هزینه آمد و رفت ریحانه پارسا برای سینمای ایران چقدر است؟
حاشیه های ریحانه پارسا در حالی به سرعت از خط قرمزها عبور کرده که او در سه فیلم سینمایی و یک سریال نمایش خانگی اکران نشده، ایفای نقش کرده است و مشخص نیست که سرنوشت این آثار و زحمات هنرمندان و هزینه های انجام شده چه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، در حالی که ریحانه پارسا پس از اولین حضورش در مقابل دوربین و بازی نسبتا قابل قبولش در نقش «لیلا» که مورد توجه مخاطب دینمدار تلویزیون ایران قرار گرفت، به سرعت حاشیه ساز شد و با رفتاری که بیشتر به برائت جستن می ماند، سعی کرد خاطره مردم را از دختر محجبه تازه وارد « سریال پدر» به کلی پاک کند.
او که خودش هم می دانست این کارش چه معنایی می دهد، اما ابائی از انتشار تصاویر مدل بودنش در صفحه اینستاگرامی و بیان نظرش نداشت و اعلام کرد که می خواهد مردم با وجه واقعی زندگی او آشنا شوند و نپندارند که او یک زن چادری است بلکه بدانند که تنها آن نقش را به خوبی بازی کرده است. گرچه بعد از مدتی، عکس های متفاوت خود را از صفحه اش پاک کرد و ادعای ممنوع التصویر بودنش هم، به دفعات با حضور در برنامه های مختلف تلویزیونی از جمله «خیابان جام جم» و «خندوانه» نوروز ۹۸ و حتی اعلام همکاری اش با پروژه های سینمایی، تکذیب شد؛ اما او از حواشی دست بردار نبود!
در اردیبهشت ماه سال ۹۸ با گذشت نزدیک به ده ماه از این اولین ماجرا، حامد عنقا که تهیه کنندگی سریال پدر را به عهده داشت، در اولین واکنشش نسبت به حواشی ایجاد شده گفت: "ریحانه پارسا بچه بود و بچگی کرد. دختر ۱۸ساله و شهرتی که ظرف کمتر از یکماه برایش به وجود آمد، هرکسی این ظرفیت را ندارد".
البته این نویسنده و تهیه کننده سینمای ایران به عواقب این حرکت ریحانه پارسا هم که گریبانگیر او و سریالش شده بود اشاره کرد و تاکید کرد: "بعد از انتشار عکسهای ریحانه پارسا در اینستاگرام، فشار وحشتناکی روی من بود، جهت اطلاع، همه مراسمهای تقدیری که از طرف سازمان و چه از طرف جاهای مختلف قرار بود انجام شود، حتی قرار تاریخ و ساعتشان هم معین شده بود، کنسل شدند."
اما چهره و بازی ریحانه پارسا و در کنار شهرت و محبوبیت ناگهانی این بازیگر جوان و تازه از راه رسیده، مورد توجه تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای ایران قرار گرفت و پیمان قاسم خانی اولین سینماگری بود که او را برای بازی در فیلم سینمایی «خوب بد جلف ۲» دعوت به کار کرد. اثری که نشست خبری اش بستری برای دومین حاشیه سازی ریحانه پارسا شد. او در این نشست در مقابل دوربین عکاسان اقدام به گرفتن فیگورهایی کرد که بسیاری آن را خارج از عرف و ناشایست خواندند و او هم از همین اعتراضات بهره برده و این روزها مدعی شده که نه تنها به دادگاه فرهنگ و رسانه خوانده شده بلکه با تهدیدات جدی و فشارهای روانی روبرو شده است.
سعید سهیلی اما یکی دیگر از کارگردان هایی بود که در مقام پدر دو بازیگر جوان و محبوب که اتفاقا یکی از آنها همبازی ریحانه پارسا هم بوده، در توصیههایی پدرانه خطاب به این هنرپیشه ضمن تاکید بر عدم قضاوت او، نوشت: «... اما میتوانم پدرانه بگویم که ... بیا و این روزهاى شیرین زندگیت را تلخ نکن، بیا و پشت سرت را فراموش کن، بیا و به روبرو خیره شو، به روبرو ... به آینده ... به افق هاى دور ... به روزهاى بهتر، از محبت ها غره و از بى مهرى ها مأیوس مشو، بدان که در میانه این هیاهوى بیشمار ... بسیارى تو را دوست دارند.»
البته پدر سینا سهیلی (مهراد) در پایان این نوشته اش پارسا را به گره زدن زلفش با خدا و توجه به سخنان دلسوزانه سعید سلطانی و حامد عنقا هم توصیه کرد و بعدها این تلاش برای حمایت و شاید حفظ این دختر بازیگر جوان را با دعوت به فیلم «گشت ارشاد ۳» تکمیل کرد در حالیکه حاشیه سازی ریحانه پارسا کماکان ادامه داشت.
اما در سال جاری «گشت ارشاد ۳» و سعید سهیلی تنها خریداران ریحانه پارسا نبودند بلکه سید محمد احمدی و علی عطشانی هم از وی برای حضور در فیلم سینمایی «کوسه» دعوت به کار کردند که اتفاقا بخشی از فیلمبرداری آن در ترکیه رخ داد، همان کشوری که این بازیگر در حال حاضر در آنجا به سر می برد.
البته تنها دو فیلم کوسه و گشت ارشاد ۳ نیستند که از حضور ریحانه پارسا استفاده کرده اند و از تولیدات جدید سینمایی محسوب می شوند، بلکه « فیلم سینمایی رقصنده » به تهیه کنندگی مرتضی شایسته و کارگردانی بهمن گودرزی پیش از آثار نامبرده، پارسا را در جمع بازیگران خود داشت که این فیلم سینمایی هم از تولیدات سال ۹۹ محسوب می شود و در انتظار اکران است. ولی کار به همین جا ختم نمی شود، چرا که ریحانه پارسا که در «خواب زده» به کارگردانی سیروس مقدم هم حضور داشت، به تازگی خبر انصرافش از حضور در سریال نمایش خانگی «خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسم خانی منتشر شد و اینجا بود که این بازیگر پر حاشیه بار سفر بست و به آن سوی مرزها رفت.
سفر او که حدود کمتر دو ماه پیش رخ داد، از همان ابتدا پر از حواشی مختلف بود. در بدو امر اعلام شد که وی به دنبال ساخت فیلمی با موضوع زندگی شخصی خودش و مشکلاتی که در سینمای ایران برایش پیش آمده به کشور ترکیه رفته است. اما مدت کوتاهی این حاشیه ها سمت و سوی دیگری پیدا کرد و از انتشار عکس و فیلمش همراه روزبه بمانی خواننده و ارتباطش با پویان مختاری از گردانندگان سایت های شرط بندی عبور کرد به کشف حجاب و حتی درگیری با بهنوش بختیاری در فضای مجازی رسید و بلافاصله پس از آن یک گفتگوی لایو جنجالی با معصومه (مصی) علی نژاد و اعترافاتی در مورد روابطش و دور برداشتن برای رفتاری اعتراضی داشت. در ادامه هم با خود مهم پنداری و ادعای تهدید شدن و در خطر بودن از سوی افراد نا معلوم! به انتشار یک تصویر نیمه عریان از خودش مبادرت کرد.
اگرچه او ادعا می کند که در فشار بوده و از انرژی او در سینمای ایران استفاده نمی شده اما همین مرور ساده بر سال های اندک حضور حرفه ای اش در مقابل دوربین سینماگران، نشان می دهد که نه تنها محدودیتی برای او قائل نشده بودند بلکه روی خوش سینما برای او، خیلی زودتر و بیشتر از آنچه که برای تحصیلکردگان در رشته بازیگری و خاک صحنه خورده ها رخ می دهد، نمایان شده بود؛ حتی بعد از اینکه ماجرای حاشیه دیگرش در پیک مشکلات موج اول کرونا رونمایی شد و خبر ازدواجش با مهدی کوشکی را اعلام کرد. ازدواجی که نه تنها در زمانی کوتاه به جدایی انجامید بلکه این روزها به اعتراف ریحانه پارسا یک ازدواج سفید بوده و همین می تواند پای بازیگر سریال آقازاده و حتی این سریال که جدیدترین اثر حامد عنقا محسوب می شود را وسط بکشد.
این در حالی است که اگرچه ریحانه پارسا ادعا می کند که بدون هیچ برنامه و اراده قبلی و صرفا به دلیل تحت فشار بودن از ایران خارج شده و تنها به دنبال یافتن یک کنج خلوت و آرامش در زندگی است؛ اما این کمتر دوماهی که اقدام به این کار کرده، به نظر می رسد که او نه تنها برنامه ای فشرده برای خراب کردن همه پل های پشت سرش، بلکه پیمودن راهی طولانی در یک شب دارد. هرچند که با ملاک های فرهنگی ما مقصد این راه مشخص است و نمی تواند چیزی به جز سقوط در ورطه نابودی اخلاقی باشد. همانطور که گلشیفته فراهانی که هر روز اثری زیباتر از او بر صفحه نقره ای سینماهای ایران می نشست، امروز با اقدام به تن نمائی در خارج از مرزها نتوانسته حتی اندکی از طرفدارانش را قانع کند و شاید بهترین مثال باشد برای تفاوت حضور و بالندگی در سینمای ایران و شکست در سینمای غیر ایرانی. البته پیش از آن هم می توان به افرادی همچون بهروز وثوقی اشاره کرد که از نظر بسیاری بر قله بازیگری ایران نشسته بوده، اما هرگز در آن سوی مرزها محلی از اعراب نیافت.
آیا این هزینه میلیاردی به سینمای ایران تحمیل خواهد شد؟
اما بیش از آنکه سرنوشت یک بازیگر تازه کار در این مقطع اهمیت داشته باشد، هزینه ای که او و ماجراجوئی هایش بر سینمای پر مسئله این روزهای کشور تحمیل خواهد کرد مهم است. به هر حال او برنامه ای در سر دارد و یا برنامه ای برایش ریخته اند و سود و زیان ناشی از عملکردش در حیطه شخصی او می گنجد. اما تجربه این سالیان، نشان داده که نتیجه چنین رفتار ساختار شکنانه و عبور از خطوط قرمز شرعی و عرفی با به محاق رفتن دست رنج و سرمایه عده زیادی همراه می شود.
بر این اساس باید دید که آثار معدودی که از حضور این بازیگر لجام گسیخته بهره برده اند و اتفاقا در ژانر کمدی و تجاری سینما هم دسته بندی می شوند که به همین دلیل هم احتمال پر فروش شدن آنها زیاد است، چه سرنوشتی پیدا خوهند کرد؟
اگرچه چندی است که تفاوت رفتاری در برخورد با آثار سینمایی را شاهدیم و جدای از نمایش فیلم هایی همچون «قسم» به کارگردانی محسن تنابنده و یا لس آنجلس تهران به کارگردانی و تهیهکنندگی تینا پاکروان که به رغم خروج مهناز افشار از کشور وهمکاری اش با یک مسابقه استعداد یابی در یکی از شبکه های ماهواره ای و خوانندگان لس آنجلسی به نمایش درآمد، در هفته دفاع مقدس هم نمایش فیلم «باشو غریبه ای کوچک» با حضور سوسن تسلیمی و به کارگردانی بهرام بیضائی را از سیمای جمهوری اسلامی شاهد بودیم. ضمن اینکه توقیف آثار با دلیلی چون خطای یک بازیگر، هزینه خرید اثر از مالکان اثر را به ارشاد تحمیل خواهد کرد که احتمالا در مورد سه فیلم مذکور، رقمی چندین میلیارد تومانی خواهد شد. چندین میلیاردی که در واقع باید صرف هزینه تولید و یا حمایت از رویدادها و زیر ساخت های سینمایی شود.
بنابراین گذشت زمان تعیین کننده خواهد بود و باید دید تصمیمی که در مورد نمایش تصویر فردی که نه جایگاه هنری خاصی دارد و نه دیگر هر چند می توان گفت که بسیاری از آثار خارجی که در شبکه نمایش خانگی، در وی او دی ها و شبکه های مختلف تلویزیون ایران پخش می شود، از حضور هنرپیشه هایی بهره می برند که رفتار و سبک زندگیشان هیچ تناسبی با اصول و آرمان های ما ندارد و مدیران هم در نمایش این آثار و حتی معرفی این افراد به مردم ابائی ندارند و البته در دنیای امروزی که دسترسی به اطلاعات و آثار هنری به سادگی چند کلیک شده بستن درها و حذف صورت مسئله راه حل مناسبی نباشد و به نظر می رسد باید با حامد عنقا موافق بود که در همان مصاحبه مذکور گفته بود: " به بچههای روابط عمومی گفتم، در صفحه رسمی سریال یکی از عکسهای کارش را بگذارید و زیر آن بنویسید آن چیزی که مردم با آن زندگی میکنند نقش ها هستند نه نقش پردازها."
ارسال نظر