یک کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری عنوان کرد
دیدگاه های نوین در مدیریت شهری پایدار
یک کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری با اشاره به دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار، گفت: مدیریت شهری باید خود را ملزم به رعایت اهدافی چون دیدگاههای شهر پایدار و انسانگرا و در نهایت سیاستهای حکمرانی مطلوب چون انصاف، شفافیت، پاسخگویی، پاک حسابی، حق اظهارنظر همگانی، مشارکتطلبی و... بداند.
به گزارش خبرگزاری موج همدان، مسعود اسداللهی نور، کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری در نوشتاری به دیدگاه های نوین مدیریت شهری اینگونه پرداخت: امروزه هدف اصلی مدیران شهری دستیابی به شهرهای پایدار و مدیریت شهری پایدار می باشد.در مدیریت شهری پایدار تلاش، بر پایداری منابع برای نسلهای آتی و جلوگیری از اتلاف و تخریب منابع در کنار دستیابی به سطح قابل قبولی خدمات عمومی و رفاه شهری برای تمامی نسلها می باشد. در حالیکه مدیریت شهری کارآمد و پایدار، کلیه امور محلی سیستم شهر را بایستی برنامهریزی، سیاستگذاری، هدایت، ساماندهی، نظارت و هماهنگی کند. بنابراین اموری چون تهیه طرحهای توسعه شهری، مدیریت زمین و مسکن، امور آموزش و پرورش، حملونقل، بازیافت، مدیریت اسکان غیررسمی، نواحی کهن و قدیمی شهر، گردشگری، امور فرهنگی، محیطزیست و... جزء وظایف محلی و به عبارتی در حوزه اختیارات شهرداریها و شوراها هستند، در حالیکه مدیریت شهری ما در شرایط کنونی بین ۲۵ نهاد دولتی و شهرداری تقسیم شده است.ناراحتکنندهتر از این وضعیت این است که این متولیان گوناگون فاقد هماهنگی و همسو نگریاند، نتیجه این چندپارگی در مدیریت شهری باز تولید مسایل شهری چون ترافیک، اسکان غیررسمی، اشتغال غیررسمی، بورس بازی زمین و مسکن و مسایلی گستردهای از این دست است
مدیریت شهری باید خود را ملزم به رعایت اهدافی چون دیدگاههای شهر پایدار و انسانگرا و در نهایت سیاستهای حکمرانی مطلوب چون انصاف، شفافیت، پاسخگویی، پاک حسابی، حق اظهارنظر همگانی، مشارکتطلبی و... بداند.
بنابراین مدیریت یکپارچه شهری گام اولیه در پایداری شهری است نه چشمانداز و هدف درازمدت مدیریت شهری. مسأله اصلی چگونگی تحکیم پایههای نهادهای محلی و مدنی است. در رابطه با این موضوع مجموعه ای از دیدگاهها وجود دارد که در اینجا به یک سری از آنها اشاره می کنیم. مجموعه زیر توسط کارشناسان بانک جهانی ارائه شده است.
۱) دیدگاه اجتماع گرایی( communitarian view)
۲) دیدگاه شبکه( network view)
۳) دیدگاه نهادی( institutional view)
۴) دیدگاه هم افزایی( synergy view)
-
دیدگاه اجتماع گرایی
این رهیافت دستیابی به شهر پایدار را بواسطه شکل گیری اجتماعات محلی، انجمن ها و گروههای مدنی محقق می داند. آنچه که در این دیدگاه اهمیت دارد پیشبرد امور از طریق روابط درون گروهی تعمیم یافته در قالب اجتماعات محلی است.یکی از مهمترین مزیتها و برتری های این دیدگاه این است که اجتماعات محلی به راحتی می توانند به شناسایی نیازها و محدودیتهای محله ها بپردازند.
از سوی دیگر نقدی که بر این دیدگاه وارد است اینکه این دیدگاه تنها بر منابع درونی موجود در اجتماعات محلی تکیه می کند.از این رو توان و قدرت لازم برای اداره امور کلان شهری با تکیه بر این منابع حاصل نمی گردد. شواهد بدست آمده در کشور های در حال توسعه نیز حاکی از آن است که صرف وجود همبتگی بالا در اجتماعات محلی یا تکثر اجتماعات، منجر به دستیابی اهداف مدیریت شهری پایدار نگردیده است.
-
دیدگاه شبکه
این دیدگاه در صدد پوشش دادن نقص دیدگاه قبلی بوده و معتقد است که مبنای دستیابی به مدیریت شهری پایدار شکل گیری و ایجاد شبکه هایی از پیوند های درون گروهی و برون گروهی پایدار می باشد. مکانیزم اثر نظام شبکه ای بدین صورت است که مدیران ابتدا می توانند با استفاده از منابع درون گروهی اجتماعات محلی امورات محلی را با هزینه ای پایین به پیش ببرند و از این طریق اعتبار و حمایت اجتماعی کسب کرده و به اعتماد سازی بپردازند.پس از این مرحله برای پیشبرد امورات شهری در سطحی وسیع به منابع بین گروهی موجود در شبکه ها متوسل شوند. بدین ترتیب باعث تقویت شبکه های پیوند درون گروهی و برون گروهی مابین اجتماعات محلی متعدد نیز می گردند.از این طریق مدیران شهری می توانند از نظر توزیع خدمات مابین محلات فقیر و غنی توازن بر قرار کنند. با تمام تفاصیل، ضعفی که این دیدگاه دارد در این است که تنها به منابع موجود در بطن جامعه متکی می باشد و به کیفیت نهادها و ادارات رسمی و نحوه عملکرد و هماهنگی آنها در دستیابی به یک شهر پایدار و انسانگرا توجهی ندارد.
-
دیدگاه نهادی
پیروان این دیدگاه معتقدند که دستیابی به مدیریت شهری پایدار مبتنی بر دستیابی به یک محیط نهادی ، قانونی و سیاسی مطلوب است.از نظر این دیدگاه کیفیت دستیابی مدیران شهری به اهدافشان متکی به کیفیت نهادها و ادارات رسمی ذیربط می باشد. بدین ترتیب در این رهیافت سعی بر این است تا کارآیی و اثر بخشی نهادها و ادارات افزایش داده شود نیز به نوع رابطه این نهادها با مردم از اهمیت بسزایی برخوردار است.
چالش ها و ضرورت های مدیریت جامع شهری
درباره مدیریت شهری تا کنون بسیاری از صاحب نظران به ارائه دیدگاه های خود پرداخته اند که در جای خود قابل تامل است. اما آنچه که ضعف رسانه های ماست این است که بدان پرداخته نشده است و ضعف دولتمردان نیز این بوده که بدان توجهی نکرده اند.
در نظام مدیریت مردمی هدف این است که همه حضور داشته باشند. همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند.
کلان شهرها پدیده ای جهانی است. این پدیده زمانی که جامعه صنعتی مرحله گذر را طی می کرد به نرمی و آهستگی با انفجار فضایی پیش رفته است.
پدیده کلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت، سوداگری تازه به دوران رسیده، همراه است.
ناپایداری اجتماعی و فرهنگی نشان در اعتیاد - فساد - خیابان خوابی فرهنگ نوکیسه گی، مصرف گرایی، تخریب روابط اجتماعی و از میان رفتن هویت دارد.
افزایش اهمیت گردشگری داخلی و خارجی، توسعه بی سابقه بازارهای مالی، سرعت بیشتر در رشد سرمایه گذاری خارجی، رشد شتابان بازرگانی بین المللی، افزایش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخش های کشاورزی و صنعت، همه از دگرگونی ساختار جهان نشان دارند.
مهمترین چالش های پایداری کلانشهرها منجمله شهرهمدان، ایجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیرساخت ها، خدمات رسانی شهری، آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی است.
در نظام مدیریت مردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند، همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند ازجمله عناصر دولتی، محلی، بخش خصوصی و... به این منظور باید شرایط زیر مهیا باشد:
▪ مشروعیت مدیریت شهری
▪ شفافیت
▪ پاسخگویی و محاسبه پذیری
▪ پوشش دهی به همه اقشار مشاغل و غیرمشاغل شهری.
درحال حاضر با نظام مطلوب مدیریت شهری فاصله زیادی داریم. ولی به هرحال باید به تدریج به سوی آن پیش رفت که در این راستا اقدامات و راهکارهای زیر باید تحقق یابد:
۱) توزیع مجدد قدرت
۲) ضرورت توانمندسازی شوراها و شهرداریها
۳) بسترسازی فرهنگی برای مدیران و کارکنان و سپس برای شهروندان.
از انقلاب مشروطیت تا به حال با دو مساله حل نشده زیر روبه رو هستیم:
۱) مسایل سیاسی را باید حل کنیم و قواعد پایداری برای مسایل سیاسی تدوین کنیم. این موضوع سیاسی نیست، بلکه فرآیندی استراتژیک است. جامعه باید از جامعه احساسی به سوی جامعه عقلانی حرکت کند. در جامعه ما همیشه با فرد مبارزه شده است و خردستیزی یکی از ویژگی های تاریخ ما است.
۲) مساله رانت خواری که از قدیم مطرح بوده است و مانع از رشد متخصص می شود از بین برود. در نتیجه این عمل، متخصصین از صحنه کنار می روند و کسانی در صحنه می مانند که از دانش علمی به دور هستند.
لذا راه حل را در پدیدآمدن حرکت های اجتماعی از گروه های هدف می باشد و نسخه های قدیمی و دولتی دیگر کارساز نیست. باید سازمان های مشارکتی در واحد محله شکل بگیرد و عزم ملی با حرکت های اجتماعی پیوند بخورد. منابع دولتی در خدمت و تسهیل کننده این حرکتها باشد. باید ایده، فکر و برنامه توسط خود مردم تولید شود و حکومت به صورت تسهیل کننده در کنار این قضیه باشد.
مسعود اسداللهی نور(مهندس پایه ۲ شهرسازی، کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، کارشناس شهرسازی و معماری معاونت شهرسازی و معماری شهرداری همدان)
ارسال نظر