند. الان فیلم سازی خیلی ارزان و راحت است و به قول آقای کیارستمی حتی با یک دوربین می توان فیلم بلند ساخت و به جشنواره های معتبر ارسال کرد.
بشیری هم در پایان به پخش کننده فیلم اشاره کرد و گفت: علی قاسمی محکم درست و قاعده مند عمل کرد و تشخیص درستی داشت و به درستی کار را پرزنت کرد. همینطور ترجمه کار ما به طور حرفه ای توسط آقای الخاص انجام شد.
وی افزود: حجم جوانان علاقمند به سینما زیاد است اما بهتر است بدانند که برای رسیدن به آن چیزی که دوست دارند باید وقت بگذارند همنطور که احمد بهرامی این کار را ظرف چندسال انجام داد.
ارسال نظر