، دولت آمریکا از همان زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی، یک بازی دوگانه را در سیاست خارجی منطقه ای خود با محوریت غرب آسیا در دستورکار قرار داد. در این راستا، مقام های ارشد سیاسی و نظامی دولت آمریکا مدام از ضرورت برقراری آتش بس و پایان درگیری ها سخن می گویند اما در عمل، حمایت های سنگین تسلیحاتی، نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی را از صهیونیست‌ها انجام می دهند.

این رویکرد دولت آمریکا در جریان تحولات اخیر لبنان و اقدام تروریستی رژیم اشغالگر قدس در به شهادت رساندن سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان به عینه و به نحو آشکارتری قابل مشاهده است. در این راستا، در شرایطی که رژیم صهیونیستی با استفاده از جنگنده ها، تسلیحات و اطلاعات آمریکایی ها اقام به ترور شهید نصرالله کرد، واشینگتن اعلام می کند که از قبل از نیت اسرائیل جهت ترور دبیر کل فقید حزب الله لبنان اطلاعی نداشته است.

در عین حال، شخص بایدن تنها اندکی پس از ترور شهید نصرالله، از این ترور تمجید می کند اما بار دیگر خود را در ریل منافقانه دولت آمریکا قرار می دهد و تاکید دارد که هر چه سریعتر بایستی آتش بس در سطح منطقه برقرار شود. در این راستا، این سوال مطرح می شود که دلیل بازی دوگانه آمریکا در رابطه با تحولات چند ماهه اخیر منطقه و به ویژه در لبنان چیست؟ به نظر می رسد در پاسخ به این سوال بایستی دو نکته را مد نظر داشت.

اولا، این رویکرد دولت آمریکا نوعی تقسیم کار میان واشینگتن و رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه اوج گیری تنش و درگیریهای منطقه ای در غرب آسیا را به ذهن متبادر می کند. در این راستا، آمریکا حمایت های همه جانبه و صریحی را از رژیم اشغالگر قدس انجام می دهد اما در ظاهر و نزد افکار عمومی بین المللی و مردم کشورش، سعی دارد تا خود را به مثابه چهره ای ضدجنگ نشان دهد تا از این رهگذر خود را به عنوان بازیگری مخالف با خونریزی و کشوری صلح‌طلب به نمایش بگذارد.

این دستورکار تا حد زیادی معطوف به کاستن از سطح فشارهای بین المللی علیه واشینگتن است و الا دولت آمریکا از منافع قابل توجهی در چهارچوب تداوم رویکردهای تروریستی و تجاوزکارانه رژیم اشغالگر قدس در سطح منطقه برخوردار است.

نکته دوم اینکه آمریکا نماینده یک گفتمان خاص در عرصه بین المللی است. این کشور چندین دهه است که خود را به مثابه یک مدینه فاضله به جهانیان معرفی می کند. حال در این چهارچوب، اینکه رهبران آمریکا بخواهند به صورت آشکار از جنایت های خونین اسرائیل در غزه و لبنان حمایت کنند، یک چالش بزرگ برای گفتمان آمریکایی در سطح بین المللی است و می تواند نوید دهنده چالش های جدی برای واشینگتن در ادامه راه باشد.

از این رو، واشینگتن از منظر گفتمان مطلوب جهانی خود نیز مایل نیست که به صورت صریح به مثابه همدست اسرائیل در قالب جنگ های غزه و لبنان شناخته شود. با این حال، واقعیت این است که در هر جنایت اسرائیل، ردپای آمریکا را به عینه می‌توان مشاهده کرد.