، بیش از ۵۰ روز از اجرای موفقیت آمیز عملیات "طوفان الاقصی" توسط جنبش حماس و متعاقبا آغاز حملات گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه می گذرد. جنگی که بر اساس برخی ارزیابی ها موجب به شهادت رسیدن بیش از ۲۰ هزار غیرنظامی فلسطینی شده و خسارات ویرانی های زیادی را نیز در نوار غزه برجا گذاشته است.

با این حال، نکته قابل تامل در قالب این جنگ این است که شواهد و قرائن حاکی از این موضوع هستند که ارتش اسرائیل در نوار غزه ، با سدِ محکم جریان مقاومت فلسطین مواجه شده و برخلاف ادعاهای ظاهری خود که مدام از پیروزی برق آسا در نبرد علیه غزه سخن می گفت، اکنون بسیاری از ناظران و تحلیلگران صهیونیست، حتی از امکان جنگی یک ساله و فرسایشی از سوی اسرائیل علیه نوار غزه سخن می گویند.

جنگی که محافل صهیونیست از صورت حسابِ ۵۰ میلیارد دلاری آن برای اقتصاد رژیم اشغالگر قدس نیز خبر می دهند. با این همه، بایستی توجه داشت که جنگ غزه، صرفا محدود به تنش و درگیری ها میان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و رژیم صهیونیستی نبوده و در سطوح منطقه ای و بین المللی نیز رویدادی معنادار بوده است. کما اینکه در سطح منطقه ای شاهد حمایت همه جانبه محور مقاومت از مقاومت اسلامی فلسطین و تقابل آن با رژیم صهیونیستی و البته منافع منطقه ای دولت آمریکا بوده ایم.

با این حال، یکی از نکات قابل توجه در رابطه با جنگ غزه این بوده که تا حد زیادی این نکته آشکار شده که این جنگ برای غرب، حتی از جنگ اوکراین نیز مهمتر است. کما اینکه شاهد بوده ایم همزمان با اوج گیری جنگ غزه، اساسا جنگ اوکراین به حاشیه رانده شده و در مدت اخیر کمتر شاهد بوده ایم که جریان های سیاسی و رسانه‌ای بین المللی(و به طور خاص غربی)، به این رویداد بپردازند. البته که سفرهای سراسیمه و متعدد مقام های ارشد دولت های غربی به اراضی اشغالی در نخستین روزهای آغاز جنگ غزه نیز گواهی بر اهمیت این جنگ از منظر جهان غرب است.

از این رو، این سوال مطرح می شود که چرا جنگ غزه از نگاه غرب، رویدادی مهمتر در مقایسه با جنگ اوکراین است؟ به نظر می رسد جهت پاسخ به پرسش مذکور، توجه به ۲ نکته ضروری است.

نگرانی های ژئوپلیتیکی غرب در مورد دریای مدیترانه

جهان غرب و به طور خاص کشورهای اروپایی، سال هاست که حوزه ای انحصاری از منافع را برای خود در دریای مدیترانه ایجاد کرده اند. دریای مدیترانه محل تلاقی سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا است. با این حال، در عرصه میدانی و عمل، تنها اروپایی ها و مجموعه جهان غرب هستند که در دریای مدیترانه کنشگری فعال دارند و آن را به حوزه ای انحصاری از کنشگری و فعالیت برای خود تبدیل کرده اند. از این رو، غرب شدیدا نسبت به تحولاتی که بر معادلات حاکم بر دریای مدیترانه اثرگذار هستند، حساس است.

در این چهارچوب، جنگ غزه و تقابل جدی جریان مقاومت در منطقه با رژیم اشغالگر قدس نیز نگرانی های جدی را در مورد افزایش قدرت و نفوذ محور مقاومت در جوار آب های مدیترانه، برای کشورها و دولت های غربی ایجاد کرده است. زیرا هیچ بعید نیست که با افزایش قدرت منطقه ای محور مقاومت، شاهد آن باشیم که بازیگران جدید در منطقه خواهان سهم خود از معادلات حاکم بر دریای مدیترانه به عنوان منطقه ای که سال هاست حوزه نفوذ اروپایی ها و دولت های غربی است، باشند.

مساله ای که برای این دسته از کنشگران به شدت هزینه‌زا است و البته که منافع راهبردی غرب در حوزه ای حساس همچون آب های مدیترانه را نیز قویا تهدید می کند. توجه داشته باشیم که رژیم صهیونیستی سال هاست در مقامِ حافظ منافع غرب در آب های مدیترانه فعالیت کرده و می کند و اساسا یکی از محورهای اصلی حمایت‌های بی چون و چرای اروپایی از این رژیم نیز بر همین اساس استوار است.

بیشتر بخوانید:

واکاوی هزارتویِ قدرت اقتصادی قابل‌توجه جنبش حماس

۳ شوک اطلاعاتی بزرگ به رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه

واکاوی ۴ چالش جنگ غزه برای اقتصاد رژیم صهیونیستی

دولت های غربی و دغدغه های جدی در مورد بازار انرژی

جنگ غزه تا حد زیادی بر تحولات کلی منطقه غرب آسیا اثرگذار بوده و شاهد بوده ایم که جدای از تقابل محور مقاومت با رژیم اشغالگر قدس و دولت آمریکا و به طور کلی مجموعه دولت های غربی، بر بازارهای انرژی نیز اثرگذار بوده و موجب افزایش قیمت انرژی شده است.

در عین حال، در پی تحرکات انصار الله یمن در تنگه راهبردی باب المندب و دریای سرخ در حمایت از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و توقیف و هدف قرار دادن کشتی های تجاری اسرائیلی در آب های این منطقه راهبردی، غرب پالس های معنادار و پرهزینه ای را با محوریت تداوم جنگ غزه دریافت کرده است. باید توجه داشته باشیم که بخش قابل ملاحظه ای از کشتیرانی و فعالیت های تجاری دولت های غربی، از مجرای تنگه باب المندب و دریای سرخ انجام می گیرد و تداوم جنگ غزه می تواند صورت حساب های سنگینی را برای دولت های غربی صادر کند.

در عین حال، دولت های غربی به خوبی می دانند که افزایش بهای انرژی با توجه به آغاز فصل سرد، می تواند موجی جدید از تورم را به اقتصاد این دسته از کشورها که در سال های اخیر با چالش هایی نظیر پاندمی کرونا و جنگ اوکراین رو به رو بوده اند، وارد کند. از این رو، جهان غرب شدیدا نسبت به تحولات مرتبط با جنگ غزه و روند کلی تحولات در منطقه غرب آسیا حساس است و سعی دارد مانع از وارد آمدن شوک های جدی به اقتصادهای غربی در نتیجه جنگ غزه و تقابل با محور مقاومت در منطقه غرب آسیا شود. مسائلی که همه و همه حاکی از این هستند که جنگ غزه از نگاه غرب در مقایسه با جنگ اوکراین، از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است.