یادداشت؛
ما از تاریخِ انقلاب و جنگ چه می خواهیم؟
به رغم همه انکارها و یکسونگریهای درشتناکِ برخاسته از اردوگاه براندازان و مخالفان، پایداری، ازخودگذشتگی و استوار ماندن بر سر صیانت از ارزشها و آرمانها وجه ممیزهای برای برهه دهه شصت است که بدل به رمز عبور از گردنههای سیاسی_نظامی پرمشقتِ صدر انقلاب شده بود.
خبرگزاری موج؛ سالگرد آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق بر علیه ملت ایران که خود حکم موسمی آیینی در تقویم تاریخ حیات سیاسی پس از انقلاب را دارد، موقعیتی بدیع برای بازخوانی و تذکار آن فضایی است که رابطه و پیوند نیروها و کارگزاران نظام سیاسی دهه پرتلاطم شصت در سایهاش سامان میگرفت. از همین رو برگزیدن چنین موعدی از سوی رهبر انقلاب اسلامی برای یادآوری آنچه که از قِبَل میراث تکاپوهای انقلابیون دهه شصت همچون ذخیرهگاهی راهبردی برای نظام و مردم به جا مانده، بی تردید از نگاهی موقعیتسنج و زمانشناس برمیخیزد.
به رغم همه انکارها و یکسونگریهای درشتناکِ برخاسته از اردوگاه براندازان و مخالفان _که دهه نخست پس از انقلاب در نگاهشان جز رویاروییهای خونبار نمود دیگری ندارد_ پایداری، ازخودگذشتگی و استوار ماندن بر سر صیانت از ارزشها و آرمانها وجه ممیزهای برای آن برهه است که بدل به رمز عبور از گردنههای سیاسی_نظامی پرمشقتِ صدر انقلاب شده بود.
آن چیزی هم که در بیان رهبری انقلاب ذیل عنوان «مساله اقتدار نظامی کشور» در دیدار با پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس صورتِ تبیین به خود گرفت روشنگر مبنایی است که با تکیه بر آن میتوان به بازنشانی انسجام و همبستگی عمومی برای اقتداریابی نظام و جامعه در سطوح مختلف حیات جمعی راه برد.
مطابق روایت رهبری انقلاب در روزهای آغازین جنگ و جهاد، ناسازواری بنیه دفاعی کشور با جراحتهای سربرآورده از بستر تجاوز ارتش بعثی با اکسیرِ ایستادگی و ایثار درمان شد: «در شــروع جنگ تحمیلی وضع کشور از لحاظ نظامی خوب نبود، اما دفاع مقدس از یک طرف تبدیل به آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدس جمهوری اسلامی شــد و از طرف دیگر زمینه ساز ســربرآوردن سپاه به عنوان یک حقیقت درخشنده شد.»
البته پرمبرهن است که نمی توان و نباید همه داستان مواجهات و رودرروییهای خطرخیز ابتدای انقلاب را به ماجرای جنگ و خطوط پر از ترکش و تنشِ آن فروکاست. چرا که ساحتهای دیگری از آن دوران هم برای فهم دشواریهای امنیتی یا سیاسی کشور و نظام قابل رهگیری است.
بر همین روال و در نگاهی بسیطتر میتوان از معبر کندوکاو در دیگر ایام آیینی انقلاب هم نشانههایی روشن از ارجاعات راهجویانه رهبری به عصرِ در هاله رفتهء دهه شصت را بازجست که در راهبری قطار نظام در مسیر پر دستانداز کنونی حاوی دلالتهایی به کارآمدنی است. همچنانکه در سالگرد واقعه تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی _که خود گرانیگاهی برجسته برای پرتو افکندن بر نقاط تاریک منازعات سیاسی آن دوران هم هست_ رهبری انقلاب اسلامی با عرضه فهمی روزآمد از آن سال پرابتلا خودکفایی و اتکا به توان داخلی را یادآور میشود«ما در سال ۶۰، در مقابل اینهمه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است»
این میان البته آن دستهجات و گروههای ستیزهجویی که این سخنان را نشانهای برای دست بردن نظام به دور تازهای از خصومتها و زدوخوردهای سیاسی گرفتند کم نبودند و نیستند. اما بی اعتنا به چنین تصورات تقلیلگرایانهای نگاهی ریزبینانهتر لازم است تا دریابیم رهبرانقلاب در کارِ به سامان کردنِ گفتمانی راهگشا و مبتنی بر الگوی ایثار و همبستگی دهه شصت برای عبور دادن نظام و مردم از مسیرهای سخت کنونی در عرصه داخلی و بینالملل فرو شده است.
ارسال نظر