خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
تأثیر ترور فرماندهان یگان رضوان بر توان رزمی حزب الله چیست؟/آیا اسرائیل آمادگی شروع جنگ همه جانبه را دارد؟
انفجار پیجرها، حملات هوایی اسرائیل و سپس عملیات ترور فرماندهان یگان رضوان حزب الله همانقدر که نگرانی ها را در مورد تصمیم مقامات این رژیم برای شروع جنگ گسترده علیه لبنان افزایش داد، موجب ترس تحلیلگران اسرائیلی در خصوص تبعات اقتصادی، نظامی و سیاسی منطقه ای و بین المللی این حمله بر سرنوشت اسرائیل شد.
، پس از حملات سایبری روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته قبل که موجب انفجار وسایل ارتباطی بین اعضای حزب الله شد و که با حملات جنگنده ها اسرائیلی ادامه یافت، این مسئله که آیا این رژیم آمادگی گشودن یک جبهه جدید و البته بزرگ را در یکسالگی نبرد غزه دارد یا خیر، تبدیل به موضوع مورد بحث تحلیلگران اسرائیلی قرار گرفت.
در این رابطه پرفسور دنیل فریدمن، در گزارشی در معاریو بر این گزاره تدکید دارد که یکی از ملاحظات اصلی حمله، برتری طرف مهاجم (در سلاحها، روشهای جنگی یا پرسنل) و همچنین توانایی مقاومت در برابر تحولات مورد انتظار بینالمللی است و در این خصوص چنین نتیجه می گیرد که حداقل تا آنجا که به تسلیحات مربوط می شود، وضعیت اسرائیل چندان روشن نیست. تنها ابزار دفاعی اسرائیل در برابر حملات راکتی و موشکی گنبد آهنین است که هزینه رهگیرهای آن به مراتب از راکت و پهپادهای حزب الله بیشتر است. در این شرایط مسئله اشباع سیستم پدافندی نیز مطرح است. از این رو فریدمن بر این باور است حمله به لبنان در صورت عدم پاسخ کافی به حمله پهپادها و راکتهای حزب الله، اقدام آسانی نیست و بهای آن بسیار سنگین خواهد بود.
نکته دیگر عدم حمایت بین المللی از چنین اقدامی و همچنین بحث موقعیت متزلزل بین المللی اسرائیل است. اگرچه احتمال رها کردن اسرائیل از سوی آمریکا بعید به نظر برسد اما این احتمال زیاد است که برای تنبیه اش، سلاح و مهمات موردنیازش را در اختیارش قرار ندهد.
نکته سومی که فریدمن بدان اشاره دارد اضافه شدن جبهه سومی به دو جبهه قبلی است. از نظر او حمله به لبنان مستلزم تمرکز اکثریت بزرگی از نیروهایی است که اسرائیل در اختیار دارد. این در حالی است که دو جبهه دیگر یکی در نوار غزه و دیگری در کرانه باختری نیز نیازمند سرباز هستند. بنابراین برای حمله به لبنان، حداقل باید جنگ در غزه تمام شود، اما دولت نتانیاهو هر کاری انجام میدهد تا از این اتفاق جلوگیری کند. لنگروجود یک جبهه باز در غزه، در کنار ناآرامیها در کرانه باختری، توانایی انجام یک جنگ تهاجمی در شمال را به شدت کاهش میدهد. از سویی حزب الله مناطق وسیعی در اختیار دارد و میتواند به سمت شمال لبنان و شاید حتی سوریه عقب نشینی کند و از آنجا به شلیک موشک و پهپاد را ادامه دهد. در این شرایط این پرسش مطرح است که آیا دولت نتانیاهو پاسخی برای این احتمالات دارد؟ آیا کسی در دولت به دو، سه یا یک سال پس از جنگ در شمال فکر کند؟ این در شرایطی است که موضوعات مربوط به مشکلات اقتصادی ناشی از چنین جنگی، واکنش احتمالی جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای روابط پر اصطکاک بین نخست وزیر و نهادهای امنیتی در اجرای حمله به لبنان نیز از دیگر مسائل پرچالش دیگر حمله به لبنان است.
ابراز نگرانی ها در خصوص ورود جمهوری اسلامی ایران به جنگ لبنان در حمایت از حزب الله ناشی از واکنش انتقامی «وعده صادق» است. این عملیات همواره در تحلیل های اسرائیلی ها وزنه سنگینی دارد و هر جا می خواهند استدلال کنند تهران در بحث مقابله با اسرائیل و نابودی اش بلوف نمی زند، به این عملیات اشاره می کنند.
وعده صادق فارغ از هر نتیجه نظامی که داشت، یک اقدام بزرگ در حوزه سیاسی محسوب می شود. دیگر کسی در اسرائیل باور ندارد تهدید موشکی جمهوری اسلامی ایران، صرفاً «تهدید» است. همین مسئله امروز موجب شده تا تحلیلگران سیاسی و نظامی این رژیم نسبت به تبعات حمله گسترده به حزب الله تردید کنند.
همچنین در این خصوص اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در گزارشی با اشاره به حادثه پیجرها عنوان می کند این عملیات ممکن است برای ارسال یک «پیام» طراحی شده باشد نه لزوماً آماده سازی عملیاتی سنتی محیطی، که به معنای آغاز حرکت زمینی اسرائیل به لبنان است. در عوض، این ممکن است بخشی از استراتژی اسرائیل در جهت «فشار برای کاهش تنش» باشد. به عبارت دیگر، اسرائیل با دادن یک هشدار شدید و ویرانگر به حزب الله، به این گروه اشاره می کند که یک جنگ گستردهتر فاجعه بارتر خواهد بود.
اگر چنین تحلیلی را بپذیریم، پس باید این را هم قبول کنیم اسرائیل هم تمایلی به جنگ گسترده ندارد و آن هم فقط به دلیل تبعاتی که در بالا اشاره شد. براین اساس واقعیت امر این است که حزب الله کماکان یک بازیگر قدرتمند، اثرگذار با قدرت تخریب گسترده در فضای عملیاتی اسرائیل محسوب می شود. علی رغم حملات سایبری و هوایی و همچنین ترور فرماندهان این سازمان، حزب الله همچنان پابرجاست و راس مدیریتی آن قادر به کنترل اوضاع است. توان رزمی این سازمان یک تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود و مقامات اسرائیلی با علم این مسائل، حتی در شرایط کنونی که برخی از فلج شدن و از کار افتادن قدرت نظامی حزب الله حرف می زنند، نسبت به شروع درگیری گسترده واهمه دارند.
ارسال نظر