به مناسبت بزرگداشت علامه قزوینی؛
علامه قزوینی؛ پدر علم کتابشناسی در عرصه ادبیات فارسی/مصحح متون کهن و نویسنده متفکر
علامه محمد قزوینی را بهعنوان پدر علم کتابشناسی در عرصه ادبیات فارسی میشناسند. این ادیب برجسته با تصحیح بسیاری از کتاب های ادبی و همکاری مفید با مشرقشناسان در خارج از کشور زمینه رشد و ارتقای زبان ادبیات فارسی را در داخل و خارج کشور را فراهم آورد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، اگر چه فرایند ورود شیوههای جدید نقد ادبیات و تصحیح متون به ایران، فرایندی طولانی و منوط به افرادی خاصی بوده و نمی توان بازگشت آن را به یک فرد تنها فرض کرد اما براستی علامه محمد قزوینی را میتوان سرسلسله مصححان معاصر نامید؛ بزرگمردی که به سبب دقت فوق عادتش در کار علمی به یک اسطوره در اذهان نسلها بدل شده است.
سیر زندگی علامه قزوینی
علامه محمد قزوینی در محله دروازه قروین تهران چشم به جهان گشود. پدرس عبدالوهاببن عبدالعلی قزوینی از گردآوردنگان چهارگانه نامه دانشوران ناصری بود. محمد در ایام تحصیل از مختصر مستمریی که پدر بابت عضویت دارالتألیف و دارالترجمه عهد ناصری داشت، معیشت میکرد. محمد قزوینی از کودکی به تحصیل دانشهای طلبگی همت گماشت و محضر بزرگانی چون شیخ فضلالله نوری و شیخهادی نجم آبادی را درک کرد. بدین ترتیب توفیق یافت ادبیات تازی، فقه، اصول، کلام و حکمت قدیم را بیاموزد و بهویژه دانش فراوان در زبان و ادب تازی بیندوزد و تا آخر عمر به تازیدانی و تازیپژوهی نامور باشد.
او در سن جوانی از راه روسیه و آلمان و هلند به لندن رفت و حضورش در فرنگ مقدمهای برای پیشرفتها و آوازه کم مانندش در میان اهل پژوهش شد. نخستین کار متنشناسانه جدی او را نگارش مقدمهای بر «تذکره الاولیاء» عطار نیشابوری باید دانست و سپس نگارش مقدمهای بر دفتر یکم «لباب الالباب» عوفی که ادوارد براون تصحیح کرده بود.
کارنامه علامه قزوینی
کارنامه علامه قزوینی چه متونی که تصحیح و تحشیه کرده و چه مقالاتی که تألیف و منتشر کرده گواه راستین فضل و دانش بیکران اوست و آینه بیزنگار قلم زدن در مکتب دقت است. از خود او نقل کردهاند که اگر میخواست سوره «قل هو الله» را جایی بنویسد قرآن را میگشود و رونویس میکرد!
البته نباید پنداشت که بدین ترتیب کارنامه او از هر گونه سهو و زلت بری است. چه در همین دیوان حافظ پرآوازه تصحیح آن فقید دهها اختلاف خرد و کلان با نسخه اساس تصحیح یافتهاند. به هر روی محمد قزوینی در ابعاد انسانی حیاتش و بیآنکه بخواهیم از وی چهرهای افسانهای بسازیم، آیتی از دقت و حوصله در کار بوده است؛ چنان که تصحیح و تحیه و طبع تاریخ جهانگشای جوینی به دست او 25 سال به درازا کشید. از ثمرات همین وسواس عالمانه او بود که بیشترین متون تصحیح شده بر دست وی از بهترین و ممتازترین نمونههای نقد و تصحیح متون به شمار میرود.
به یقین قزوینی و طریقه عالمانهای که در کار متن شناسی داشت بزرگانی چون فروزانفر، بهاره دهخدا، اقبال آشتیانی، مینوی و... را متأثر ساخت و از این جهت او حق بزرگی بر گردن تحقیقات متن شناسی فارسی دارد. قاسم غنی طبیت ادیب و همکار علمیش در تصحیح دیوان حافظ او را چنین می ستاید: «مرحوم قزوینی روش تدقیق و نقد ادبی را به معاصرین خود آموخت، آفتاب فیاض با برکتی بود که هر کس را مستعد میدید به تربیت و ارشاد او میپرداخت...»
بیشتر بخوانید:
ابوالقاسم فردوسی؛ شاعری حماسه سرا و حکیمی خردمند/ پاسدار راستین سنتهای ملی کشور
سعدی شیرازی، شاعری اخلاقمدار و استاد ملک سخن
آثار برجای مانده از علامه قزوینی
سیمای اجتهاد متن شناسانه قزوینی را نه تنها در متونی که خود او تصحیح کرد بلکه در مقالات و رسائل او نیز باید جست. به عنوان نمونه «خاتمه الطبع» پر حجمی که برای طبع قدیم تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی نوشته شاهکاری از نوادر پژوهش در روزگار اوست. او خود موفق شد مرزبان نامه سعدالدین وراوینی و المعجم فی معاییر اشعار العجم شمس قیس رازی و چهار مقاله نظامی عروضی را در دو سال پی در پی منتشر سازد و در این روزگار وی ساکن پاریس بود.
سه جلد جهانگشای جوینی را که تصحیح و طبع آن سالها به طول انجامید در ایام حضور در پاریس و سپس آلمان به طرزی اعجاب انگیز و وسواس آمیز آماده نشر ساخت و برای این کار دشواریهای بسیار به جان خرید.
در سالهای سکونت در فرنگ با ارسال عکس برخی نسخ نفیس خطی که نشرشان مفید به نظر می رسید به ایران مایه خدمات شایستهای به فرهنگ این بوم و مرز کرد. این سالها که با جنگ جهانی هم قرین بود هر چند قزوینی آسان نگذشت به سبب آشناییش با خاورشناسان و خاورشناسی نوین برکت داشت و در شکل گیری شخصیت علمی وی سخت موثر واقع شد.
علامه قزوینی، به سال 1318خورشیدی قزوینی به تهران آمد و با فعالیت های چون تصحیح و نشر دیوان حافظ با همکاری قاسم غنی و تصحیح شدالازار با کمک عباس اقبال به روند پژوهشگرانه کار خود ادامه داد. او همچنین مقدمه شاهنامه ابومنصوری را که از قدیمیترین نمونههای برجای مانده نثر فارسی دری است را تصحیح و منتشر کرد.
قزوینی زبان فرانسه را خوب میدانست و با زبان آلمانی و انگلیسی به میزان کافی آشنا بود. زبان سریانی را در اروپا آموخته بود، قزوینی همچنین تاریخ مغول را احیا کرد و تحقیقی کامل در فرقه اسماعیلیه انجام داد، بنابراین به دلیل مطالعه زیاد در این حوزه، لغت ترکی مغولی را میدانست. همچنین به زبان و ادبیات عربی احاطه کامل داشت به طوری که جزییات صرف، نحو و اشتقاق این زبان را به خوبی درک میکرد.
سرانجام علامه قزوینی
پدر ادبیات فارسی نوین سرانجام در ششم خرداد ۱۳۲۸ خورشیدی در تهران دیده از جهان فروبست و در شهر ری در کنار مزار ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.
ارسال نظر